Mohamad Aghaei
Mohamad Aghaei
خواندن ۸ دقیقه·۲ سال پیش

خلاصه ای از کتاب خودآموز دیکتاتور ها + هایلات های مهم

اگر مدتی طولانی دنبال منبع آموزشی کاملی برای دیکتاتور شدن بودی، پس جای خوبی اومدی. تو این پست قراره بریم سراغ یک کتاب آموزشی عالی برای اینکه استعداد های درونی خودت رو شکوفا کنی.



قبل از اینکه بریم سراغ بخش های مختلف کتاب، باید این نکته رو بگم که دیکتاتور شدن نیاز به خلاقیت هم داره. مطمئن باشید دست دشمن های شما هم به این کتاب می رسه. پس برای اینکه اون هارو شگفت زده کنید، مقداری خلاقیت به تمام راه کار های زیر اضافه کنید تا حکومت ابدی رو تجربه کنید. (البته یکم تاریخ بخونید می بینید که حکومت ابدی نداریم ولی به هر حال).

فرهنگ ترس

آدم هارا بترسان و بعد ببین چطور به خاطر اینکه صرفا آن ها را زنده گذاشته ای و شغلی و نانی به آن‎ ها داده ای از تو تشکر خواهند کرد


فکر میکنی بزرگترین ترس مردم کشورت باید چی باشه؟ افرین مامور های امنیتی تو. یادت باشه این مامور ها رایگان برای تو کار نمی کنند. حتی اگه تمام مغز اون هارو ایدئولوژی آلوده کنه، باز هم نیاز به پول دارند.

اگر میخوای تا اخر عمرت حمکرانی کنی و بعدش قدرت رو بدی به دست فرد دلخواهت، باید در کشورت فرهنگ ترس رو غالب کنی. مردم کشورت باید از بیان نظر مخالف تو به شدت بترسند و اگه جایی خلاف این موضوع رو دیدی، باید همون مامور هایی که در موردش صحبت کردیم رو وارد عمل کنی. همیشه سعی کن با دامن زدن به ناامنی های کوچک، مردم را بترسانی و به آن ها ثابت کنی در صورت نبود تو، امنیتی در کار نخواهد بود.

کارشناسان معتقدند که ده تا بیست درصد جمعیت لیبی برای رژیم قذافی خبرچینی می کردند.

چه چیزی بهتر از اینکه کلی جاسوس میان مردم خودت داشته باشی؟ اینجوری دیگه کسی جرعت نمی کنه حرفی رو داخل جمع بزنه. از طرفی دیگه چون هیچکس نمی دونه به کی اعتماد کنه، تشکیل نیرو های مخالف محلی هم تقریبا غیر ممکن میشه.

مطلوب ترین حالت این است که مردم کشورت را چنان بترسانی که خودشان به نتیجه برسند که عقایدشان را باید نزد خود و دهانشان رو همواره بسته نگه دارند.


در اخر باید به مرحله خودسانسوری برسی. در این مرحله دیگه نیاز نیست کاری انجام بدی و مردم خودشون رو سانسور می کنند. قشر نویسنده، هنرمند و روشنفکر هم حتی به فکر مخالفت نمی افتند. البته کار سختیه ولی غیر ممکن نیست.

هیتلر و موسولینی
هیتلر و موسولینی

نیرو های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی

هر جای کشورت خراب باشد، ایرادی نیست اما ارتش، پلیس و سازمان های اطلاعاتی و امنیتی ات باید خوب کار کنند.

همیشه یادت باشه که بزرگترین سرمایه تو نیرو های مسلح اند. اما این نیرو ها ممکنه روزی تبدیل به دشمن تو هم بشند. پس همیشه پول های فراوانی رو روانه این نیرو ها بکن. نیرو های مسلح راضی یعنی بقای حکومت تو.

واحد های ارتشی یا انتظامی که برای سرکوب معترضان خیابانی اعزام می شوند هنگامی وظیفه خود را با جدیت و قاطعیت بیشتر - و اگر نیاز باشد، خشن تر - انجام می دهند که از نظر قومیتی، ملیتی، مذهبی یا زبانی متفاوت از آدم های معترض در خیابان باشند.

خیلی کار ساده ای به نظر میاد؟ اگه اره پس زودتر دست به کار شو و نیرو های مورد نیاز رو تامین کن. مطمئنا دوست نداری نیرو هات از دستور تو سرپیچی کنند و کاری خلاف تو انجام دهند. یکی دیگر از راه کار هایی که می تونی امتحان کنی، استخدام اراذل و اوباش برای نیرو های امنیتی توست.

