در این پست دنبالهدار، قراره ۱۲ قانون یادگیری بهتر برنامهنویسی رو با هم مرور کنیم. با ما همراه باشید تا قانون دهم رو بهتر بشناسیم. این قانون میگه برای اینکه یه زبان برنامه نویسی رو به صورت اصولی یاد بگیریم، چه راهی پیش روی ما هست؟
اگه بخواهید یه زبان جدید رو مثل یک فرد نیتیو یاد بگیرید، چه روشی رو در پیش خواهید گرفت؟ یکی از راهها برای یاد گرفتن یه زبان جدید، کمک گرفتن از یه فرد مسلط به اون زبان هست. به عنوان مثال، فرض کنید شما میخواهید زبان انگلیسی یاد بگیرید و یک فرد انگلیسی زبان، سعی داره به زبان فارسی مسلط بشه. اگه هر هفته، یه جلسه یک ساعته بذارید که نیم ساعت اول، شما به اون فرد، زبان فارسی رو یاد بدید و نیم ساعت بعدی، اون فرد ایرادات شما رو توی زبان انگلیسی برطرف کنه، چقدر زودتر به هدفتون نزدیک خواهید شد؟ اپهای مختلفی (مثلا HelloTalk) هستن که این قضیه در اونها پیاده سازی شده.
حالا اگه بخواهید به یادگیری اصولی زبان برنامه نویسی بپردازید، چه راهی به نظرتون میرسه؟
یکی از راهها، یادگیری از یه فرد با تجربهتر یا به اصطلاح منتور هست. مثلا شما پشت سیستم میشینید و منتور به شما میگه چه چیزی رو بنویسید و بعد از اینکه کار شما تموم شد، اگه جایی اشتباه داشتید، تصحیحتون میکنه. این طوری، شما کد رو نوشتید، ولی از تجربه چندین و چند ساله یه فرد سینیور هم استفاده کردید. به این ترتیب، توی مدت کوتاهی میتونید از نحوه نگرش یه فرد باتجربهتر به قضیه آگاه بشید و روش درست حل مساله و پیاده سازی اون رو بفهمید.
یه منتور خوب به شما کپی کردن کدها رو یاد نمیده، بلکه بهتون روش فکر کردن رو آموزش میده. به جای اینکه بهتون بگه کد رو باید چجوری بنویسید، بهتون اجازه میده کد رو بنویسید، بعد روشی که خودش برای نوشتن استفاده میکرد رو بهتون آموزش میده و به این ترتیب، متوجه میشید که کجاها رو باید اصلاح کنید.
در دنیایی که ما توش زندگی میکنیم، دیگه کسب اطلاعات در مورد یه چیز، سخت نیست، بلکه نحوه استفاده از اطلاعات هست که مهمه. بنابراین سعی کنید نحوه فکر کردن به مساله رو یاد بگیرید، بعد از اون با گوگل کردن سوالتون و خوندن داکیومنتها میتونید گلیم خودتون رو از آب بیرون بکشید.
اینکه یاد بگیرید چجوری به مساله نگاه کنید، چجوری مساله رو به اجزای کوچکتر تقسیم کنید، چجوری برای مسالهتون یه چارچوب طراحی کنید که از مسیر اصلی خارج نشید و این گونه مهارتها، چیزهایی هست که نه فقط توی برنامه نویسی که توی زندگی هم به دردتون خواهد خورد، در صورتی که استفاده از حافظه برای به خاطر سپردن کدهای مختلف، کمکی در روبرو شدن با مسائل جدید به شما نخواهد کرد.
حالا این منتور رو کجا میتونید پیدا کنید؟ از هر راهی که به ذهنتون میرسه!
به عنوان مثال میتونید از اون دوستتون که یه دوست داره که برنامه نویس هست، کمک بگیرید، یا توی کلاسی ثبت نام کنید که منتورینگ هم داخلش گنجونده شده باشه، توی شبکههای اجتماعی (مثل لینکداین و توییتر) جستجو کنید یا در گروههای تلگرام دنبال همچین فردی باشید. اگه منابع بهتری برای پیدا کردن همچین افرادی سراغ داشتید، ممنون میشم همین جا به اشتراک بگذارید تا بقیه هم بتونن استفاده کنن.