محمدرضا
محمدرضا
خواندن ۸ دقیقه·۵ سال پیش

داستان یک فونت ، دغدغه ای که " وزیر " شد


همه چی از یه
همه چی از یه


با سلام خدمت همه دوستان عزیز، این اولین مطلب من در ویرگوله

به این موضوع فکر نکردم که در مورد چی بنویسم اما با یادآوری کارهای ارزشمندی که عده ای انجام میدن ( و کارهای بی ارزشی که عده ای دیگر انجام میدن و بی جهت ازشون تقدیر میشه ) همیشه این حس را دارم که باید از عده ای قدر دانی بشه، تو این پست اون فرد کسی نیست جز صابر راستی کردار.

شاید عادت کردیم همیشه برای افراد نامی فقط مطلب بنویسیم و پست بزاریم اما امروز میخوایم در مورد یه کار ارزشمند صحبت کنم، همین ابتدا خدمت خواننده های عزیز عرض کنم بنده هیچ دوستی نزدیکی با آقای راستی کردار ندارم و تنها ایشون را دورادور به عنوان یه توسعه دهنده میشناسم. دلیل نگارش این پست فقط و فقط کار ارزشمند ایشون هست، کار ارزشمند میتونی در هر زمینه ای و با هر مقیاسی باشه ، و دلیل دوم هم انجام این کار بصورت رایگان و اوپن سورس هستش و پشتیبانی مناسب هم به دلایل اضافه کنید. امیدوارم با انتشار این مطلب به نوعی یک دست مریزاد مختصر خدمت این طراح خوش ذوق و با انگیزه عرض کرده باشیم.




آقای صابر راستی کردار طراح و توسعه دهنده ای هستند که در کارنامشون کار های ارزشمندی را با رویکردی حرفه ای و هنرمندانه مشاهده میکنیم. توسعه دهندگان و طراحان احتمالا اغلب ایشون را میشناسن اما برای سایر مخاطبان عزیز عرض کنم که ایشون طراحی و توسعه مجموعه فونت های مدرن، حرفه ای و هنرمندانه ای که در راس این مجموعه، فونت وزین و ارزشمند " وزیر " قرار داره را انجام دادن. این فونت از رسم الخط و زیر بنای فکریِ مدرن ، زیبا و خوانایی بهره میبره و در وب سایت ها و اپلیکیشن های بسیاری مورد استفاده قرار گرفته، از جمله وبسایت ویرگول که در تمام قسمت ها از این فونت استفاده میکنه. همچنین فونت هایی از قبیل " شبنم، صمیم، ساحل ، گندم، پرستو و تنها " هم توسط ایشون طراحی شده اند ، کار ارزشمند ایشون علاوه بر زحمت طراحی، انتشار این فونت ها بصورت رایگان و اوپن سورس هست و رویکرد حرفه ای ایشون به مبحث مشارکت در طراحی و توسعه که میتونه الگو قرار بگیره ، یک نمونه و الگوی وطنی و فارسی در زمینه مشارکت خلاقانه و ارزشمند و واقعی در جامعه متن باز . فونت ها طراحی شده توسط اقای راستی کردار علاوه بر زیبایی، خوانایی و طراحی مدرن طیف گسترده ای از کاربرد ها را هم پوشش میده از رابط کاربری وب - اپلیکیشن تا متون چاپی و کتابی را شامل میشه. در ادامه لینک دسترسی به صفحات رسمی فونت ها قرار داده میشه و پس از اون داستان شکل گیری فونت وزیر بر اساس نوشته خود آقای راستی کردار قرار داده شده. باشد که بیشتر شاهد این حرکت ها و کارهای خلاقانه و ارزشمند باشیم.




نمونه رسم الخط فونت فارسی وزیر
نمونه رسم الخط فونت فارسی وزیر


صفحه رسمی فونت وزیر :

https://rastikerdar.github.io/vazir-font/

در این صفحه امکان Donate کردن و کمک هزینه مالی هم وجود داره و دوستانی که شرایطش رو دارند ، دوست دارند دلگرمی هرچند مختصری در جهت توسعه این پروژه به توسعه دهنده محترمش داده باشن میتونن هر میزان که تمایل داشته باشند به توسعه این پروژه و توسعه دهنده هدیه کنند.

صفحه مقایسه نسخه های مختلف فونت وزیر :

http://rastikerdar.github.io/vazir-font/compare.html


صفحه تمام فونت های طراحی شده با امکان مشاهده انلاین :

https://rastikerdar.github.io/


لینک گیت هاب و مخزن اوپن سورس فونت ها :

https://github.com/rastikerdar


هدف از درج داستان شکل گیری این فونت، اشنایی با ذهنیت و دغدغه هایی هست که میتونه منجر به خلاقیت و شکل گیری کارهای ارزشمند بشه، تا شاید اگر ما هم ایده، دغدغه و یا ذهنیت خلاقانه ای داریم بتونیم با اطمینان بیشتر به ندای قلبمون گوش کنیم و کار ارزشمندی را انجام بدیم، گام کوچکی برداریم تا نتایج ارزشمند بزرگی از اون حاصل بشه.



داستان شکل گیری این فونت از زبان طراح :

تیتر های داخل کوتیشن از جانب نگارنده اضافه شده و به نوعی حدیث نفس میباشند.
چی میشد اگه ؟

ذهنم حسابی درگیر این موضوع شده بود که چرا فونت جدیدی برای وب نمی‌آید. یا بهتر بگویم چیزی که نظر مرا جلب کند. چند مورد آن هم از نوع سفارشی در برخی از سایت‌ها (از جمله بانک‌ها) دیده می‌شد که خب اولا غیر قابل خرید یا استفاده بود و ثانیا چنگی هم به دل نمی‌زدند. یک مورد پولی هم داشت رایج می‌شد که باز هم به لحاظ شکل و ظاهر مورد پسند من قرار نمی‌گرفت. البته نسخه‌های جدیدی نیز از آن منتشر شده اما خب هنوز هم با انتظار من از فونت دلخواهم فاصله زیادی دارد. در نهایت تصمیم گرفتم یکی از فونت‌های آزاد و رایگان رو انتخاب و تحت ویرایش قرار دهم بلکه شاید بتونم چیزی شبیه به آنچه که در ذهن داشتم ایجاد کنم. بالاخره بعد از یک تجربه اولیه با فونت رویا و بی نتیجه ماندن فرآیند انتشارش، نهایتا فونت دژاوو رو برگزیدم.

خب حالا باید چیکار کنم ؟

من به دنبال واقعیت بودم. واقعیت این بود که فونت تاهوما طی دو دهه توانسته بود یکه تاز رقابت فونت‌های فارسی/عربی در صفحات نمایش باشد. هیچ فونتی به اندازه آن خوانا نبود. مطالعه متون طولانی با فونت تاهوما از این راحت‌تر نمی‌شد. از انصاف نگذریم زیبا هم بود. برخی ‌می‌گویند این به خاطر این است که تاهوما بر روی همه ویندوزها به صورت پیش‌فرض قرار داشته و تنها گزینه موجود بوده (صرف نظر از آریال زشت). و یا آنکه در اندازه کوچک باریک و شارپ به نظر ‌می‌رسد. بزرگ‌تر شود زشت ‌می‌شود.

بلی اما این به نظر من دلیل حقیقی نبود. موضوع این بود که هر کسی به شکلی ناخودآگاه با تاهوما کنار ‌می‌آمد. گویی سحرمان ‌می‌کرد. در واقع تاهوما به فرمولی رسیده بود که به سختی ‌می‌توانستی با همه عیب‌هایش به راحتی از آن عبور کنی. سر نخ این فرمول در تایپ فیس تاهوما بود. بلی شکل تاهوما. ظاهر ماجرا این بود که تاهوما به مانند بقیه زیبا نبود. اما حقیقتا خوب بود. آرام بود. سرش به کار خودش بود. برای همه بود. بیخیال بود. اسمی پشتش نبود. خودش بود و خودش.

زمانی که کار را با دژاوو شروع کردم مبنایم را تا حدودی بر قلم تاهوما گذاشتم. الگوهای رفتاری یا بهتر بگویم حرکتی او را زیر نظر می‌گرفتم اما با رویکردی نو و تازه. چرا تاهوما خواناست؟ به دلیل این و آن. بسیار خوب من هم درس ‌می‌گیرم. چرا نرم است؟ به این دلیل! باز هم درس ‌می‌گیرم. چرا همه جا خوب ‌می‌نشیند. به آن دلیل! بسیار خب! چرا من یاد نگیرم. یکی دو قلم دیگر از جمله دروید و دژاوو هم از نظر دور نگذاشتم. آخر دژاوو هم حقیقتا خوب بود و به تاهوما نزدیک. شاید مهمترین ویژگی دژاوو و تاهوما سادگی آنها بود. ‌می‌خواستم به شکلی برسم که به معنای حقیقی خوانا باشد. معیارم هم برای خوانایی سه چیز بود:

۱. مطلب را به سرعت هر چه تمام‌تر بخوانم بدون بازگشت.

۲. هیچ یک از حروف هنگام خواندن توجه مرا به خود جلب نکند. مانع من نگردد. مرا گیج نسازد. حواسم را پرت نکند. از سرعت من نکاهد.

