ویرگول
ورودثبت نام
محسن نقدی
محسن نقدیشاعر، مدرس و پژوهشگر، دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه مازندران، کارشناسی ارشد جمعیت‌شناسی دانشگاه شیراز، مجموعه‌شعرها: پوسته (نشر آنیما)، کاهنات (نشر فصل پنجم)، چراغخاموش (نشر فصل پنجم)
محسن نقدی
محسن نقدی
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

قانون پایستگی معنویت‌گرایی!

من فکر می‌کنم قانونی مشابه «قانون پایستگی انرژی» وجود دارد که می‌توان آن را «قانون پایستگی معنویت‌گرایی» نامید! همان‌طور که انرژی از بین نمی‌رود و فقط از شکلی به شکل دیگر تبدیل می‌شود، گرایش به معنویت نیز در طول تاریخ دچار تحول شده، اما هرگز از میان نرفته است. مطالعات متعدد نشان داده‌اند که تجربه‌های معنوی از دیرباز یکی از نیازهای بنیادین بشر بوده‌اند. به همین دلیل، امروزه شاهد پوست‌اندازی باورهای دینی و مذهبی و تطبیق آن‌ها با ذائقه و سبک زندگی مدرن هستیم؛ هم‌زمان، بازار عرفان‌های نوظهور، مراقبه، مدیتیشن، فرکانس‌درمانی و سایر اشکال معنویت‌گرایی نیز بسیار پررونق شده‌اند.

دورکیم و بسیاری از جامعه‌شناسان و روان‌شناسان بر این باورند که دین کارکردهای مثبت فراوانی برای جامعه دارد؛ از جمله ایجاد همبستگی اجتماعی، کاهش افسردگی و خودکشی، تقویت بنیان خانواده و افزایش بهره‌وری در فعالیت‌های روزمره. اما به‌نظر من، اگر تجربه‌های معنوی را صرفاً در قالب دین و مذهب محدود کنیم، در واقع آن‌ها را از گستره‌ی واقعی‌شان محروم کرده‌ایم. برخی جامعه‌شناسان نیز معتقدند که تجربه‌های معنوی، مفهومی وسیع‌تر و فراگیرتر از تجربه‌های صرفاً دینی هستند؛ و این نگاه، تحلیل ما از یکی از نیازهای بنیادین بشر را دقیق‌تر و بی‌طرفانه‌تر می‌سازد.

از دید من، تجربه‌های معنوی سه ضلع اصلی دارند: عرفان، معنویت و اخلاق. انسان نیاز دارد درون خود، جایگاه و هدفش را بشناسد و با خویشتن ارتباطی عمیق برقرار کند (عرفان)، معنای هستی را درک کند و با آن پیوندی عمیق داشته باشد (معنویت)، و دیگران را بشناسد و با آن‌ها رابطه‌ای باکیفیت و انسانی برقرار کند (اخلاق). نکته‌ی مهم این است که این سه ضلع، امروزه لزوماً در قالب دین و مذهب بروز نمی‌کنند حتی اگر ریشه‌هایی مذهبی داشته باشند، زیرا در پاسخ به نیازهای روزمره‌ی بشر، دچار تغییر، تحول و توسعه شده‌اند.

بنابراین، اگر با فردی مواجه شدیم که هم به کوروش باور دارد و هم به امام علی، یا ظاهر و سبک زندگی‌اش با باورهای مذهبی‌اش هم‌خوانی ندارد، نباید تعجب کنیم. در جهان پیچیده و چندلایه‌ی امروز، چنین ترکیب‌هایی نه‌تنها ممکن‌اند، بلکه رایج شده‌اند. انسان مدرن، انتخاب‌های خود را بر اساس تجربیات زیسته، نیازهای درونی و شرایط محیطی انجام می‌دهد؛ و این انتخاب‌ها الزاماً در یک مسیر هم‌راستا قرار نمی‌گیرند.

ممکن است این باورها و رفتارها از منظر کلان‌ساختاری، متناقض یا حتی ناسازگار به‌نظر برسند؛ اما در سطح خرده‌ساختاری، می‌توانند به غنای زندگی فردی بیفزایند، هویت شخصی را تقویت کنند و معناهای متنوعی را در زندگی فرد به‌وجود بیاورند. چنین ترکیب‌هایی نباید با فرصت‌طلبی یا به‌اصطلاح «هم از توبره هم از آخور خوردن» اشتباه گرفته شوند؛ بلکه می‌توان آن‌ها را نشانه‌ای از پیچیدگی، انعطاف‌پذیری و چندبُعدی بودن انسان معاصر دانست. البته این نکته را هم باید بگویم که درست یا غلط بودن این رفتارها موضوع دیگری‌ست که خود یادداشتی دیگر می‌طلبد؛ در این یادداشت سعی بر این دارم که این نیاز ذاتی را، فارغ از راه و‌ بیراهه بودنشان، نشان دهم.

پس می‌توان گفت که انسان‌ها، نه فقط امروز بلکه در هر دوره‌ای از تاریخ، نیازمند تجربه‌های معنوی بوده‌اند؛ نیازی عمیق و بنیادین که در عصر حاضر، به پناهگاهی برای رهایی از این زندگی ماشینی و بی‌روح تبدیل شده است؛ نیازی که حتی در تجربه‌های عاشقانه یا روابط عاطفی با خانواده و دوستان نیز به‌طور کامل به‌دست نمی‌آید؛

به قول مولانا:

‌گفتند: یافت می‌نشود، جسته‌ایم ما

گفت: آنْک یافت می‌نشود، آنم آرزوست...

توسعه فردیمعنویتجامعه‌شناسیفرهنگمردم
۰
۰
محسن نقدی
محسن نقدی
شاعر، مدرس و پژوهشگر، دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه مازندران، کارشناسی ارشد جمعیت‌شناسی دانشگاه شیراز، مجموعه‌شعرها: پوسته (نشر آنیما)، کاهنات (نشر فصل پنجم)، چراغخاموش (نشر فصل پنجم)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید