درحالی که احتمالا فاصله زیادی داشته باشیم با زمانی که با کاراکترهای ساختگی و رباتها توی اجتماع تعامل داشته باشیم و توی خیابون در کنار هم راه بریم توی شبکههای اجتماعی و فضای مجازی چند سالی میشه که این تعامل شکل گرفته و با رشد بالایی هم داره جلو میره.
توی چند سال اخیر که به شکل قارچ گونه اشخاص تشنهی دیده شدن افزایش پیدا کردن و با انواع و اقسام تولید محتوا سعی در اینفلوئنسر شدن و کسب درآمد دارن، یکسری شرکتها، آژانسهای خلاقیت و هنرمندها هم به فکر خلق کاراکترها و اینفلوئنسرهای خودشون افتادن که هیچگونه وجود خارجی ندارن و تماما ساختهی کامپیوترها هستن!
این اشخاص و کاراکترهای مجازی حضورشون ماحصل همکاری انواع هنرمندان، سینماگران، متخصصین کامپیوتری و نویسندههاست و این گردانندگان یا کارفرماهای این گردانندگان هستن که تصمیم میگیرن که کاراکتر چطوری زندگی بکنه، چه لباسی بپوشه، چطوری رفتار کنه، با کی ملاقات کنه، با کی تعامل داشته باشه، چه حرفی رو بزنه و چه تبلیغی رو بکنه و در نهایت هم تمام درآمدهاش متعلق به همین مالکین خواهد بود.
شاید در ظاهر بنظر برسه که ایده مسخرهایه و افراد جامعه تمایلی به دنبال کردن کاراکترهای مجازی نخواهند داشت ولی
اولا قرار نیست الزاما مخاطب از ساختگی بودن اینفلوئنسر خبردار باشه و در حال حاضر تعدادی از این اینفلوئنسرها با گرافیک بسیار بالایی تولید میشن که عملا تشخیص غیر واقعی بودنشون بسیار سخت و در آینده ناممکن خواهد بود،کما اینکه تعدادی از این اینفلوئنسرها تا زمانی که خودشون ساختگی بودنشون رو اعلام نکردن کسی به غیرواقعی بودنشون پی نبرده بود
دوما در صورت دونستن ساختگی بودن کاراکتر هم داستان فرقی نمیکنه و با اینکه اغلب این اینفلوئنسرها کاراکترهای کارتونی دارن تا الان که دارم این متن رو مینویسم صدها کاراکتر مجازی به وجود اومدن که توی اینستاگرام عکس و فیلم میزارن، توی یوتیوب ویدئو، توی تیکتاک چالش اجرا میکنن و توی توییتر توییت میزنن و دنبال کنندههای میلیونی هم جمع کردن! از طرفی سرمایهگذاریهای سنگینی توی این حوزه شده و حتی شرکت های بزرگ هم به سمت تبلیغ توسط این کاراکترها کشیده شدن
ممکنه بنظر نگران کننده و تهدید آمیز بیاد ولی به عقیده من به غیر از اینکه فرصت های جدیدی رو خلق میکنه، چندان تهدیدهای جدیدی به دنبال نداره
هرچند این دو قابل مقایسه نیستن ولی بنظرم اتفاقی که با ظهور انیمیشن برای صنعت سینما افتاد با ظهور این کاراکترهای ساختگی هم برای فضای مجازی خواهد افتاد. اگر انیمیشن ظرفیت و فرصتهای جدیدی رو به صنعت سینما اضافه کرد، ظهور کاراکترهای مجازیِ بدونِ وجودِ خارجی هم منشاء ظرفیتها و فرصتهای زیادی خواهد بود
قطعا بزودی شرکتها و برندهای بزرگ هم به فکر ساخت پروفایل و جان بخشیدن به مِسکاتهاشون (کاراکترهای تبلیغاتی برندها، نمونههای داخلیش مثل میمون چیتوز، گاو برند روزانه) خواهند افتاد و سبک زندگی و نوع مصرف مورد نظر خودشون رو ترویج خواهند کرد
یا اینکه امکان بازسازی شخصیتهای بزرگ تاریخی از روی تصاویر، شرح حال، آثار و خاطراتشون دسترس پذیرتر شده و میتونیم بزودی با کاراکترهای بازسازی شده از اینفلوئنسرهای طول تاریخ حداقل در فضای مجازی تعامل کنیم!
بنظرم الان دیگه توی دنیایی که قسمت The Waldo Moment سریال آیینه سیاه در سال ۲۰۱۳ به تصویر میکشید قرار داریم و احتمالا بزودی خواهیم رسید به دنیای قسمت Be Right Back ش !
خلاصه اینکه ظرفیتها رو بشنوسیم و حواسمون باشه مثل تئودور فیلم Her عاشق هوشمصنوعی نشیم :)