یادتونه توی مقاله ی " استارتاپ چیه " ازتون یه سوال پرسیدم :
آیا دونستن اسم یک چیز ، اطلاعاتی در مورد اینکه خود اون چیز واقعا چی هست ، به ما میده ؟
در اکثر اوقات خیر !
خب پس چرا سری که درد نمیکنه رو دستمال ببندیم ؟ چرا باید این اسم هارو بدونیم ؟
راستش دونستن اسم شون خیلی مهم نیست ، دونستن مفاهیم شون خیلی مهمه و اینکه هرکدوم از این هارو کجای کسب و کارتون باید بهش اهمیت بدین و هواشونو بیشتر داشته باشین ، پس لازمه که معانی شونو بدونین و تفاوت هاشون از یکدیگر رو هم بلد باشین ، خب بریم سراغ اولین مفهوم :
معمولا بهش میگن کاربر ، ولی من اون رو " بازدیده کننده " ترجمه میکنم
افرادی که صرفا میان داخل اپلیکیشن یا سایت شما ( یا حتی مغازه ی مانتو فروشی تون ، یا حتی یه فروشگاه زنجیره ای و غیره ) تا به قول خودمونی سَرَکی بکشن تا ببینن چه خبره ، شما چی دارین و چی ندارین و آیا مناسب اونا هستید یا خیر !
اما مهم ترین نکته اینه که USER ها وارد فرآیند خرید نمیشن ! یعنی از در مغازه وارد میشن و از همون در دست خالی خارج میشن !
چالش : چند نمونه از مغازه های اطراف خودتون مثل طلافروشی رو بررسی کنید و ببینید که چه افرادی USER اون مکان هستند .
افرادی که در طول زمان ، رابطه ی پایدار و ثابتی با شما دارن ، بیشتر در سازمان ها و شرکت هایی با مدل درآمدی B2B میشه پیداشون کرد .
اگر دوباره بخام برم سراغ مانتوفروشی ، میتونم بگم شما یک CLIENT برای خیاطی یا تولیدی لباسی هستید که مانتوهای مورد نیاز شما رو میدوزه و به شما میفروشه !
چالش : چند شرکت B2B برای خودتون مثال بزنین و CLIENT های اون رو بررسی کنید . ( همچنان میتونین برین سراغ طلافروشی ! )
معمولا مشتری معنا می کنند ، اما من اون رو " خریدار " ترجمه میکنم !
فردی که بابت محصول یا خدمت شما بهتون پول پرداخت میکنه و اون رو تهیه میکنه ، مثل خرید روزانه ی ما از انواع فروشگاه ها ، سایت ها و غیره
اما نکته ای در اینجا نهفته است ، یک CUSTOMER فقط خریدار اون خدمت یا محصول هست و ممکنه که خودش از اون خدمت یا محصول استفاده نکنه و در واقع برای فرد دیگری اون رو خریده باشه !
معمولا بهش میگن مصرف کننده ی نهایی و اصلی ، فردی که دقیقا قراره از محصول شما استفاده بکنه .
فرض کنید پدری قصد خریدن اسباب بازی برای کودکش رو داره ، به مغازه ی اسباب بازی فروشی مراجعه میکنه ، درسته که پدر هزینه ی کالا رو پرداخت میکنه ، ولی آیا قراره خودش با اون اسباب بازی ، بازی کنه ؟ کودک مشتری اصلی برای اسباب بازی هست و اونه که قراره باهاشون بازی کنه .
البته پدر من که همیشه اسباب بازیا رو برای خودش می خرید تا من (( :
یا مادری که برای تهیه شیرخشک یا پوشک نوزادش ، به داروخونه مراجعه میکنه ؛ اما مشتری اصلی یا مصرف کننده ی نهایی اون نوزاد هست .
نکته : زمانی که شما محصول یا خدمتی رو تهیه کنین و خودتون هم از اون محصول یا خدمت استفاده کنید ، پیوند عمیقی بین دو واژه ی CUSTOMER و CONSUMER بوجود میاد ، اونقدر عمیق که این دو مفهوم هم پوشانی میکنند و کاملا یکسان میشن !
یعنی درواقع هم COSTOMER و هم CONSUMER یک نفر هستند !
در مقاله ی بعدی بهتون میگم که چرا باید مفاهیم این کلمات رو خیلی خوب می دونستین و بیشتر در مورد اهمیت این چهار عنصر کلیدی و نقش اساسی که در یک کسب و کار بازی می کنند ، صحبت میکنم .
