
کارآفرینان در حال فاصله گرفتن از مدل سنتی گسترش تیمها هستند و به جای آن مسیر انفرادی موفقیت را دنبال می کنند. کارآفرینان فردی در حال بازنویسی قوانین کارآفرینی اند و به این ترتیب ، باورهای ما در مورد کسب وکار و کارآفرینی را به چالش میکشند.
مفاهیمی مثل هم بنیانگذار ، تیمهای کاری بزرگ و دفاتر شیک به فراموشی سپرده می شوند . کارآفرینان نوظهوربه تنهایی کار می کنند و با کسب موفقیتهای متعدد بر تعداد آنها به سرعت افزوده می شود . کنترل کامل بر زندگی شخصی و شرایط کار بیش از پیش جذاب شده است و این موضوع از مهمترین دلایل گسترش سولوپرنیوریسم است.
جاذبه استقلال
برای بسیاری، مسیر کارآفرینی فردی بیشتر از یک انتخاب عملی است و به تصمیمی در جهت انتخاب سبک زندگی تبدیل شده است. عدم نیاز به مدیریت یک تیم ، نگرانی از مشکلات منابع انسانی یا وابستگی به دیگران برای موفقیت یک کسب و کار میتواند آزادیبخش باشد. ضربالمثل قدیمی «آشپز که دو تا شد آش یا شور میشه یا بی مزه » برای کارآفرینان فردی که به کنترل و دقت اهمیت میدهند، موضوعیت دارد. وقتی تنها کسی هستید که تصمیم میگیرید ، دیگر بوروکراسیای برای تصمیم گیری وجود ندارد خبری از جلسات بیپایان نیست و لازم نیست هیچ قاعده و دستورالعمل اداری را رعایت یا مدیریت کنید .
البته کارآفرینی فردی برای همه مناسب نیست . بسیاری در محیط های همکاری محور که پویایی تیمی ، محرک خلاقیت و نوآوری است ، شکوفا میشوند. اما کم نیستند کسانی که ارتباطات تیمی به جای کمک ، مانعی در رشد و توسعه فردی آنهاست. برای این افراد ، استقلال در کار انفرادی به آنها اجازه میدهد تا بدون نگرانی از تعارضات تیمی ، ایده ها و و نظرات خود را اجرایی کنند .
ظهور اقتصاد فریلنسرها این حرکت را بیشتر تقویت کرده است. پلتفرمهایی مثل Fiverr ، Upwork و Etsy به کارآفرینان اجازه میدهند که بر اساس شرایط دلخواه خود و با هزینههای کم و بدون نیاز به کارمندان تمام وقت ، کار کنند. این ابزارها زیرساختی را که کارآفرینان مستقل برای راهاندازی ، مدیریت و گسترش کسب و کارهای خود نیاز دارند ، فراهم میکنند .
فناوری ، تسهیل گر بزرگ
یکی از مهمترین دلایل رونق سولوپرنوریسم ، پیشرفتهای فناوری است که دسترسی به ابزارهایی را فراهم کرده است که قبلاً مختص سازمانهای بزرگ بودند . در گذشته ، راهاندازی کسبوکار نیازمند منابع گستردهای از بخشهای منابع انسانی و مالی تا تیمهای عملیاتی و متخصصین بازاریابی بود. امروز ، با چند کلیک ، کارآفرین فردی میتواند به نرمافزاری دسترسی پیدا کند که بخشهای زیادی از این کارها را خودکار میکند .
کارآفرین فردی فرضی در حوزه تجارت الکترونیک را در نظر بگیرید. این کارآفرین میتواند از Shopify برای راهاندازی فروشگاه ، از Stripe برای مدیریت پرداختها و از Mailchimp برای مدیریت کمپینهای بازاریابی استفاده کند . حتی لجستیک - که زمانی مانع بزرگی در برابر کسبوکارهای کوچک بود - میتواند از طریق برون سپاری و همکاری با شرکتهای حمل و نقل انجام شود و عملیات ارسال و جمع آوری مرجوعیها به این ترتیب مدیریت شود . خدمات مشتری میتواند برونسپاری شود، طراحی گرافیک و توسعه وب سایت میتواند به فریلنسرها واگذار شود و وظایف اداری میتواند با استفاده از راهحلهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند Zapier خودکار شود.
ظهور رسانههای اجتماعی ، بازاریابی سنتی را دستخوش تغییرات زیادی کرده است . پلتفرمهایی مانند اینستاگرام ، تیک تاک و یوتیوب این فرصت را برای کارآفرینان مستقل فراهم میکنند تا به مخاطبان جهانی دسترسی پیدا کنند و این دسترسی را با هزینه بسیار کم یا بدون هزینه داشته باشند. یک ویدیو خلاقانه یا کمپین اینستاگرامی که بهخوبی اجرا شود ، میتواند به اندازه کافی به کسب وکار کمک کند و به مدتها به کارآفرین مستقل کمک کند.
علاوه بر این ، تعدد ابزارهای هوش مصنوعی به کارآفرینان فردی این امکان را داده است که با بهره وری بیشتری کار کنند . ایجاد محتوا، برنامه نویسی و خدمات مشتری میتواند با هوش مصنوعی کارآمدتر شود، به طوری که یک نفر بتواند کاری را مدیریت کند که قبلاً به چندین کارمند نیاز داشت . در حال حاضر سولوپرنورها میتوانند کسب و کارهای خود به شکل کارآمدی گسترش دهند بدون اینکه نیاز به افزایش کارکنان خود داشته باشند .
ذهنیت سولوپرنور
برای اینکه سولوپرنور باشید نیاز به فکر خاصی دارید . این موضوع تنها به توانایی انجام چندین نقش به صورت همزمان مربوط نمیشود - هرچند که این هم قطعاً بخشی از مسیر سولوپرنر بودن است - بلکه به توانایی فرد در شکوفا شدن در استقلال ، مدیریت استرس و حفظ انگیزه بدون تأیید خارجی نیز مربوط میشود. کارآفرینان فردی اغلب باید چندین نقش را همزمان بر عهده بگیرند: بازاریاب، حسابدار، نماینده خدمات مشتری و مدیرعامل . هیچ کس دیگری برای واگذاری وظایف این نقشها وجود نداردو این به آن معنی است که کارآفرینان فردی باید در مدیریت زمان باهوش و کارآمد باشند.
بسیاری از کارآفرینان فردی با تمرکز بر جنبههای خلاقانه کارشان در خود انگیزه ایجاد می کنند و به این ترتیب به ادامه کار ترغیب می شوند . در این افراد، خود کسب و کار ، منجر به گسترش شخصیت و اشتیاق شان می شود و به کار فقط به عنوان فعالیتی برای کسب سود نگاه نمی کنند . برای آنها ، کارآفرینی فردی فقط موفقیت تجاری نیست ؛ بلکه روشی برای دستیابی به رضایت شخصی از طریق کار است. این موضوع میتواند در دنیایی که تعادل کار و زندگی اغلب دشوار است و محیطهای شرکتی محدودیتهای زیادی دارند ، جذاب باشد.
توانایی چرخش سریع یکی دیگر از ویژگیهای کلیدی کارآفرینان مستقل موفق است . در شرکتهای بزرگ، حتی تغییرات کوچک نیز اغلب نیاز به چندین مرحله تأیید ، آزمایش و برنامهریزی دارند. برای کارآفرینان فردی ، تصمیمات میتوانند به سرعت گرفته شوند. در صورتی که بخواهید محصول جدیدی راه اندازی کنید ، نیازی به جلسه نیست – تصمیم بگیرید و انجام دهید . برای تغییر مدل کسبوکار نیازی نیست که هیأت مدیره را قانع کنید . چابکی که کارآفرینی فردی ارائه میدهد، در بازارهای سریعالتغییر مزیتی قابل توجه است ، جایی که توانایی سازگاری میتواند یک کسب و کار را بسازد یا خراب کند .
مزیت مالی و ریسک
یکی از دلایل قانع کنندهای که کارآفرینان به مسیر انفرادی روی میآورند، مزیت مالی آن است . بدون نیاز به پرداخت حقوق کارمندان، اجاره دفتر یا پوشش هزینههای بالای اضافی ، کارآفرینان مستقل میتوانند اغلب سهم بیشتری از درآمدهای خود را نگه دارند . در حالی که شرکتهای بزرگ باید به اهداف درآمدی بالایی دست یابند تا به سود برسند، کارآفرینان فردی هزینههای کمتری دارند که به آنها این امکان را میدهد که سریعتر و با ریسک کمتر به سود برسند .
اما این مدل بدون چالش هم نیست . بدون تیمی که بشود بر آن تکیه کرد ، تمام ریسک کسب و کار بر دوش کارآفرین مستقل است. اگر بیمار شوید ، هیچکس نیست که به جای شما کار کند ، در تعطیلات یا زمانی که دچار خستگی شغلی شوید نمی شود بر تیم یا سایر همکاران تکیه کرد . جریان درآمدی به ویژه در مراحل اولیه راه اندازی کسب و کار ، میتواند غیرقابل پیشبینی است .
علاوه بر این ، کارآفرینان فردی با چالش گسترش کسب و کار مواجه هستند. در یک روز فقط زمان محدودی وجود دارد و با رشد کسبوکار ، کارآفرینان فردی اغلب خود را غرق در کار میبینند . اینجاست که بسیاری به دوراهی میرسند: آیا کمک استخدام کنند و به یک مدل کسبوکار سنتی تر تبدیل شوند، یا رشد خود را محدود کنند تا استقلالشان را حفظ کنند ؟ برخی از کارآفرینان فردی تصمیم میگیرند که با استفاده از پیمانکاران یا فریلنسرهای موقت، به رشد خود ادامه دهند و وضعیت فردی خود را حفظ کنند در حالی که بخشی از بار کاری را کاهش میدهند .
معاملههای مالی میتوانند قابل توجه باشند، اما برای بسیاری از کارآفرینان فردی ، انعطافپذیری، کنترل و استقلال ارزش این ریسک را دارد. به جای دنبال کردن ارزشگذاریهای یونیکورن ، آنها از ساختن کسب و کارهای پایدار و سودآور که به آنها اجازه میدهد زندگی را به سبک خودشان بگذرانند ، راضی هستند .
چهره در حال تغییر کارآفرینی
سولوپرنیوریسم در حال تغییر شکل عمیق چشمانداز کارآفرینی است. برای دههها، روایت غالب در دنیای کسب و کار مقیاس پذیری بوده است : اینکه چقدر سریع می شود رشد کرد، چند کارمند میتوان استخدام کرد، و چقدر سهم بازار میتوان به دست آورد . اما کارآفرینان فردی این روایت را رد کرده و به جای آن بر رشد پایدار و قابل مدیریت تمرکز میکنند که به آنها اجازه میدهد کنترل و انعطافپذیری بیشتری داشته باشند .
این نگرش در حال تغییر دادن نحوه تفکر ما درباره موفقیت در کسب و کار است . دیگر ساختن بزرگترین شرکت یا استخدام بیشترین تعداد افراد مهم نیست . می توان موفقیت را به شیوه خود تعریف میکرد - چه این به معنای کار کردن چهار روز در هفته باشد، چه صرف زمان بیشتر با خانواده یا ساختن کسب و کاری بر اساس یک علاقه شخصی.
ظهور سولوپرنیوریسم ، پیامدهای گسترده ای برای اقتصاد دارد. با کاهش تعداد افرادی که در مشاغل سنتی شرکتی کار میکنند ، تقاضا برای ابزارها و خدماتی که از کارگران مستقل حمایت میکنند ، در حال افزایش است. شرکتهایی که به کارآفرینان مستقل خدمات میدهند - نرمافزار، خدمات مالی یا راه حلهای فضای کاری ارائه میدهند - در حال رشد و توسعه هستند. همچنین شاهد تغییرات مهمی در نیروی کار هستیم و افراد بیشتری ، کارهای آزاد یا قراردادی را به استخدام تمام وقت در شرکتها ترجیح می دهند .
سولوپرنیوریسم یک روند گذرا نیست . با پیشرفت مداوم فناوری ، که کار را برای افراد آسانتر از همیشه میکند ، کارآفرینان بیشتری این مسیر را انتخاب خواهند کرد . این یک مدل است که با ارزشهای نسل جدیدی از نیروی کار همسو است که استقلال ، انعطافپذیری و رضایت را به جای مفاهیم سنتی موفقیت در اولویت قرار میدهند .
* این مقاله ترجمه ای است از مجله فوربس که توسط بنجامین لیکر در اکتبر 2024 نوشته شده است