مائیم که بی هیچ سرانجام خوشیم.
یکی از ویرگولیان قدیم ندیم میگفت در سایت تولید محتوایی مشغول شده و همین دو کلوم فاقد ارزش افزوده مالی رو تبدیل به پول کرده، الان پول پارو میکنه و حساب بانکیش نزدیک به یک گوگول ( 10 با 99 تا صفر کنارش ) پول داره. خلاصه که همین دو کلوم دلی رو هم خیلی بلدن تبدیل به پول کنن ما چی پس ؟
قبلا خیلی برای مسابقات هنری ادبی دست پا میشکستم. کلی داستان می نوشتم و... حتی دو سه تا مقام کذایی من جمله شایسته تقدیر شدن توی جشنواره صادق هدایت هم بود که پدر نذاشت به مراسمش برم. میگفت تهش یه دونه کله صادق رو بهت میدن میذاری رو میزت. بیا من برات میخرم نرو.
اما جدیدا به خودم نگاه میکنم بی تکاپو شدم. انگار اون علاقه به پول و برنده شدن و شهرت اینا از بین رفته. دیگه قرار نیست برای شرکتی جایی اینا تولید محتوا کنم. بیشتر نوشته هام مقاصد دلی دارن و اگر تخصصی مینویسم صرفا بخاطر اینه که خوشم میاد. حالا شاید یکمم به سئو گوگلش حساسیت به خرج بدم ولی دیگه هدف اصلی اصلی نیست. حتی این دو کلوم دلی رو هم دوست داشتم آکادمیک و چارچوب دار باشن که فردا روز یکی اسم مستعاری، سهوی، اسمی چیزی دستش خورد وبلاگ ما رو باز کرد نگه اع این چقدر زرد نویسه ؟
اما برگردیم سر مسئله اصلی مون.
امروز می خوام برم بالای منبر و چند چرت پرت من در آوری براتون از فرق فانی با امیزینگ بگم. بخوایم معنیشون کنیم میشه گفت فرق باحال(Fun) با جالب(Amazing). به نظرتون واقعا باحال با جالب فرق دارن ؟
توطئه در کار است.
Science is not Fun--------Science is Amazing.
علم برای خیلیا باحال نیست. چون:
اما چرا علم جالبه:
آره همین. از نظرم کل فعالیتهای دنیا رو میشه به فان و امیزینگ یا باحال و جالب تقسیم کرد. میدونی چرا این تقسیم خوبه ؟ چون باعث میشه دلیل ادامه دادن و شروع اون کار رو بدونی.
بازی مافیا باحاله. قرار نیست حالا 1001 تا فکت و دلیل و سوره و آیه بیاری که میتونه بر لیبمبیک تحتانی مغز ناحیه بینا سلولیت تاثیر بذاره. یا بعدا توی دنیای واقعی میتونی مافیای کنکور و آب و زمین و زمان رو بشناسی. نخیر از این خبرها نیست. ما مافیا رو انجام میدیم چون باحاله همین. به قول خارجکیا It Feels Good.
و از اون طرف هزار و یک نفر میان بهت میگن کاررررت رو دوست داشته باشششش. بهششششش عشق بورز. از نظرم در اولین مرحله هیچ کسی نمیتونه سطحی و با یک نگاه کارش رو دوست داشته باشه. آقا کار سخته دیگه. اما دلیل ادامه دادنمون اینه که در اعماق وجودش چیزهای جالبی مثل پول، سرمایه، درآمد و صدالبته اسکناس و گردش مالی بالا رو حس کنیم.
به طور کلی همون خالق لینوکس آقای لینوس اومده توی کتابش گفته که بیشتر کارها صرفا بخاطر اینکه فان هستند ادامه دار شدند و قرار نیست خیلی فلسفه بافی کنیم.
از اون طرف باید بدونیم ممکنه چیزهایی باشن که در نگاه سطحی جذاب به نظر نرسند. قراره موقع شروعش عرق بریزیم و زمین زمان رو بهم ببافیم تا استارت بخورن ولی این وعده رو به خودمون بدیم که اعماق قشنگی داره.
شما بگید چه چیزهایی براتون فان و باحال هست و چه چیزایی جالب.
میدونم که این نوشته قرار نیست زیاد لایک بخوره و دنبال رعایت موازین و سانسور و گزیده گویی اینا نیستم. وبلاگه دیگههههههههههه.