"مدرنیته" یک نوع شیوهی زندگی حاصل از جانشینی انسان به جای خدا در روی زمین است(فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ).
مبنای آن "تفرعن" و "مصر"هایش مغرب زمین است.
لبّ کلامش هم این است که میگوید: "یا دین آسمانی یا پیشرفت زمینی" و البته دومی را برمیگزیند.
این فراعنه در کنار عقل ابزاری نفس اماره هم دارند.
بنابراین طبیعی است که در بنای مدرنیسم پیشرفت علم و اختراعات جدید را در کنار فردگرایی، ابتذال فرهنگی، کشف حجاب، مصرف گرایی و... ببینیم.
اگرچه فاضلابهاي مدرنيته را با هدف تحقیر و تسلط بر مسلمانان به مناطق ما فرستادند(فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ)؛ اما "بیخدایی" گریبانشان را گرفته و پوچ گرایی، بحرانهای روانی، خلاءهای عاطفی، فروپاشی نهاد خانواده، گسستهای اجتماعی، شکافهای عمیق طبقاتی و تقسیم انسانها به کهتر و مهتر مثل نقل و نبات در جوامع متجددشان ریخته است.
"اربعین" کجای این تمدن منحط را نشانه گرفته است؟
درست "قلب" آن، همان "خودپرستی" را.
زلال زیارت جان زائر را شستشو میدهد.
حسین علیهالسلام او را "خداپرست" میکند.
یاد میدهد که برای معشوق از همه چیزش بگذرد حتی "خودش".
درس میخواند برای خدا.
کار میکند برای خدا.
میسازد برای خدا.
نفس میکشد برای خدا.
پس در وجود شاگرد مکتب حسینبنعلی تضاد بين ايمان و علم خندهآور است.
تو خیال نکن فرعون و هامان دست روی دست میگذارند تا موسی و هارون همهی دودمانشان را به باد دهند.
توهین میکنند، تحریف میکنند، تهمت میزنند، پول خرج میکنند، حتی شده ساحران رسانهای را هم به میدان میآورند(
توهین میکنند، تحریف میکنند، تهمت میزنند، پول خرج میکنند، حتی شده ساحران رسانهای را هم به میدان میآورند(فَكَذَّبَ وَعَصَىٰ؛ ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَىٰ).
غافل از اینکه همگی محکوم هستند به غرق شدن در "نیل حسینی" (فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ).
چرا که "زمین" فقط میراث عاشقان است و بس (وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ).