ویرگول
ورودثبت نام
محسن نقدی
محسن نقدیشاعر، مدرس و پژوهشگر، دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه مازندران، کارشناسی ارشد جمعیت‌شناسی دانشگاه شیراز، مجموعه‌شعرها: پوسته (نشر آنیما)، کاهنات (نشر فصل پنجم)، چراغخاموش (نشر فصل پنجم)
محسن نقدی
محسن نقدی
خواندن ۴ دقیقه·۱ روز پیش

فضای مجازی و فرهنگ دعوا

مدتی می‌شود که فضای مجازی، به‌خصوص رسانه‌های اجتماعی، بستر اتفاقات پرتکرار و چالش‌برانگیزی شده‌اند؛ اتفاقاتی که نسبت به فضای واقعی، به‌شکلی اغراق‌شده‌تر، غلیظ‌تر و با شدت بیشتری بروز پیدا کرده‌اند. این موارد را از جهات مختلفی می‌توان دسته‌بندی کرد، اما فکر می‌کنم دسته‌بندی زیر بهتر بتواند مسئله‌ای که ذهنم را درگیر کرده مشخص کند:

نخست، میزان بالای خشم و پرخاشگری کاربران در شبکه‌های اجتماعی، به‌ویژه در توییتر و اینستاگرام، نسبت به افراد شاخصی است که متفاوت فکر می‌کنند یا مسیر متفاوتی را انتخاب کرده‌اند.

و دوم، کشیده شدن این پرخاشگری به حوزه‌ی اندیشه و نظرات علمی است.

می‌توان گفت که این پرخاشگری‌ها، فارغ از اینکه در چه فضایی و چه سمت و سویی از نظر فکری و سیاسی باشند، یک نتیجه‌ی واحد را به ما نشان می‌دهند آن‌هم این است که جامعه، خصوصاً در فضای مجازی بسیار کم‌تحمل و پرخاشگر شده است و‌ به‌راحتی و اغلب از سر هیجان و ناآگاهی تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

واقعیت این است که فضای مجازی به‌مرور انسان را به فردی کم‌تحمل و مصرف‌گرا تبدیل می‌کند؛ این فرد کم‌کم به جایی می‌رسد که همه‌چیز را برای تفریح و مصرف سریع یا به‌عبارتی «فست‌فودی» می‌خواهد؛ حتی اندیشه، یادگیری و اندیشیدن را!

از سوی دیگر، فضای مجازی، به‌دلیل وجود فشارهای مختلف روانی، اقتصادی، سیاسی، خانوادگی و فرهنگی در فضای واقعی، محل مناسبی برای تخلیه‌ی خشم‌های فروخورده شده و فشارهای وارده است. پس طبیعی است که گاهی زیر بعضی پست‌ها و خبرها، نظرات پرخاشگرانه‌ی کسانی را ببینیم که اصلاً از آن‌ها چنین توقعی نداشتیم؛ از این فراتر، گاهی بعضی از افراد با حساب‌های جعلی یا «فیک» این فشارها را در فضای مجازی تخلیه می‌کنند.

از این نکته هم نباید گذشت که بعضی از حساب‌ها هستند که با قصد و هدف قبلی و در قالب یک حرکت جمعی شروع به جوسازی زیر پست‌ها و توییت‌ها می‌کنند و درنتیجه فضای مجازی بیش از پیش ملتهب می‌شود.

در این شرایط، اگر ناخواسته یا حتی از قصد و در جهت تبلیغ منفی خودتان و‌ درنتیجه جلب توجه بیشتر مخاطب مطلب چالش‌زایی منتشر کنید، این فضا که بالقوه پرخاشگر است بالفعل می‌شود.

در همین راستا، مدتی است که در فضای موسیقی رپ و در فضایی ظاهراً علمی-مذهبی شاهد دعواها و درگیری‌های مشابه و دنباله‌داری در اینستاگرام و توییتر (ایکس) ‌هستیم که منجر به برساخته شدن فضای عجیبی شده‌اند، اما همه یک رشته‌ی متصل به هم دارند: عدم تحمل تصمیمات و نظرات مخالف و درنتیجه بروز رفتارهایی مثل فحاشی، پرخاشگری، توهین، تهمت و تهدید! از هردو سوی ماجرا، به‌خصوص از سوی طرفی که قدرت برتر را در جامعه و رسانه در اختیار دارد.

می‌توان گفت که در یک جامعه‌ی سالم، هر فردی حق دارد مسیر فکری، شیوه‌ی تولید و عرضه‌ی محتوای فکری یا هنری خود را انتخاب کند. اما آنچه امروز شاهد آن هستیم، نوعی تعصب افراطی است که اساساً اجازه‌ی گفت‌وگو را سلب می‌کند. متأسفانه ‌این وضعیت محدود به یک جریان فکری خاص نیست و در طیف‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز دیده می‌شود.

در حوزه‌ی مسائل اعتقادی نیز وضعیت مشابهی دیده می‌شود. افراط‌گرایی و پرخاشگری در میان سردمداران و طرفداران برخی گروه‌های مذهبی، همراه با فحاشی، تهدید و اتهام‌زنی به مخالفان، امکان گفت‌وگوی علمی و عقلانی را از بین می‌برد.

در این شرایط کار حتی به جایی می‌رسد که بعضی از کسانی که از موضع علمی یا پژوهشی سخن می‌گویند، وقتی در استدلال کم‌ می‌آورند یا به دلیل باورمندی غیرعلمی و متعصبانه‌شان، تحمل نظرات مخالف یا اشتباه را ندارند، به مظلوم‌نمایی و تحریک احساسات و افکار عمومی متوسل می‌شوند. این درحالی‌ست که از آداب یک گفت‌وگوی علمی، حفظ احترام متقابل و عدم ورود احساسات به منطق گفت‌وگوست.

نتیجه‌ی این وضعیت، شکل‌گیری فضایی است که در آن واکنش‌ها و نظرات اندیشمندان و مردم عمدتاً احساسی است نه عقلانی. در حالی که بخشی از جامعه از نظر سطح آگاهی و دانش، آسیب‌پذیرتر است، این نوع مواجهه‌ی احساسی به‌سادگی افکار عمومی را منحرف می‌کند و به بازتولید خشونت کلامی، تهدید و حذف نمادین دامن می‌زند.

در نهایت، آنچه جامعه بیش از هرچیز به آن نیاز دارد، گفت‌وگو، تحمل تفاوت‌ها و پذیرش تنوع فکری و فرهنگی است. هیچ هنرمند، اندیشمند یا کنش‌گری موظف نیست دقیقاً مطابق سلیقه یا انتظار ما عمل کند. باز شدن فضا، نه تهدید، بلکه فرصتی برای تلطیف روابط اجتماعی، کاهش تنش و شکل‌گیری گفت‌وگوهای بزرگ‌تر است.

ادامه‌ی مسیر فعلی، یعنی بازتولید خشم و پرخاشگری، تنها آینده‌ی فضای عمومی را تیره‌تر می‌کند؛ فضایی که قرار است نسل امروز و فردا در آن زندگی کنند.

فضای مجازیجامعه‌شناسیرسانه‌های اجتماعیگفتگواحترام
۱
۲
محسن نقدی
محسن نقدی
شاعر، مدرس و پژوهشگر، دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه مازندران، کارشناسی ارشد جمعیت‌شناسی دانشگاه شیراز، مجموعه‌شعرها: پوسته (نشر آنیما)، کاهنات (نشر فصل پنجم)، چراغخاموش (نشر فصل پنجم)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید