سالِ پیش در همین موقعها، کسی نمیتونست پیشبینی کنه که ما فقط چند ماه بعد قراره که یه شیوعِجهانی و قرنطینه رو تجربه کنیم. اولین موارد توی شهر ووهان، استان هوبِی چین برای اولین بار در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹ به سازمان جهانی بهداشت گزارش داده شدن و سازمان بهداشت جهانی هم روز ۳۰ ژانویه از این بیماری بهعنوان مورد اورژانسی جهانی یادکرد؛ بعد از اون، فقط در طی چند ماه همهِ جهان درگیر کووید-۱۹ (که اسم کاملش بیماری تنفسی حاد انکاو - ۲۰۱۹ هست) شدن. ?
از اینجا علم شروع میشه! دانشمندا و محققان توی اینزمینه شروع به فعالیت میکنن؛ مفسرایِ آمار شروع به رسم نمودارهایِ شیوع میکنن و پیشبینیهایِ همهگیری رو به پژوهشگرا انتقال میدن؛ پزشکان و پژوهشگرای حوزه پزشکی شروع به تحقیقات برای ساخت واکسن میکنن و نظریههای مختلف در زمینه این همهگیری به صفحه اول وبگاهها میرسن؛ همه اینا در حالی رخمیدن که هنوز (در روز نگارش این نوشته) همهگیری کووید-۱۹ از دیدگاهِ آماری راه زیادی داره تا به بزرگترین همهگیریهای تاریخ، از جمله طاعون و آبله، نزدیک بشه.
با اینهمه اما هنوزم کووید-۱۹ با ما همراهه و توی این مدت که از همهگیری میگذره، به نظر میرسه که بخش خوبی از جامعه با کاربرد های مهم علم توی زندگیِ روزمره آشنا شدن. این روزا قسمت بزرگی از مردمِ جامعه ماسک میزنن، دستاشون رو مکرر شست و شو میکنن، سعی میکنن تا جای ممکن از خونه خارج نشن و کاراشون رو از خونه انجام بدن. هر چند هنوز هم با خبرایِ غیر علمی سروکار داریم و با وجود شبکههای اجتماعی و دسترسی آزادی که به منابع ایجاد شده، همهگیری این اخبار غیرِعلمی فاصله زیادی با همهگیری خود ویروس ندارن، اما بازم این چیزی از ارزش پژوهشگرا و روزنامه نگارا و مروجان علم کم نمیکنه.
امروزم روز خاصیه، مخصوصاً روزی که در این همهگیری ارزش اون واسه همه میتونه مشخصتر باشه؛ امروز ۱۰ نوامبر، روزیه که به نام ترندِ این روزا نامگذاری شده؛ علم! ?
امروز به نامِ روزِ جهانیِ علم نامگذاری شده و قراره باهم کمی ازش حرف بزنیم؛ اینکه اینروز از کجا شروع شده و حتی اینکه اینعلم که اینهمه برای دنیا اهمیت پیدا کرده چیه؟
اولینبار حین کنفرانسِ جهانیِ علم که در ژوئیه ۱۹۹۹ در بوداپستِ مجارستان توسط شورای بینالمللی علوم و یونسکو برگزار شد، صحبتهای زیادی درباره اهمیت آگاهی عموم مردم از علم و دستاوردهای علمی صورت گرفت؛ همه اینها باعث شد که اتیوپی و مالاوی با همکاری انجمنِ علمِ بریتانیا هفتهِ علم رو به دنیا پیشنهاد بدن و در نهایت برای اولینبار روزِ جهانیِ علم در خدمتِ صلح و توسعه در سال ۲۰۰۱ اعلام شد و در سال ۲۰۰۲ برای اولینبار برنامههایی در کشورهای مختلف به این مناسبت برگزارشدن.
اهدافِ برگزاری برنامههایی به مناسبت روز جهانی علم هم افزایش آگاهی مردم نسبت به علم در جوامعِ مدرن، جلب توجه مردم به چالش های علمی و زیستی و موارد اینچنینی هست؛ اما پیش از اون باید بررسیکنیم و بدونیم خود علم چیه؟
با یه سرچ در ویکیپدیا به اینجمله برمیخوریم:
علم یا دانش به معنی اقدام قاعدهمند در جهت توسعه و سازماندهی هدفمند اطلاعات با ارزش جهان است که در قالب تفسیرهای قابل آزمایش و پیشبینیهایی درباره جهان، صورت میگیرد.
با اینوجود، راه سادهتری هم برای دریافت معنی حقیقی واژهِ علم هست؛ داستانها!
ریچارد فاینمن، دانشمند و فیزیکدان برنده جایزه نوبل و یکی از اعضای پروژه منهتن، سخنرانی جالبی درباره مفهوم علم داره که پیشنهاد میدم متن اینسخنرانی رو مطالعه کنید.
به طور مختصر، فاینمن تفاوت مهمی بین علم، و صرفاً دونستن نام چیزها قائل میشه و دیدگاه کودک چهارسالهای که همراه پدرش در جنگل ها به کاوش میپردازه رو به خوبی روایت میکنه تا راهِ علم رو بهمون نشون بده.
بخشی از سخنرانی فاینمن رو در ادامه میخونیم:
پدر بین «آنچه میدانیم» و «اسمی که برایش میگذاریم» خیلی فرق قائل بود. درباره اسمها و واژهها یک داستان دیگر برایتان تعریف میکنم. من با پدر روزهای آخر هفته برای گردش به جنگل میرفتیم و آنجا چیزهای خیلی زیادی دربارهٔ طبیعت یادمیگرفتیم. دوشنبهها، با بچهها توی مزرعه بازی میکردیم. یک بار پسری به من گفت: «آن پرنده را میبینی که روی چمنها نشستهاست؟ اسمش چیست؟» گفتم: «هیچ چیز از آن نمیدانم!» برگشت و گفت: «اسمش باسترک گلوقهوه ای است. پدرت به تو چیزی یاد ندادهاست؟»
توی دلم به او خندیدم. پدر قبلاً به من یاد داده بود که اسم، هیچ چیز درباره آن پرنده به من یاد نمیدهد. او به من یاد داده بود که: «آن پرنده را میبینی؟ اسمش باسترک گلوقهوه ای است. توی آلمان بهش هالتسِن فلوگل میگویند و در چین چونگ لینگ؛ ولی اگر تو همهٔ اسمهای آن پرنده را هم بدانی، هنوز چیز زیادی دربارهٔ آن پرنده نمی دانی. فقط می دانی که مردم آن را چه صدا میکنند؛ ولی باسترک آواز میخواند و به جوجههایش یاد میدهد که چطوری پرواز کنند و در تابستان کیلومترها پرواز میکند و هیچکس هم نمیداند که از کجا راهش را پیدا میکند.» و خیلی چیزهای مشابه این. تفاوتی اساسی وجود دارد بین اسم یک چیز و آن چیزی که واقعاً وجود دارد.
حالا که بحث به اینجا رسید، دلم میخواهد چند کلمه دربارهٔ واژهها و تعاریف برایتان بگویم؛ بنابراین، بحث را بهطور موقت قطع میکنم. یادگرفتن واژهها خیلی لازم است، اما این کار علم نیست. البته منظور من این نیست که چون علم نیست نباید آن را یاد بدهیم. ما دربارهٔ این که چه چیزی را باید یاد بدهیم حرف نمیزنیم؛ دربارهٔ این بحث میکنیم که علم چیست. این که بلد باشیم چطور سانتی گراد را به فارنهایت تبدیل کنیم علم نیست. البته دانستنش خیلی لازم است، ولی دقیقاً علم نیست. برای صحبت کردن با همدیگر باید واژه داشته باشیم، کلمه بلد باشیم و درست هم همین است؛ ولی خوب است بدانیم که فرق «استفاده از واژه» و «علم» دقیقاً چیست. در این صورت، میفهمیم که چه وقت ابزار علم مثل واژهها و کلمهها را تدریس میکنیم و چه وقت خود علم را یاد میدهیم.
بهنظرم ترویجِ علم به زبانِ ساده همینچیزیه که پدرِ ریچارد فاینمن در برخورد با ریچاردِ چهار ساله انجام میداده؛ ساده کردن مفاهیم علمی و همون ELI5 خودمون، اون هم به صورت کلی و بدون برچسب زدن روی مفهوم اول دونستن.
فرآیندِ ELI5 که بهش اشاره شد هم از همین جنس هست؛ سرواژه Explain Like I’m 5 به معنایِ جوری توضیح بده که انگار پنج سالَمه، مدتیه بهش پرداختهشده و توی این زمینه فعالیتهایِ خوبی صورتگرفتن که کوآنتوم رو به همین سادگی توضیح میدن و ما رو از کاربرد هایِ فلسفه آگاه میکنن.
هرچند اینفرآیند به نظر برای بچهها کاربرد داره اما همه ما وقتی توی زمینهای متخصص نیستیم و درک خوب و حرفهای از اون رشته نداریم، نیاز داریم تا به سادگی مفاهیم اون رشته رو درک کنیم و بتونیم درک ابتدایی از اون زمینه به دست بیاریم.
نقشی که این فرآیند در علاقمندی ریچارد فاینمن جوان به علم و دونستن داره میتونه دلیل اصلی خلق تکنیکِ فاینمن باشه؛ مسیری که مارو به سادهسازی علم تشویق میکنه و علم رو آماده میکنه تا از سایه آکادمی ها و انستیتوها بیرونبیاد و در کالبد جامعه نقشِ حقیقی خودش رو ایفا کنه.
مواردِ زیادی از این روش درتاریخ داریم؛ برای مثال، سقراط، علم خود رو در میدان اصلی شهر در اختیار مردم میگذاشت و با سؤالهای ساده، نقش اصلی علم در جامعه رو نشون میداد.
جامعه مدرن ما به سادهنویسیهای علمی نیازداره و وبلاگهای زیادی توی اینزمینه فعالیت میکنن و محتوای زیادی در این زمینه در دسترس همه قرارگرفته، اما چیزی که اهمیتداره اینه که ما اونعلم رو به خوبی انتقال بدیم؛ خیلی ساده، دفعه بعدی که پسر چهارسالتون ازتون درباره چراغ قوه و اینکه چهجوری کار میکنه پرسید، به خوبی و سادگی این رو بهش توضیح بدین و یا دفعه بعدی با دختر کوچیکتون به جنگل برید و باهم طبیعت بکری که تا حالا تجربه نکرده رو کشف کنید! ?
نسلی که قراره توی سالهای آینده نقش اصلی جامعه رو ایفا کنه دسترسی فوقالعادهای به دادهها و نوشتهها دارن، اون هم با فناوری هایی که هر روز در دسترسمون قرار میگیرن انتقال این تجربهها خیلی سادهتر از گذشته است.
جامعه ما به سادهسازی علم نیاز داره، تا بخش مهمی از مسیری که رفتیم رو به سادگی به نسل بعد منتقل کنیم؛ و سادهسازی این مسیر میتونه کمک خوبی به درک جامعه از طبیعت، علم و مفاهیمی باشه که سالها مبحث اصلی کنفرانس ها بودن و الآن به راحتی قابل درکن.
ما همهِ اینپیشرفت رو مدیون پیشگامهای عرصهِ علم هستیم و حالا نوبت ماست تا به مناسبت روز جهانی علم این دیدگاهها رو باهم به اشتراک بگذاریم و دربارشون باهم حرف بزنیم
روز جهانی علم در سالهای اخیر به موضوعات مهم پرداخته؛ علم برای نزدیک شدن مردم و فرهنگها، علم برای جهان پایدار، علم برای درک جهانی، علم به عنوان یک حق انسانی، علمِ باز و در این دوره هم انتخاب سادهای برای موضوع روز جهانی علم داریم؛ علم برای جامعه و با جامعه با تمرکز بر همه گیری ویروس کووید-۱۹.
همهِ اینگردهماییها، نوشتهها و مستندها برای نشون دادن نقش علم در جامعه روزمرهای که در اون زندگی میکنیم هست و خوبه که حتی برای همین روز در همهِ سال، به نقش علم در زندگیمون نگاه کنیم و به دنبال سؤالهای علمی که داریم بریم، به دنبال جوابهای صحیح بگردیم و تجربه خودمون رو با بقیه به اشتراک بگذاریم. ?
به امید جامعهای با علم و علمی برای جامعه
روزِ جهانیِ علم - ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