بیچاره ما که زن شدیم!
چه من ...
چه فخرالنسا
ژنهایی از جنس عشق و عاطفه و زندگی
برای مردابی چون شما یک مشت الفاظ پوچ و تو خالی هستیم
که هیچ باورش هم ندارید
این زن بودن مدام تو این مُلک ...
شیره وجود ما رو خشکوندتا بود چوب بالای سرمون بود
تا بود حمالی و آشپزی
تا بود بساط رفع خستگی مردای بوگندوی سیاه مست ، از بوی عرق.
چی میشه ؟ که یکی زن میشه و یکی مرد؟
این زن شدن یه جور محکومیته
یه جور تربیت شدنه
یه جور تقاص پس دادنه
چققققققققققدر اشتباه آفریدی موجودایی رو که اسمشون زنه
اگه بناست این میزان مرد باشیم چرا زن شدیم
اینهمه عشق و عاطفه و زیبایی به چه دردی میخوره ؟
اینا سوالهاییِ که مدام تو سرم میپیچه و هیچ جوابی براشون ندارم
ما زنا زن شدیم تا از پسر بچه های لوس و بازیگوش مردایی بسازیم تا بالای سرمون خدایی کنن