۳. بعد از مطالعه خسته نشوم و ذهنم آرام باشد.

انتظاری که از قلم داشتم را با در نظر گرفتن چیزهایی که توی این مدت آموخته بودم در برنامه فونت فورج پیاده کردم تا اینکه بالاخره وزیر نسخه یک شکل گرفت. وزیر تقریبا مرا به همه اهدافم در خوانایی رسانده بود.


ولی افتاد مشکل ها

خیلی خب. اما یک مشکل جدی هنوز باقی مانده. وزیر گرفتار مشکل تاهوما شده بود. در اندازه کوچک خوب و خوانا بود اما در اندازه درشت تا حدی نازیبا. بازخوردها اغلب بر زیبایی وزیر تاکید داشتند اما به کت من نمی‌رفت. برخی زوایا و انحناها خوب و منطقی به نظر نمی‌رسیدند. من هم تجربه‌ام ناچیز و ناقص بود. تصمیم به تغییرات زیادی گرفتم. وزیر ۲ تا حدودی بهتر شده بود اما باز یک مشکل دیگر به وجود آمده بود. ظاهر قلم از انتظارات اولیه من دور شده بود. در واقع به خیال خودم دارد هنری‌تر ‌می‌شود در صورتی که نگاه من به وزیر۱ بیشتر مهندسی بود تا هنری. وزیر باید مشکلی را حل ‌می‌کرد نه اینکه خودنمایی کند! وزیر سه نیز تا حدودی ادامه دو را پی گرفت. تا اینکه دوباره با وزیر نسخه ۴ تلاش کردم به همان اهداف وزیر یک برگردم. در حقیقت هدف عمده در وزیر ۴ بازیابی همان نرمی و روانی وزیر ۱ بود. شاید تا حدودی به آن رسید. هر چند که باز هم جای بهبودی دارد. نکته دیگری که قبل از طراحی ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود این بود که چرا حروف لاتین اینقدر خوب و هماهنگ در هر گونه ظرفی جای می‌گیرند. این به خاطر شکل هندسی ساده و منظم حروف لاتین هست. من هم سعی کردم به همچین حالتی در حروف فارسی برسم. شاید منظم‌ترین هندسه را قلم یکان داشته باشد اما بیش از حد اینگونه است به طوری که برای استفاده در متون مناسب به نظر نمی‌رسد. توی وزیر تلاش شد این مقدار تا حد متعادلی رعایت گردد.


خب من تلاشمو کردم، نتیجه بدم نشد . نه ! وایسا ببینم ، انگار بهتر از چیزی شد که فکرشو میکردم ، هووورا .

تمام این تلاش‌ها برای این بود که فونتی بیاید که خاص نباشد. آشنا باشد. نرم و آرام باشد. خوانا باشد. یکدست و هماهنگ باشد. منطبق با انتظار ناخودآگاه از تایپ فیس قلم باشد. بعد از مدتی تکراری نشود. هم‌اندازه تاهوما باشد. به گونه‌ای باشد که هر کس نیاز به قلم پیدا کرد بگوید وزیر بد هم نیست. اگر فلان فونت یا بهمان فونت به این صفحه، به این برنامه، به این تصویر و به هر چیزی نیاید عوض اش وزیری هست که کارمان را راه بیندازد. خوب است. ساده است. مثل تاهوما. وزیری که مال هیچ کس نیست یا بهتر از آن، وزیری که مال همه است چرا که تحت مالکیت عمومی منتشر شده. هر کسی هر کاری دلش بخواهد ‌می‌تواند با او انجام دهد. تغییرش دهد. مجوز جدیدی بگذارد. بفروشد. هر کاری. فونتی آمده که هیچ چیز خاصی ندارد. اصلا به همین دلیل بود که نسخه مونواسپیسِ آن هم در آمد. وزیر آمد که مثل تاهوما تنها کار مردم را راه بیندازد. صمیم و ساحل و گندم و تنها و پرستو هم همینطور. اگر چه طراحی این تایپ فیس‌ها زحمت خیلی زیادی برد اما شاید ارزشش رو داشته.

مقایسه وزیر با تاهوما:

http://rastikerdar.github.io/vazir-font/test.html

منبع

نتیجه ی دغدغه ، ایده پردازی و زحمت ارزشمند آقای راستی کردار فونت زیبایی شد که شما تمام پست های ویرگول را با آن میخوانید، مینویسید و از ان لذت میبرید . سپاس بابت این کار ارزشمند.

فونتقلم فارسیfontpersian fontرابط کاربری
طراح و توسعه دهنده رابط کاربری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید