ویرگول
ورودثبت نام
محمدرضا خراسانی زاده
محمدرضا خراسانی زاده
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

عمرسعد شناسی با چاشنی فرحزاد و دربند!

عمرسعد کاملا امام حسین را میشناخت. حتی طبق برخی از نقل ها، در مدینه و دوران کودکی بچه محل و همبازی هم بودند!

ولی دلبسته به معاویه و قدرت و ثروت بود. زمانیکه امام حسین در راه کوفه بودند، در منطقه ری شورش شد و قرار بود عمرسعد برای خواباندن شورش برود و بعد هم حاکم ری شود. حالا ری کجاست؟ ری با اغماض یعنی همین تهران خودمان. حتی همان موقع هم وسوسه انگیز بود. محیط کوفه گرم و خشن بوده و هست! اما در ری و در کنار حکومت، بالاخره آخر هفته ها سری به دربند و فرحزاد هم میزد و شاید آن موقع هم تهران مثل امروز جذابیت های بصری خاص خودش را داشته! القصه عمر در حال آماده شدن برای رفتن به ری بود که ابن زیاد گفت اول حسین بعد ری! عمر اصلا نمی‌خواست با امام بجنگد. روز چهارم محرم به کربلا می آید و بیشتر وقت را به دست دست کردن می گذرند. حتی روز هشتم محرم در نامه ای به ابن زیاد مینویسد که امام را رها کنیم و بگذاریم به حجاز برگردد. شب نهم امام پیکی برای عمر میفرست تا قرار ملاقاتی ترتیب دهد. شب هر دو در محلی بین دو سپاه همراه چند نفر دیگر می آیند و نقل به مضمون امام ازش میپرسند مشکلت دقیقا چیه که اینجایی؟ عمر از ترسش نسبت به خانواده و اموال و زمین هایش در کوفه میگوید و امام تضمین میکنند اگر این وضع را جمع کند، هم بوسیله شیعیان خانوادشو نجات بدن هم در مدینه به او زمین و مال بدهند. عمر باز سوسه میاد. اینجا امام میگن من که میدونم تو گیرت حکومت ری هستش ولی بدون حتی از گندمش هم نمیخوری! که بعد عمر با بی تربیتی گفت جوی ری برای من کافی است!!

فرداش شمر با دستور جنگ میاد و به عمر میگوید اگر نمیتوانی بجنگی، ابن زیاد گفته که من فرمانده بشم. عمری که تا چند روز قبل نمی‌خواست جنگی شود، حالا فقط بخاطر حکومت ری، در دستور حملش اینطور میگوید: ای لشکریان خدا بشتابید! شما را مژده باد به بهشت!!!

عمر حتی موقع شهادت امام گریه هم میکند ولی ری برایش مهمتر بود. چند سال بعد مختار آمد و عمر با حسرت ری و حکومت و... کشته شد! همان شب نهم میتوانست خودش را نجات دهد ولی گیر کرد! نه دنیاش درست شد نه آخرتش.

ما بعیده یزید و ابن زیاد بشیم، ولی خطر عمر سعد شدن و تصمیم غلط بشدت در کمینه!!

پ.ن. شاید بگید الآن چه وقت این حرفاست، اتفاقا الآن وقتشه. دهه اول محرم و ادامش انقدر انباشت اطلاعات زیاده که فرصت تحلیل نیست، الآن باید خوند و فکر و بحث کرد. تو محرم کار زیاده!

عمرسعدامام حسینفرحزادتهرانامتحان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید