
از ۱۸ سالگی همیشه برام مهم بود که درآمدم رو خودم به دست بیارم و مستقل زندگی کنم. راههای زیادی رو امتحان کردم، بعضی موفق، بعضی ناموفق. اما هر تجربهای، یه قدم من رو به جلو برد.
حالا ۲۰ سالمه و توی حوزه طراحی سایت و سئو فعالیت میکنم. با تمام تجربههایی که جمع کردم، به این نتیجه رسیدم که یکی از بهترین مسیرها برای راهاندازی کسبوکار بدون وابستگی مالی، همینه. شروع کردم به یادگیری جدی و هر روز مهارتم رو بالاتر بردم.
زمانی که حس کردم به سطح خوبی از تجربه رسیدم، فهمیدم که وقتشه خودم رو به بقیه معرفی کنم. و حالا اینجام! من مرتضی داودی هستم و قراره توی این مسیر، تجربه و دانشم رو با شما به اشتراک بذارم.

از وقتی یادم میاد، همیشه به کامپیوترها علاقه داشتم. هر چیزی که به دنیای تکنولوژی مربوط میشد برام جذاب بود و همیشه کنجکاو بودم که چطور کار میکنن. همین علاقه باعث شد که برای مسیر حرفهای خودم هم به سمتش کشیده بشم و تصمیم بگیرم توی این حوزه فعالیت کنم.
با این هدف، وارد رشته مهندسی کامپیوتر شدم و فکر میکردم دانشگاه میتونه کمکم کنه تا به چیزی که میخوام برسم. اما خیلی زود فهمیدم که دانشگاه اون چیزی که انتظار داشتم رو بهم نمیده. دیدگاهم نسبت به یادگیری تغییر کرد و تصمیم گرفتم خودم مسیری که میخوام رو بسازم.
برای شروع، سراغ پایتون رفتم تا ذهنیت برنامهنویسی قویتری پیدا کنم و بعد با فلاتر آشنا شدم. فلاتر به نظرم فوقالعاده بود و در اون عمیقتر شدم، چون فکر میکردم این همون چیزیه که میتونه من رو به سمت استقلال مالی ببره. اما وقتی بیشتر جلوتر رفتم، متوجه شدم که این مسیر به زمان و تجربه زیادی نیاز داره.
همین موقع، یکی از دوستانم ازم خواست که براش سئو انجام بدم. سایتش وردپرسی بود، پس برای اینکه کار رو درست انجام بدم، شروع کردم به یادگیری وردپرس و سئو. وقتی عمیقتر شدم، دیدم که این حوزه نه تنها یادگیریش سریعتر از چیزی که فکر میکردم امکان پذیره، بلکه بیشتر از هر چیزی، تجربه توش حرف اول رو میزنه.
اونجا بود که فهمیدم طراحی سایت و سئو مسیریه که میتونم با کمترین هزینه و در زمان کوتاهتری، به استقلال مالی برسم. حالا بعد از ۷ ماه تجربه توی این حوزه، به سطح قابل قبولی رسیدم، هرچند که توی دنیای تکنولوژی، همیشه جا برای یادگیری بیشتر هست و هیچوقت نمیشه گفت که به نهایت دانش رسیدی.

مسیر یادگیری همیشه آسون نیست، مخصوصا وقتی که هیچ راهنمایی نداری. من هیچکس رو نمیشناختم که بتونم ازش راهنمایی بگیرم، نه دوستی که توی این مسیر باشه و نه استادی که واقعا بتونه کمک کنه. دانشگاه هم همونطور که گفتم اصلا اون چیزی نبود که انتظار داشتم؛ سطح اساتید بسیار پایینتر از چیزی بود که فکر میکردم و فهمیدم که اگر بخوام پیشرفت کنم، باید خودم دستبهکار بشم.
چطور بدون راهنما مسیرم رو پیدا کردم
منتظر نموندم که کسی بیاد و مسیر رو برام روشن کنه، پس شروع کردم به یادگیری خودآموز. مقالههای مرتبط رو میخوندم و از یوتیوب و گوگل نهایت استفاده رو میبردم، شاید شانسی که آوردم این بود که کمی بعد از اینکه شروع به یادگیری کردم، هوش مصنوعیها بهشدت رایج شدن. ابزارهای AI تاثیر زیادی روی روند پیشرفتم گذاشتن و کمک کردن که سریعتر مسیرم رو پیدا کنم.
شک و تردید در مسیر
یکی از بزرگترین چالشهایی که داشتم، شک و تردید دائمی بود. حتی الان هم این حس رو دارم. گاهی از خودم میپرسم که آیا زمانی که برای یادگیری و تلاشهام گذاشتم، واقعا ارزشش رو داشته یا نه؟ آیا مسیر درستی رو انتخاب کردم؟ نمیدونم آخر این مسیر چی پیش میاد، و این کمی ترسناکه. با اینکه هنوز هم گاهی شک پیدا میکنم، اما یاد گرفتم که به خودم و مسیرم ایمان داشته باشم و از مسیر لذت ببرم، حتی اگر در آینده مسیرم تغییر کنه.
مشکل نداشتن نمونهکار و ورود به بازار کار
با اینکه میدونم چه تواناییهایی دارم، ولی وقتی به کارفرماها درخواست میدادم، اکثرا به خاطر نداشتن نمونهکار من رو رد میکردن. این باعث شد که یک تصمیم جدی بگیرم: ساخت نمونهکار شخصی! سایت خودم رو راهاندازی کردم تا مهارتهام رو در طراحی سایت و سئو نشون بدم. همزمان با توسعهی سایت، دارم روی بهبود مهارتهام هم کار میکنم. این سایت نهتنها یه رزومهی زنده برای من محسوب میشه، بلکه فضاییه برای تمرین و پیشرفت مداوم.
این مسیر پر از چالش بوده، ولی هر چالشی یه درس جدید بهم داده. یاد گرفتم که اگر کسی نیست راهنماییم کنه، خودم باید مسیرم رو پیدا کنم. اگر نمونهکاری ندارم، باید خودم نمونهکار بسازم. شک همیشه وجود داره، ولی چیزی که مسیر منو مشخص میکنه، عمل کردنه. تنها راه پیشرفت، ادامه دادنه.
اگر تجربه مشابهی داشتی یا راهکاری برای حل این چالشها بلدی، توی کامنتها باهام به اشتراک بذار! از خوندن نظراتتون خوشحال میشم.