وقتی ۱۲ - ۱۳ سالم بود، از نمایشگاه مدرسه یه مجموعه داستان کوتاه نوجوانان خریده بودم که خیلی ذوق داشتم برای خوندن داستانهاش. قهرمان یکی از داستانها، یه پسربچه بود که هر روز توی مسیر برگشت از مدرسه، از جلوی کتابفروشی «آقای محمدی» رد میشد و از روی کنجکاوی میرفت توی کتابفروشی و اونجا همه بعدازظهر خودشو به خوندن کتابها و حرف زدن با آقای محمدی که معمولا خیلی کمحرف بود، میگذروند. جدای از همه جذابیتی که اون داستانها برام داشت، توی عالم بچگی خودم، حسابی کیف می کردم که صاحب اون کتابفروشی هم فامیلی خودمه.. 😂
خلاصه که، درست مثل پسربچه توی کتاب، عادت خوندن کتابهای غیردرسی منو سوق داد به خوندن کتابهای هیجانانگیزی که بعدها فهمیدم بزرگترها بهشون میگن «دایره المعارف». دایره المعارفها برام حکم همون دالان بلند و تاریک داستان «آلیس در سرزمین عجایب» رو داشتن که وقتی جلدشونو باز میکردم، سُر میخوردم توی سرزمینی که میتونستم حتی از درهای خیلی کوچیک هم رد بشم و سادهترین چیزها و پدیدهها هم عجیب و شگفتانگیز جلوه میکردن.
این روزها، هوش مصنوعی انگار پاورچین پاورچین توی «اون سرزمین عجایب» هم قدمهای نرم خودشو گذاشته و یه رنگ و بوی دیگهای به دنیای کتابهای مرجع و دانشنامهها و فصلنامهها داده. فکر کنید دایرهالمعارفی که شما رو میبره به دنیای هوش مصنوعی و چتباتها، مدلهای زبانی و مدلهای بنیادی و... . کتابی که در عین علمی بودن، با یک زبان ساده و همهفهم نوشته شده و میتونید بهش استناد کنید و توی پروژههای کاری و درسی و دانشگاهی ازش استفاده کنید. هیجانانگیز نیست؟ به نظر من که خیییییلیی هیجانانگیزه.
دیده بان هوش مصنوعی دقیقا همون کتابیه که حکم دانشنامه رو داره برای همه کسانی که به هوش مصنوعی علاقه دارن و یا دستی بر آتش دارن. جدیدا یه فصلنامه منتشر شده ازش به اسم «هوشوارگی ماشینها» که شما رو با خودش میبره به دنیای مدلهای زبانی و از زیروبمهای این فناوری شگفتانگیز توی ایران و جهان براتون میگه. اون خرگوشی که باید دنبال کنید هم الان همینجاست اتفاقا 🐰 ... از دستش ندید:
سرچ کنید فصلنامه هوشوارگی ماشین دیده بان
