تصور کن مدیر فنی یه فروشگاه آنلاین بزرگی هستی به اسم "زودتر بخر"، که ماهانه میلیونها کاربر داره. تو جلسهای که با تیم برگزار میکنی، تیم زیرساخت میگه:
"سرور های ما زیر فشارن، تاخیرها داره بیشتر میشه. هر کاربری که صفحه محصولات رو باز میکنه، انگار یه چکُش میزنه تو سر دیتابیس!"
این جمله ساده، یه چالش بزرگ رو نشون میده:
خب، چیکار کنیم؟!
توی جلسهای که با بچههای تیم گذاشتی، یکی پیشنهاد میده:
"بیایم کش کنیم! اینطوری دیگه لازم نیست هر بار اطلاعات تکراری رو مستقیم از دیتابیس بخونیم."
اما سوال اینجاست:
برای تصمیمگیری، اول باید مشخص کنیم چه دادههایی ارزش کش کردن دارن:
خب، حالا نوبت انتخاب تکنولوژیه. بیایم برای هر بخش، ابزار درست رو انتخاب کنیم:
چون "زودتر بخر" چندین سرور داره، بهتره از Redis استفاده کنیم.
سناریو: کش کردن لیست محصولات یا قیمتها برای درخواستهای پرتکرار.
چالش: باید مطمئن بشیم TTL (زمان انقضا) تنظیم بشه تا اطلاعات قدیمی پاک بشن.
تصور کن تصاویر و CSSهای سایت برای میلیونها کاربر بارگذاری میشن.
سناریو: استفاده از CloudFront یا Azure CDN برای کاهش فشار روی سرورها.
چالش: اگه یه فایل تغییر کنه (مثلاً لوگوی سایت آپدیت بشه) چطور کش پاک شه؟
مثلاً تو هر سرور، اطلاعات مربوط به session کاربرها رو تو MemoryCache نگه داریم.
سناریو: کش کردن جزییات سبد خرید کاربر.
چالش: این روش تو سیستمهای توزیعشده، همگامسازی سختتری داره.
مثلاً با یه سیستم Event-Driven، تغییرات رو به Redis ارسال کنیم.
تیم میگه: "ردیس داره کلی رم میخوره. باید دادههای کش شده رو مدیریت کنیم."
در نهایت، باید یه معماری کامل طراحی کنیم که کش تو همه لایهها (اپلیکیشن، شبکه، و کلاد) بهینه عمل کنه. پیشنهاد:
با یه استراتژی درست برای کش، تونستیم: