اگر درمانگری میخواهد درمان شفابخش و موثر داشته باشد، پیش از آنکه بر تکنیکهای درمانی خاص مسلط باشد، باید مراجع خویش را بفهمد. حال بدیهی است که نمیتوان به بهترین شیوه درمانی برای یک فرد دست پیدا کرد، مگر آنکه ذهنیت یگانه و فردی وی را درک کنیم. اين در حاليست که آنچه به یک مراجع کمک میکند، میتواند به دیگری آسیب برساند، حتی اگر مشکلات بیان شده هر دو نفر ظاهراً با هم شبیه باشند.
به هر روي، تکنیک در یک جهان معقول از درک شخصیت و آسیبشناسی روانی حاصل میآید، نه از ترجیحات فنی درمانگر.
مي توان اينگونه اظهار دارشت که فرمول بندي موردي، شیوه ای برای ارائه ، بر اساس مدل درمانی رویکرد مورد نظر درمانگر است، نه یک درمان نوین. که اين روش بسيارانعطاف پذیر است و منطبق با نیازهای مراجع و نيز راهنمای خوب و مفيدي است که درمانگر برای تصمیم گیری از آن استفاده مي کند و در نهايت مبتنی بر شواهد مي باشد.
افراد و رويکردهاي بسياري فرمول بندي موردي را در دستور کار خود قرار مي دهند، من جمله:
-بعضي از رويکردهاي رفتاري همچون شرطي سازي عامل
-رويکردهاي شناخت و هيجان
-رفتاردرمانی دیالکیتک ، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکردهای بلانچارد(نظریه رهبری موقعیتی)، رویکرد روابط موضوعی فیربرن و بسیاری دیگر به درمان برگرفته از رویکرد فرمولبندی موردی است.
-افراد دیگری که در این حوزه فعالیت می کنند، عبارتند از: جودیت بک، آرتور فریمن، کریستین نزو، نیکلاس تاریر و پیتر استورمی.
با این اوصاف ارائه یک فرمولبندی خوب برای هر مورد (کیس) میتواند یک مبنای عالی برای طراحی هر درماني من جمله درمان شناختی-رفتاری یا یک درمان برای سیستمهای خانوادگی یا دیگر مداخلات باشد.
اصولا فرمول بندی موردی اي که يک رویکرد تشخیصی(دیاگنوستیک) روانپزشکی است در مورد اختلالات روانی مي باشد، شش عنصر اصلي دارد:
اگر درمانگری میخواهد درمان شفابخش و موثر داشته باشد، پیش از آنکه بر تکنیکهای درمانی خاص مسلط باشد، باید مراجع خویش را بفهمد. حال بدیهی است که نمیتوان به بهترین شیوه درمانی برای یک فرد دست پیدا کرد، مگر آنکه ذهنیت یگانه و فردی وی را درک کنیم. اين در حاليست که آنچه به یک مراجع کمک میکند، میتواند به دیگری آسیب برساند، حتی اگر مشکلات بیان شده هر دو نفر ظاهراً با هم شبیه باشند.
به هر روي، تکنیک در یک جهان معقول از درک شخصیت و آسیبشناسی روانی حاصل میآید، نه از ترجیحات فنی درمانگر.
مي توان اينگونه اظهار دارشت که فرمول بندي موردي، شیوه ای برای ارائه ، بر اساس مدل درمانی رویکرد مورد نظر درمانگر است، نه یک درمان نوین. که اين روش بسيارانعطاف پذیر است و منطبق با نیازهای مراجع و نيز راهنمای خوب و مفيدي است که درمانگر برای تصمیم گیری از آن استفاده مي کند و در نهايت مبتنی بر شواهد مي باشد.
افراد و رويکردهاي بسياري فرمول بندي موردي را در دستور کار خود قرار مي دهند، من جمله:
-بعضي از رويکردهاي رفتاري همچون شرطي سازي عامل
-رويکردهاي شناخت و هيجان
-رفتاردرمانی دیالکیتک ، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکردهای بلانچارد(نظریه رهبری موقعیتی)، رویکرد روابط موضوعی فیربرن و بسیاری دیگر به درمان برگرفته از رویکرد فرمولبندی موردی است.
-افراد دیگری که در این حوزه فعالیت می کنند، عبارتند از: جودیت بک، آرتور فریمن، کریستین نزو، نیکلاس تاریر و پیتر استورمی.
با این اوصاف ارائه یک فرمولبندی خوب برای هر مورد (کیس) میتواند یک مبنای عالی برای طراحی هر درماني من جمله درمان شناختی-رفتاری یا یک درمان برای سیستمهای خانوادگی یا دیگر مداخلات باشد.
