سوال اصلی اینجاست: آیا بین یک فرد متخصص و حرفهای تفاوتی قائل هستیم؟
درطول ۲۴ ساعت شبانهروز هر کدوم از ما روابط انسانی مختلفی رو در نقشهای مختلف تجربه میکنیم. در محیط کاری نقشآفرینی ما به عنوان عضوی از یک تیم الزاماتی رو برای ما ایجاد میکنه. متخصص به چه معنیه و حرفه ای رفتار کردن چه قواعدی رو شامل میشه؟ آیا تخصص ما برای نفشآفرینی موثر در محیط کاری و یا حتی زندگی شخصی کافی هست؟ آیا حرفهای شدن از مسیر متخصصشدن رد میشه؟ حتما در موارد مختلف این دو واژه رو به کار بردید و در خیلی از موارد و در محاورات این دو واژه به جای هم به کار برده میشه. در این نوشته میخوام تفاوت بین یک فرد متخصص و حرفهای رو از دید خودم بررسی کنم. با وجود اینکه ظاهرا این دو کلمه شبیه هم هستند و معمولا به جای هم به کار میرن ولی کاملا معنی متفاوتی دارن و دونستن تفاوت بین این دو مفهوم بسیار مهمه. ازتون دعوت میکنم با من همراه باشید.
متخصص:
هر تیم، شرکت یا مجموعهای به داشتن افراد متخصص نیاز داره. آدم متخصص فردیه که در حوزه کاری خودش دانش بسیار بالایی داره و این دانش رو از طریق تجربه در کار و در طول سالیان متوالی تثبیت کرده و علاوه بر دانش تئوری، در عمل هم فردی بسیار باتجریه و کاراست. مثلا فرض کنید شرکت شما به یک مدیر بازاریابی نیاز داره. یه متخصص در این حوزه علاوه بر داشتن دانش مورد نیاز، تجربههای مختلفی در اجرا و عمل داره و کارش رو بلده، میدونه چطور کاری که بهش محول میشه رو انجام بده و باعث ارتقا عملکرد و کلی اتفاق خوب در مجموعه و شرکت میشه. مالکوم گلدول در کتاب outliers از قانون ۱۰۰۰۰ صحبت می کنه. گلدول اعتقاد داره برای موفقیت در هر کاری باید حداقل ۱۰۰۰۰ ساعت برای اون وقت گذاشت. اگه این قانون رو به صحبت های خودمون تعمیم بدیم نتیجش این میشه که یه فرد متخصص حداقل بالای ۵ سال سابقه کار در یک حوزه رو داره. سه مرحله ساده برای تبدیل شدن به یک فرد متخصص در هر فعالیتی وجود داره.
۱-پیدا کردن علاقه در یک زمینه (کار، ورزش، هنر و غیره)
۲- تمرکز همه جانبه بر روی اون حوزه
۳- انجام تمرین و تکرار بسیار در طول سالیان متمادی
پس تا اینجا نتیجه گرفتیم یک فرد متخصص کارش رو خیلی خوب بلده ولی آیا این تمام ماجراست؟ با این مقدمه به سراغ تعریف یک فرد حرفهای بریم.
حرفه ای:
دیدید در محیط کاری با یه سری آدمها میشه خیلی خوب ارتباط برقرار کرد ولی از طرفی بعضیها اصلا به دل نمیشینن و کار کردن باهاشون خیلی سخته؟ یه فرد متخصص دانش لازم و کافی رو برای انجام وظایف و تسکهای محوله داره ولی این همه ماجرا نیست. ما در تیمها و شرکتها به همون اندازه که به افراد متخصص نیاز داریم به افراد حرفهای هم نیاز داریم. یه فرد حرفهای علاوه بر اینکه کارش رو بلده و میدونه چه طور وظایفش رو انجام بده، مجموعه از مهارتهای مختلف داره که در برقراری ارتباط موثر با آدمها بهش کمک میکنه.
فرمول تبدیل شدن به یه فرد حرفهای: Perofessional Guy = Expert Guy + Person With Soft Skills
حکایت معروف این قضیه بخشی از جامعه برنامهنویسها هستن که همه ازشون شکایت دارن :)) این دسته غالبا شخصیت درونگرایی دارن و میتونن ساعتها بدون اینکه به شما کاری داشته باشن پای لپتاپشون بشینن و مسائل رو حل کنن و کد بزنن. یه برنامهنویس متخصص کارش رو خیلی خوب بلده، از عهده کارها و حل مسائل برمیاد و خیلی خوب کارش رو انجام میده ولی مشکلی که غالبا وجود داره اینه که این دسته از برنامهنویسها در مهارتهایی که با آدمها کار داره لنگ میزنن و این یعنی تحویل به موقع پروژهها، نظمتیمی و غیره.
برای اینکه یه برنامهنویس حرفهای رو تشخیص بدید صرفا کیفیتکد و قواعدی که رعایت میکنه اهمیت نداره و به همون اندازه باید به تعهد، خوشقولی و زمان سنجی اون فرد توجه کرد.
معمولا آدمهای حرفهای علاوه بر اینکه روی مهارتهای تخصصیشون کار میکنن، روی مهارتهای نرم و مهارتهای اجتماعی خودشون هم کار میکنن. کار کردن با این دسته از آدمها معمولا لذتبخشه و تجربه خوب و موفقی رو رقم میزنه و شما مشکل خاصی باهاشون ندارید. همین مساله باعث میشه اهمیت وجود آدم حرفهای در یک تیم، شرکت یا مجوعه به شدت بالا بره.
غالبا در ایران ما با این مشکل و مسئله روبهرو هستیم. افراد متخصص کم نداریم ولی فرد حرفهای؟
به صورت کلی یه فرد حرفه ای مهارتهای نرم مختلفی داره. مهارتهای نرم غالبا به مهارتهایی گفته میشن که در ارتباط با آدمها هستن. در ادامه مهارتها و ویژگیهایی که هر فرد حرفهای داره رو با هم بررسی میکنیم.
مدیریت زمان:
به عنوان یک فرد حرفهای از شما انتظار میره که به زمان خودتون و بقیه احترام بزارید. در قرارها بهموقع حاضر بشید، کارها و پروژهها رو به موقع و سروقتش انجام بدید. به زمانی که برای یک شخص دیگه مشخص میکنید پایبند باشید و غیره.
وظیفهشناسی و مسئولیتپذیری:
ممکنه متخصص باشید ولی براتون مهم نباشه کارتون رو درست انجام بدید. کم ندیدیم آدمهایی که دانش و مهارت بالایی دارن ولی کارها رو به درستی و کامل انجام نمیدن و از سرشون باز میکنن. ولی برای یه فرد حرفه ای قول و قرارش خیلی مهمه و کاملا متعهده. به قول معروف حرفش حرفه و میشه روش حساب باز کرد. یه فرد حرفهای اگه اشتباهی مرتکب میشه در قدم اول کاملا اون رو میپذیره و مسئولیتش رو به عهده میگیره و در گام بعدی با تمام وجود در جهت حل اون موضوع تلاش میکنه.
ارتباط موثر:
یه فرد حرفهای خیلی خوب بلده با تیم و افراد ارتباط برقرار کنه. خیلی خوب میشنونه، خیلی خوب با آدمها میتونه برخورد کنه و عموما متوجه میشه اطرافیانش نسبت بهش چهحسی دارن و ازش چه انتظاراتی دارن و در جهت همون موارد قدم بر میداره.
کارتیمی:
یه فرد حرفهای مشکلی در کارتیمی نداره و بلده چطور در غالب یک تیم نقشآفرینی کنه. با اعضای تیم بهدرستی مراوده داشته باشه و نقشها و وظایف تیمی بپذیره و برای رسیدن به هدف تیم تلاش کنه.
اعتمادبهنفس و نه مغرور و از خودراضی:
جوری نباشید که آدمها فکر کنن از دماغ فیل افتادید. داشتن تخصص باعث میشه که فرد اعتماد به نفس داشته باشه ولی یه فرد حرفهای میدونه چطور باید این موضوع رو طوری مدیریت کنه که معنی از خودراضیبودن نده. آدمها حس نکنن اون فرد مغروره و خیلی راحت باهاش تعامل کنن. حتی شاید برعکس هرچی بیشتر آدم ها بتونن به راحتی با شما ارتباط برقرار کنن یعنی شما حرفه ای تر هستید. به قلم صائب تبریزی:
فروتنی است دلیل رسیدگان کمال، که چون سوار به منزل رسد، پیاده شود.
اخلاق حرفهای:
در کسبوکار یه مبحث خیلی خیلی مهم به نام اخلاق (business ethics) وجود داره. شرح و بست دقیق این موضوع از موضوع این مطلب خارجه و خوندنش رو به عهده خودتون میزارم ولی خیلی مهمه که شما برای خودتون ویژگیهای اخلاقی کاریتون رو ترسیم کنید و عبور از اون ها رو خط قرمز خودتون بدونید. آیا فردی هستید که معتقدید هدف وسیله رو توجیه میکنه یا طور دیگهای فکر میکنید؟
مدیریت تعارض و استرس:
اگه یه فرد متخصص باشید ولی ندونید چه طور باید با یک تعارض روبهرو شد و اونو حل کرد خیلی نمیتونید به خودتون برچسب حرفهای هم بزنید. خیلی وقتها دو نفر نمیتونن یک بحث رو جمعبندی کنن و اختلاف نظراتشون رو مدیریت کنن. همینطور بعضی افراد وقتی فشار کاری زیاد میشه و به نوعی با استرس بیشتری روبهرو میشن عملکردشون به شدت افت میکنه و نمیتونن اصلا بازدهی داشته باشند. همه این موارد، مهارتهایی هست که باید در کنار توجه به متخصص شدن، مدنظر داشته باشید.
و لیست بالایی از مهارتهای نرمی که باید در کنار تخصص در کارتون داشته باشید.
از دید من حتی حرفهای بودن در کار بسیار مهمتر از متخصص بودن صرف هست. اگر برای همکاری با دو نفر حقانتخاب داشته باشم و یک نفر کامل متخصص باشه ولی مهارتهای نرم نداشته باشه و دیگری ۸۰ درصد فرد اول تخصص داشته باشه ولی مهارتهای فردی بالایی داشته باشه قطعا نفر دوم رو انتخاب میکنم.
چه بسیار متخصص و چه محدود فرد حرفهای.
نظر شما در این خصوص چیه؟ به چه فردی متخصص و به چه فردی حرفهای میگید؟ خوشحال میشم نظرتون رو با من هم به اشتراک بزارید.