اگه یه موقع تحت کنترل بودیم چطور متوجه بشیم؟!
اینکه ما بهترین کارهارو در مقابل چیزایی که به سمتون میاد انجام نمیدیم، و فقط همین دائما داریم بین دو گزینه انتخاب میکنیم...
مثل اون دوتا نقاشی توی اتاق انتظار...
یا انتخاب بین کوکاکولا و پپسی...
مک دونالد یا برگرکینگ؟
هوندا یا هیوندای؟
اینا همه بخشی از یه تاریکی اند؛ درسته؟!
فقط به اندازه کافی از مرکز توجه دور بمونه... این ظاهر گول زننده ی انتخابه...
نصف ما حتی نمیتونیم سیم یا بنزین یا برقمون رو انتخاب کنیم.
ابی که مینوشیم یا بیمه ای که داریم...حتی اگه میتونستیم بازم مهم بود؟
اگه تنها حق انتخابمون "بلوکراس" یا "بلوشیلد" باشه، پس دیگه تفاوتشون چه کوفتیه؟!
درواقع مگه اونا...مگه اونا یکی نیستن؟!
انتخاب هامون برامون تعیین شدند؛ خیلی وقت پیش...:)
?بخشی از دیالوگ فیلم Mr.robot
پ.ن: این فیلم یه سریال سه فصلی هست که اگه فرصت شد حتما نقدش میکنم?