نمیدانم جهالت بود یا خیانت!
آخر پیش خود چه فکر کردند که دم عیدی هِلِک هلک پا شدند از کاخشان به کوخ آن پدر بیچاره رفتند؟
خدا را شکر که مادر روحالله مظلوم نه امروز در خانه حاضر بود و نه آن روز در قتلگاه پسرش که اگر میبود و میدید چه بلایی سر پسری که با خون دل بزرگش کرده میآورند معلوم نبود قلب رنجورش تاب بیاورد و به تپیدن ادامه دهد یا نه!
گویا شکم سیر سلبریتیسانان علاوه بر مرض کانادازا شدنشان،عقلشان را سِر، چشمشان را کور و قلبشان را هم سنگ کرده است وگرنه به جای اینکه امروز بیدار شوند، بعد از چهار ماه زبان باز کنند و بروند پیرمرد خستهدل و آن مادر نحیف را تحت فشار روانی قرار بدهند و از آنها بخواهند قاتلان درندهخوی پسرشان را ببخشند و بار دیگر وحشیها را بین زن و بچه مردم رها کنند ،آن روزی که هرزهها افسار پاره کرده بودند و در خیابان گلوی پلیس را میبریدند لال نمیشدند و از امنیت،حیثیت و آرامش کشورشان دفاع میکردند.
کاش! یکی به من بگوید آن دو نفر امروز برای احوال پرسی و سر سلامتی دادن بمناسبت اولین عید نیمهشعبانِ بدون روحالله رفته بودند به پدر و مادرش سر بزنند و دلجویی کنند.
کاش! فردا جرایِد بنویسند ماجرای رضایتخواهی رامبد و شهاب از خانواده داغدار روحالله عجمیان دروغ است.