اصولا فرمول بندی موردی اي که يک رویکرد تشخیصی(دیاگنوستیک) روانپزشکی است در مورد اختلالات روانی مي باشد، شش عنصر اصلي دارد:
اگر درمانگری میخواهد درمان شفابخش و موثر داشته باشد، پیش از آنکه بر تکنیکهای درمانی خاص مسلط باشد، باید مراجع خویش را بفهمد. حال بدیهی است که نمیتوان به بهترین شیوه درمانی برای یک فرد دست پیدا کرد، مگر آنکه ذهنیت یگانه و فردی وی را درک کنیم. اين در حاليست که آنچه به یک مراجع کمک میکند، میتواند به دیگری آسیب برساند، حتی اگر مشکلات بیان شده هر دو نفر ظاهراً با هم شبیه باشند.
به هر روي، تکنیک در یک جهان معقول از درک شخصیت و آسیبشناسی روانی حاصل میآید، نه از ترجیحات فنی درمانگر.
مي توان اينگونه اظهار دارشت که فرمول بندي موردي، شیوه ای برای ارائه ، بر اساس مدل درمانی رویکرد مورد نظر درمانگر است، نه یک درمان نوین. که اين روش بسيارانعطاف پذیر است و منطبق با نیازهای مراجع و نيز راهنمای خوب و مفيدي است که درمانگر برای تصمیم گیری از آن استفاده مي کند و در نهايت مبتنی بر شواهد مي باشد.
افراد و رويکردهاي بسياري فرمول بندي موردي را در دستور کار خود قرار مي دهند، من جمله:
-بعضي از رويکردهاي رفتاري همچون شرطي سازي عامل
-رويکردهاي شناخت و هيجان
-رفتاردرمانی دیالکیتک ، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکردهای بلانچارد(نظریه رهبری موقعیتی)، رویکرد روابط موضوعی فیربرن و بسیاری دیگر به درمان برگرفته از رویکرد فرمولبندی موردی است.
-افراد دیگری که در این حوزه فعالیت می کنند، عبارتند از: جودیت بک، آرتور فریمن، کریستین نزو، نیکلاس تاریر و پیتر استورمی.
با این اوصاف ارائه یک فرمولبندی خوب برای هر مورد (کیس) میتواند یک مبنای عالی برای طراحی هر درماني من جمله درمان شناختی-رفتاری یا یک درمان برای سیستمهای خانوادگی یا دیگر مداخلات باشد.
اصولا فرمول بندی موردی اي که يک رویکرد تشخیصی(دیاگنوستیک) روانپزشکی است در مورد اختلالات روانی مي باشد، شش عنصر اصلي دارد:
اگر درمانگری میخواهد درمان شفابخش و موثر داشته باشد، پیش از آنکه بر تکنیکهای درمانی خاص مسلط باشد، باید مراجع خویش را بفهمد. حال بدیهی است که نمیتوان به بهترین شیوه درمانی برای یک فرد دست پیدا کرد، مگر آنکه ذهنیت یگانه و فردی وی را درک کنیم. اين در حاليست که آنچه به یک مراجع کمک میکند، میتواند به دیگری آسیب برساند، حتی اگر مشکلات بیان شده هر دو نفر ظاهراً با هم شبیه باشند.
به هر روي، تکنیک در یک جهان معقول از درک شخصیت و آسیبشناسی روانی حاصل میآید، نه از ترجیحات فنی درمانگر.
مي توان اينگونه اظهار دارشت که فرمول بندي موردي، شیوه ای برای ارائه ، بر اساس مدل درمانی رویکرد مورد نظر درمانگر است، نه یک درمان نوین. که اين روش بسيارانعطاف پذیر است و منطبق با نیازهای مراجع و نيز راهنمای خوب و مفيدي است که درمانگر برای تصمیم گیری از آن استفاده مي کند و در نهايت مبتنی بر شواهد مي باشد.
افراد و رويکردهاي بسياري فرمول بندي موردي را در دستور کار خود قرار مي دهند، من جمله:
-بعضي از رويکردهاي رفتاري همچون شرطي سازي عامل
-رويکردهاي شناخت و هيجان
-رفتاردرمانی دیالکیتک ، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و رویکردهای بلانچارد(نظریه رهبری موقعیتی)، رویکرد روابط موضوعی فیربرن و بسیاری دیگر به درمان برگرفته از رویکرد فرمولبندی موردی است.
-افراد دیگری که در این حوزه فعالیت می کنند، عبارتند از: جودیت بک، آرتور فریمن، کریستین نزو، نیکلاس تاریر و پیتر استورمی.
با این اوصاف ارائه یک فرمولبندی خوب برای هر مورد (کیس) میتواند یک مبنای عالی برای طراحی هر درماني من جمله درمان شناختی-رفتاری یا یک درمان برای سیستمهای خانوادگی یا دیگر مداخلات باشد.
اصولا فرمول بندی موردی اي که يک رویکرد تشخیصی(دیاگنوستیک) روانپزشکی است در مورد اختلالات روانی مي باشد، شش عنصر اصلي دارد: