محدثه کاکاوند
محدثه کاکاوند
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

معرفی،نقد و بررسی بازی رومیزی درهم سرا

شاه بابا و میرزا ابراهیم خان عکاس باشی باهم رفتن به فرنگ برای تفریح وعیش و نوش و...

شاه بابا با مسئولیت عکاس باشی سینما توگراف به عنوان سوغات به ایران اورده؛

درهم سرا
درهم سرا


شاه بابا اهل و عیال و درباریان رو فرا خواند و دعوتشون کرد به دیدن فیلم به صرف شکوندن تخمه و و خوردن پاپ کورن! در کنار رفیق رفقا. همونطور که میدونید تعداد درباریان زیاد و سالن سینمای عکاس باشی کوچیک که همین امر باعث درگیری و جدل بین اشرافیان و درباریان شد و درهم سرا شد...

میرزا ابرهیم خان با کلی فراست و سیاست و شجاعت بین درب خروج تا درب وردی سینما یه سالن انتظار پنج نفره درست کرد که داخل صف اگر به پنج نفر برسه دونفر اول میرن به سالن سینماتوگراف نفر اخر میره به سمت درب خروج و دو نفر باقی مونده میان اول صف فقط باید یادمون باشه که اگر تعداد به پنج نفر نرسه بازم یه دست دیگه بازی رو ادامه میده، و برنده این بازی کسیه که تعداد کارت های همرنگش زیاد باشه

این بازی جذاب دوتا دلیل برای ساختنش بوده اول اینکه برگرفته از بازی خارجکی کافه حیوانات و دومین دلیلش به چالش کشیدن اومدن سینما به ایران هستش

درهم سرا
درهم سرا


این بازی توی یک جعبه مقوایی کوچیک (که قابل حمل به خونه خاله ، دایی و عمه اس) که در و بدنه جعبه خودشون درب خروج و ورود سینما هستند، داخل جعبه 48 تا کارت در 4 تا رنگ وجود داره که هر رنگ 12 تا از شخصیت درباری های قصه ما می باشد به علاوه 4 تا کارت و یک دفترچه راهنما.

جلسه ی معارفه به سبک زمان شاه وزوک (همون شاه بابا خودمون):

خونه دار و بچه دار زنبیل و بردارو بیار ببین چی واست اوردم توی این دوره زمونه میخوام واست بگم از شاه بابا تا مهدعلیا...

شاه بابا :

نوبتی هم باشه نوبت نفر اول حکومتی شاه باباعه که با سیبیل های کمونش نفر اوله درباره

خب! اگر وارد صف بشه چون زورش به همه میچربه میره نفر اول وایمیسته اما اگر یه شاه دومی وارد صف بشه شاه اول رو با کمال احترام شوتش میکنه به سمت درب خروج.

ملکه:

ملکه یه ما مثل دخترای قجری حکم پلنگ رو داشته البته بدون عمل و ساکشن و وکس.

ملکه وقتی وارد صف میشه بدون تامل زیردست های خودشو (کارت های امتیاز پائین تر مثل :دلقک ) بیرون میندازه و خودش به جاشون میشینه ، خب اگر دوتا کارت ضعیف و هم امتیاز توی صف باشه ملکه با ناز وکرشمه و ادا خودش انتخاب میکنه که کدومشون از صف خارج بشن.

صدراعظم:

که با قدرت و نفوذ زیادی که داره ولی زورش به همه که نمیرسه وقتی میاد توی صف دو نفر جلوییش رو به اخر صف هدایت میکنه و با کمال اعتماد به نفس ازشون جلو میزنه و به جاشون میشینه .

جلاد:

جلادمون با عضله و سیکس پک و خالکوبی جذاب رو دستش و نیم نگاه ترسناکش جای بقیه رو میگیره.

وقتی این مستر جلاد وارد صف میشه به نفر دوم جلوییش ی نیم نگاهی میندازه اگر امتیاز اون بخت برگشته از 10 کمتر باشه از صف با ی تیپا میندازتش بیرون ،اما اگر کارت نفر دوم از مستر جلاد قدرتمند تر باشه جلاد تبدیل به پسر خوب ومودب میشه و ساکت اروم سرجاش وایمیسته.


ملیجک:

که به لودگی ومسخره بازی معروفه اگر وارد صف بشه و نفر جلوییش ازش ضعیف تر باشه جاشو میگیره در غیر این صورت سرجاش به لودگی خودش ادامه میده.

شازده:

جوونم براتون بگه که از شازده پسر لوس تر و نونور تر کسی به چشم ندیده اگر کسی بخواد جای شازده رو توی صف بگیره شازده ی قشقرقی بپا میکنه که بیا و ببین و بجای شازده خودش به درب خروج هدایت میشه، تنها کسی که میتونه حساب این شازده لوس رو برسه مهدعلیاست.

مالیه چی:

همون حسابدار خودمونه و سرش همش توی حساب و کتابه

اگر وارد صف بشه و اخرین کارت ها فرد و بدون فاصله باشه بدون توجه به قدرت و جایگاهشون ازشون رد میشه و بازم اگر امتیاز کارت های اخر زوج و بدون فاصله باشه از اونا فرار میکنه و جلو میزنه.

دلقک:

دلقک میتونه نقاب بقیه رو روی صورتش بزنه و از قدرت اونا سواستفاده کنه اما به یک شرط اونم اینکه صاحب کارت یا همون بازیکن باید کارت اون شخصیتی که میخواد ازش سو استفاده کنه رو به بقیه نشون میده (اما نباید اونو بازی کنه) و بعدش نقششو بازی کنه و وقتی سرجاش قرار گرفت باز همون دلقک خنده رو میشه.

رئیس نظمیه:

رئیس نظمیه ادم بانظمیه

این رئیس نظمیه ما قدرت هارو با ترتیب میچینه البته یکم بی سواده از قویترین (سمت درب خروج ) به ضعیف ترین (سمت درب ورودی سینما) درباریان رو به صف میکنه و خودشم توی اون ترتیب جا میده.

سفیر:

سفیر حراف میره وایمیسته جلوی اشراف

زمانی که وارد صف میشه با پرویی میره جلوی یکی از اشرافیان وایمیسته و شروع به پر حرفی و چرب زبونی میکنه (اگر تعداد اشراف زیاد باشه خودش تصمیم میگیره جلوی کدومش وایسته ).

حکیم باشی :

ادم راضی و قانعه ای و میگه من بدون رفیق گرمابه و گلستانم بهشتم نمیرم

وقتی وارد بازی میشه میره بالای درب خروج وایمیسته و میگه اخرین نفری که انداختینش بیرون باید بیاد توی صف وجایگزین کارت هم رنگ خودم بشه (کلا به خودی پاتک میزنه) و کارت همرنگ خودشو رو میندازه از بازی بیرون.

و اینکه اگر اخرین کارت بیرون رفته رفیق گرمابه گلستان حکیم باشه (یعنی ی حکیم باشی دیگه) دست در دست همدیگه با سرخوشی کامل وارد سالن سینما میشن.

مهدعلیا:

مهدعلیا یک دیکتاتور تمام عیاره بازی ماست

این حاج خانم ما با زور و قلدری یک شخصیتی رو انتخاب میکنه و بیرون میندازه ، اگر موقعیتی پیش بیاد نفر اول صف باشه این بار ابراهیم خان مشروطه خواه دست به کار میشه و اونو از صف بیرون میندازه چون مشرووووووووطه خواهه.


با معرفی این بردگیم قصد داریم هم سهمی در شناخته شدن یک بازی ایرانی داشته باشیم و هم در کنارش فروشگاه بازی های فکری هوشی لند رو بهتون معروفی کنیم که شما بتونید با قیمت مناسب و خیالی اسوده بازی های مورد علاقه خودتون رو سفارش بدین و ازش لذت ببرید.

بازی فکریبازی رومیزیدرهمسراهوشی لند
زیادی نویس در دهکدهِ مدرن!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید