بعد از دو راهرو و چهار اتاق تو در تو رسیدیم به مخوف ترین اتاق بیمارستان. اتاق تحویل جنازه که پشتش دری به محوطه بیرون داشت تا آمبولانس مخصوص بهشت زهرا جلویش بایستد. در یکی از اتاقهای بین مسیر تخت فلزی لبه دار خاصی بود که انگار رویش جنازه را میشستند و میپیچیدند لایه پارچه سفیدی که کفن بود. در محوطه بیرون که قرار بود فقط آمبولانس بهشت زهرا باشد انواع ماشینهای نامربوط پارک کرده بودند و عده ای کارگر کار میکردند که خیلی تصادفی در هنگام بیرون آوردن جنازه از یخچال مخصوص و شناسایی چهره هم حضور داشتند و سرک میکشیدند ! قطره اشکی گوشه چشم آشنای جنازه نشست و دوباره کفن بسته شد و به کمک یکی دو تا از همان کارگرها رفت به سمت آمبولانس. حتما انعام به کارگرها ، مسوول سرخانه مسوول آمبولانس و ... فراموش نشود