-مستقیم؟!
-بله بفرمایید.
-سلام خسته نباشید
-سلام
صدای رادیو: رئیس سازمان ... از افزایش قیمتها خبر داد...
معاون وزیر امور خارجه در مورد ادامه مذاکرات 5+1 گفت...
-آقا دیدین چه وضعی شده؟!! گرونی و بدبختی و ... این مسوولای بوق! هم که همش حرف میزنن.
-آره بابا. اصن هیچی سر جاش نیست. بنظر من! باید بجای این کارا برن سراغ...
احتمالا تا به حال شاهد این دست مکالمات در تاکسی، صف نانوایی و کلا تجمعات مختلف در سطح شهر بودهاید. تقریبا تمام ما ایرانیها در انواع و اقسام مسائل اقتصادی، سیاسی از جنبه داخلی و خارجی، ریز مذاکرات مختلف، مسائل فرهنگی و اجتماعی و ... بصورت کاملا کارشناسانه نظر میدهیم. خیلی هم در این زمینهها ادعا داریم! اما این تحلیلها و ادعاها پشتوانهای هم دارند؟
و مشکل دقیقا همینجاست. برای بررسی تخصصی نیاز به دانش است. دانشی که یا باید بصورت آکادمیک بدست آمدهباشد و یا با مطالعات دقیق و هدفمند...
و سوالاتی اساسی: چقدر مطالعه داریم؟ کتاب در زندگی ما چه جایگاهی دارد؟
با توجه به اوضاع جامعه، بنظر پاسخ "تقریبا هیچ" برای هر دو سوال بالا مناسب میآید.
و در گفتوگوها دلیلی که عموما ذکر میشود، نداشتن وقت است. و در کنار آن هم گرانی کتاب.
اما در مورد وقت نداشتن میتوان گفت که بیشتر بهانه است! با یک برنامهریزی کوچک هم میتوان لابهلای کارهای روزانه، زمانهایی برای مطالعه پیدا کرد. اگر سر و کارتان به مترو یا اتوبوس خورده باشد، حتما انواع و اقسام آدمها را دیدهاید که در حال دیدن در و دیوار و هوا هستند! یا نوشتههای تبلیغاتی را هزار بار مرور میکنند. در این بین اگر کسی کتاب یا روزنامهای را باز کند، در یک آن دهها بل صدها جفت چشم با زوم حداکثری مشغول خواندن مطالب آن میشوند!!!
با دیدن این وضع، شاید بد نباشد کسی به مردم بگوید که اسم اینها کتاب و روزنامه است و حتی شما هم میتوانید آن را داشته باشید!
یا قطعا بارها پیش آمده که در ادارهای، بانکی و یا مکانهایی از این دست معطل شدهاید و هیچ کاری هم برای انجام دادن ندارید. این موقع است که گوشیها از جیب درمیآیند و نوبت به بازیهای جذاب! میرسد.
واقعا کار سختی نیست که هرکسی کتاب مورد علاقه خودش را در کیف خود داشته باشد تا در مترو یا اتوبوس و یا هرجای دیگری که بدلایل مختلف مشغول نظاره اطراف است، مطالعه داشته باشد.
در مورد بحث هزینه هم بله کتاب ارزان نیست. اما به راحتی و با استفاده از انواع و اقسام کتابخانههای عمومی سطح شهر و همچنین نرم افزارهای موجود کتاب الکترونیک، میتوان این مشکل را هم برطرف کرد.
مطالعه در بین مردم ما بسیار کم است. در این بین تعدادی که کم هم نیستند مشغول مطالعه رمانهایی هستند با درونمایه مثلثها یا حتی مربعها یا حتیتر دایرههای عشقی!!
کتابهایی که مطالعه بیش از حدشان ضربه زنندهاست.
در مورد اینکه چه بخوانیم، علاقه فاکتور خوبیاست. در زمینهای که دوست دارید با جستاری کوتاه کتابهای مناسب در آن زمینه را بیابید و شروع کنید. شروع کنید تا جامعه شروع کند و تکانی بخورد...
یک دشت بزرگ را تصور کنید که مردم در آن زندگی میکنند. دور دشت پرتگاههای خطرناکی وجود دارد که افرادی ناآگاهانه و گاه آگاهانه سمت آنها میآیند. کنار این پرتگاهها، ناتوری وجود دارد که مراقب است. ناتوری به نام کتاب...
پ.ن. ناتور به معنای نگهبان میباشد. تیتر و پاراگراف انتهایی برداشتی است از کتاب "ناتور دشت" نوشته "جی.دی.سلینجر".