انسان اگر ارزش زمانــــــــــش را بداند چقدر هست و به چه صورت از آن استفاده و بهره بری می برد
برای تک تک ،تک تک،لحظه های آن ارزش گذاری و برنامه ریزی می کند
و این دقیقا عملی هست که در کوچینگ اتفاق می افتد
انسان ارزش زمان خودش را متوجه می شود و اینکه هدف و برنامه اش چیست
و در صدد رسیدن به آن شروع به برنامه ریزی و اقدام گرایی می کند .
که این اقدام گرایی و هدفمند شدن از اصول و ارزش های کوچینگ است
این برنامه ریزی و اقدام گرای به چه شکل انجام می شود از طریق همان
ابزار های کوچینگ که در پست های قبل به آن اشاره کردم اتفاق می افتد
و در اینجا با بدست آوردن قیمت زمان خود می توانی کارها را بصورت ماتریس آیزن هاور دسته بندی و شفاف سازی کن:
این عمل باعث افزایش بهره وری و همچنین افزایش ارزش زمان می شود