اتفاقا باید کاری کنی اراذل و اوباش، زندانیان سابقه دار و لات و لوت های شهر به استخدام قوای مسلح درآیند.

اما یادت باشه که بعضی از خشونت ها اگه از مرحله ای رد بشن و در جای نامناسب استفاده بشن، باعث سقوط تو می شود.

هیچ چیز نمی تواند به اندازه پخش کلیپی از رفتار های افراطی و خشن سربازان پخمه ات، سقوطت را تسریع کند.
معمر قذافی
معمر قذافی

ناآرامی، تظاهرات، آشوب

گاهی مردم خوب کشورت هم کم می آورند یا شیطان گولشان می زند و به صف معترضان می پیوندند. سرکوب کردن آن ها کار درستی نیست به ويژه اگر روش های کم هزینه دیگری در دسترس باشد.

تاکتیک تطمیع توده ها:

  • کم کردن یا لغو کردن مالیات و عوارض
  • توزیع هدایای نقدی
  • دادن یارانه های سخاوتمندانه

البته می تونی با توجه به شرایط کشور خودت، اینجا خلاقیت به خرج بدی و کار های مختلف بکنی. ولی این نکته رو یادت باشه که زیاده روی در این کار ممکنه باعث افزایش شجاعت و جسارت معترضان بشه.

قهرمانان مرده مانند زامبی هستند: آن ها به محض اینکه بمیرند، دوباره زنده می شوند و دیگر به این راحتی کشته نمی شوند.
گهگاه ضرورت دارد به مردم کشورت یادآوری کنی که اگر مشت آهنینت بالای سر آن ها نباشد، تمامیت ارضی کشور و امنیت اجتماعی آن ها بر باد خواهد رفت. شورش ها فرصت های خوبی برای یادآوری این واقعیت به مردم و مخصوصا پولدارهاست.

بعضی از شورش و ناامنی های کنترل شده می تونه برات مفید باشه. به شورشیان اجازه بده:

  • کمی غارت بکنند
  • شیشه های اتوموبیل و مغازه ها را بشکنند

البته اگه دیدی خود شورشیان این کار ها رو انجام نمی دهند، دست به کار شو و نیرو های لباس شخصی رو روانه خیابون ها کن.

باید بر این نکته پافشاری کنی که تجمع این افراد نظم عمومی را بر هم زده و پلیس و نیروهای امنیتی برای حفظ نظم عمومی، مجبور به پرچیدن بساط این تجمعند.
دیکتاتور واقعی تا ده دقیقه مانده به سقوطش باید محکم ادعا کند که قدرت کاملا در دست اوست و حکومتش پابرجا و خلل ناپذیر است.

فکر کنم حرف های وزیر اطلاع رسانی عراق در دوره صدام حسین مثال خوبی باشه. «من سه بار به شما اطمینان می دهم که هیچ سرباز آمریکایی ای در بغداد وجود ندارد. ما آن هارا در تانک هایشان محاصره کرده ایم. حالا حتی فرمانده آمریکایی هم در محاصره است. ما از شمال، شرق، جنوب و غرب داریم به آن ها ضربه می زنیم. ما آن هارا در هر جا که باشند تعقیب می کنیم. این ما هستیم که آن هارا تعقیب می کنیم و نه برعکس. باز هم به شما اطمینان می دهم که هیچ کافر آمریکایی ای در بغداد وجود ندارد، مطلقا هیچ!» البته این حرف هارو وقتی زد که سربازان آمریکایی کشور رو اشغال کرده بودند.

هنگامی که سوگواران دور هم جمع شدند تا کشته شدگان تظاهرات دیروز را دفن کنند، همه آن هارا به گلوله ببند.

البته روش بهتر اینه که اصلا جنازه ای تحویل ندی. در این صورت دیگه مراسمی نیست که بهش شلیک کنی.


اگه یک نگاهی به خود کتاب بندازین متوجه می شین که این خلاصه شامل تمام بخش های کتاب نمی شه. راستش فعلا تا همینجارو حوصله نوشتن داشتم. شاید بعدا بخش دومی هم اضافه کردم. سعی کردم در طول نوشته هایلایت هامو که مربوط به همون بخش بود رو وارد کنم ولی بقیه هایلایت های مهم از بخش های مختلف رو این پایین قرار می دم:

رسانه ها را مال خود کن و از خدمات آن ها بهره ‎مند شو و هر دروغ و دغلی را که دوست داری، به خورد ملتت بده.
یاکوف اسمیرنوف، کمیدن روسی: «ما در روسیه شوروی فقط دو کانال تلویزیونی داشتیم. کانال اول پروپاگاندا بود. در کانال دوم، یک افسر کا‎گ‎ ب داشتیم که به تماشاگران می گفت: خب! حالا بروید کانال اول را تماشا کنید.»
هیچ رهبر عاقلی به جنگ رسانه های نمی رود بلکه سعی می کند آن هار را تسخیر و از وجودشان برای پیشبرد اهدافت استفاده کند.
هنگامی که کشور های دیگر شروع می کنند به اخراج سفیران و دیپلمات هایت و به رسمیت شناختن شورشیان، یعنی تقریبا کار خودت و رژیمت تمام است.
نباید کار را به جایی برسانی که نیرو های نظامی ات علیه تو شورش و کارت رو یکسره کنند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، معنایش این است که تو این کتاب را اصلا نخوانده ای، اگر ارتش را از دست بدهی، تقریبا هیچ شانسی برای گریز از مهلکه نخواهی داشت.
نسل کشی در هر شکل و نوعی که باشد، جز بدنامی و رسوایی ابدی چیزی برایت به ارمغان نخواهد آورد
اصلا نباید پیر و شکسته به نظر بیای، تو مجازی از هر ابزار شیمیایی و طبیعی ای برای مقابله با پیری استفاده کنی.
بهترین نوع حکومت، دیکتاتوری زیر پوشش دموکراسی است.
هیچ وزیر و صاحب منصبی نباید گمان کند که پست و منصبش دائمی است. مقامات و وزیرانت را مدام عوض کن و آن ها را به مناصب تازه بگمار.
در یک حالت مطلوب، مجلس یا کنگره مانند یک مهر پلاستیکی است که همه تصمیم هایت را تایید می کند و به آن ها وجهه قانونی می دهد.
طبق مقررات بین المللی، دیپلمات ها از هرگونه بازرسی هنگام ورود به کشور های محل ماموریتشان معافند. این به تو فرصتی می دهد که سفارتخانه هایت را به مکان توزیع مواد مخدر و کسب پول های هنگفت تبدیل کنی.
همه قوانین کشور قابل نقض است به شرطی که تو قبلا اجازه اش را داده باشی و البته در صورتی که تو اجازه نداده باشی، همه قوانین (به ویژه در مورد مخالفانت) لازم الاجرا هستند.
اقتصاد در کشور های دیکتاتوری به ندرت شکوفا می شود. اما تو تلاشت رو بکن، چون هر چه پول و ثروت بیش تری داشته باشی احتمالا تداوم حکمرانی ات بیش تر می شود.
اگر وضع مالی و معشیتی آن ها آن قدر بد باشد که نتوانند غذایی در سفره هایشان بگذراند، بلافاصله به این فکر خواهند افتاد که فرد دیگری را جایگزین تو کنند.
تو محتوای اینترنت و تلویزیون را کنترل کن اما به مردم اجازه بده تا دلشان می خواهد برنامه های تفریحی مبتذل، نمایش های مزخرف، مسابقات تلویزیونی بی محتوا، مسابقات ورزشی و فیلم های سینمایی دانلود شده تماشا کنند.
کاری کن مردم به جای ریختن در خیابان ها، روی کاناپه های گرم و نرمشان لم بدهند و چشم به صفحه تلویزیون یا موبایلشان بدوزند و حریصانه تماشگر مسابقات ورزشی و فیلم های هالیوودی باشند.


منبع


کل هایلایت ها از کتاب خودآموز دیکتاتور ها نوشته رندال وود و کارمینه دولوکا برداشته شده اند.

اگه هنوز کتاب رو مطالعه نکردید می تونید از لینک های پایین تهیه کنید یا برید کتابفروشی مورد علاقتون.

نسخه الکترونیکی: طاقچه

فروشگاه نهنگ: نهنگ

امیدوارم این خلاصه براتون مفیده بوده باشه. شما این کتاب رو مطالعه کردید؟ خوشحال می شم نظرتون رو با من به اشتراک بذارید.



کتابخلاصهسیاستتاریخدیکتاتور
برنامه نویس، در تلاش برای نوشتن، کتاب مثل خون در رگ من. اینستاگرام من: @mammad.aghaei
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید