بروجرد،ملایر،سدکلان،بهار۱۴۰۲
بروجرد،ملایر،سد کلان
به آفتاب سلامی دوباره خواهم کرد
به جویبار که درمن جاری بود
به ابرها که فکرهای طویلم بودند
به رشددردناک سپیدارهای باغ که بامن
ازفصل های خشکل گذرمی کردند
به دسته های کلاغان
که عطر مزرعه های شبانه را
برای من به هدیه می آوردند
به مادرم که درآئینه زندگی می کرد
وشکل پیری من بود
وبه زمین،که شهوت تکرار من،درون ملتهبش را
ازتخمه های سرزمین انباشت
سلامی،دوباره خواهم کرد
(فروغ فرخزاد )