پنجمین پلی استیشن بالأخره پیش روی ما است. بعد از هفت سال پربار و پرفراز و نشیب، حالا نوبت به قدم گذاشتن در نسل جدید است.
کنسول نسل نهمی سونی با همهی گمانهزنیها، شایعهها و شوخیها با اندازهی عظیمش بالأخره عرضه شد. باورش سخت است که هفت سال از نسل هشت گذشته و شاید هنوز خیلیهایمان آمادگی ورود به نسل جدید را نداشته باشیم. اما پلی استیشن 4 کمکم سن و سالش را در بازیهای جدیدتر نشان میدهد و شاید وقت گذر از آن رسیده باشد. تا به اینجا حتما اخبار پلی استیشن 5 را دنبال کردهاید و با کلیات کنسول جدید سونی آشنایید. در این بررسی، موارد مختلف کنسول از جمله سختافزار، رابط کاربر، کنترلر جدید و بازیها را از دید یک کاربر زیر ذرهبین قرار میدهیم. انتقال تجربهی تعامل با یک کنسول بازی ازطریق متن قطعاً دقیق نخواهد بود اما سعی شده به دور از کلیگویی، در بررسی PS5 از دید یک گیمر به کنسول نگاه شود: از روشن کردن دستگاه گرفته تا اجرای اولین بازی نسل بعدی. این بررسی به بخشها و زیربخشهای مختلف تقسیم شده تا جابهجایی بین مطالب و مطالعهی آن سادهتر باشد. در ادامه میتوانید ویدیوی آنباکسینگ پلی استیشن 5 را تماشا کنید تا بعد هم به سراغ بررسی برویم :
ز بزرگترین و قابلپیشبینیترین تفاوت پلی استیشن 5 با کنسولهای نسل قبلی شروع کنیم: پلی استیشن جدید به طرز غیر قابل باوری قویتر است. بدون اینکه وارد ریزهکاریهای فنی و مقایسهی اعداد شویم، مقایسهی پلی استیشن 5 با پلی استیشن 4 در یک کلمه خندهدار به نظر میرسد. دستگاه جدید از هر لحاظ قویتر، سریعتر و باکیفیتتر است. این صفات روی کاغذ جذاب به نظر میرسند اما در تجربهی کاربری است که واقعاً تفاوت را احساس میکنید. بازگشت به پلی استیشن 4 بعد از چند ساعت کار با کنسول جدید کار راحتی نیست. در ادامهی بررسی، مثالها و جزئیات بیشتری از هرکدام از این تغییرات خواهیم داشت.
شاید تنها موردی که در زمینهی سختافزار در نگاه اول عقبگرد به نظر برسد، میزان فضای ذخیرهسازی پلی استیشن 5 باشد. چندین ماه است که اعلام شده این کنسول با ۸۲۵ گیگابایت حافظهی SSD (دربرابر ۱ ترابایت هارد دیسک پلی استیشن 4) به فروش میرسد. دلیل گنجاندن این میزان حافظه در کنسول مربوط میشود به هدفگذاری مهندسان دستگاه: رسیدن به سرعت خارقالعادهی ۵.۵ گیگابایت بر ثانیه. SSD درون پلی استیشن 5 سریعترین حافظهی موجود در هر وسیلهی الکترونیکی در حال حاضر است و با درنظرگرفتن قیمت یک محصول همگانی مانند یک کنسول بازی، امکان ارائهی ۱ ترابایت یا بیشتر وجود نداشت. بعید نیست در آیندهی نزدیک سونی نسخهای از پلی استیشن 5 با ۱.۶۵ ترابایات حافظهی SSD عرضه کند. البته حافظههای ساخت شرکتهای جانبی که با کنسول سازگار هستند بهزودی معرفی میشوند و حتی سامسونگ قبل از عرضهی کنسول جدید حافظهای عرضه کرد که به مشخصات پلی استیشن 5 میخورد اما همچنان باید منتظر اعلام رسمی باشیم.
خبر بد بعدی اما میزان قابل استفادهی این SSD است: تنها ۶۶۷ گیگابایت دربرابر ۹۵۰ گیگابایت نسخههای یک ترابایتی پلی استیشن 4. با اینکه فضای ذخیرهسازی پلی استیشن 5، به طرز وحشتناکی سریعتر از پلی استیشن 4 است اما حافظه، حافظه است و نمیتوان منکر این قضیه شد که بازیهای کمتری روی کنسول قابل نصب خواهند بود. تنها مرهم این زخم این است که بازیهای پلی استیشن 4 را میتوان از روی حافظهی جانبی اجرا کرد و نیازی به مصرف حافظهی پرسرعت نیست. هنوز امکان انتقال بازیهای پلی استیشن 5 به هارد جانبی و ذخیره کردن (و نه اجرا کردن) آنها وجود ندارد اما بهگفتهی سونی این امکان بهزودی بررسی خواهد شد.
طراحی ظاهر پلی استیشن 5 یکی از جنجالبرانگیزترین جنبههای معرفی کنسول بود. ظاهری کاملاً غیرمنتظره، شوکهکننده و آیندهنگرانه که ماهها بحث و جدل در شبکههای اجتماعی راه انداخت. جدای از نظر شخصی هر کس نسبت به ظاهر کنسول، یک چیز را نمیتوان انکار کرد: اندازهی عظیم آن. پلی استیشن 5 بزرگترین کنسول ساخته شده در سه نسل گذشته است، حتی بزرگتر از اولین نسخههای اولیهی ایکس باکس و پلی استیشن 3. با ۳۹ سانتیمتر طول و ۲۶ سانتیمتر عرض، احتمالاً باید قبل از خرید مطمئن شوید جای کافی برای قرار دادن کنسول دارید و جریان هوا هم مشکلساز نخواهد بود.
برای قرار دادن کنسول پلی استیشن 5 در هر دو حالت عمودی و افقی، نیاز به پایهی تعبیه شده در جعبه خواهید داشت. این کنسول به وضوح برای قرار دادن بهصورت عمودی طراحی شده و برخلاف نسلهای قبلی، شکل افقی آن حالت نامتقارنی دارد. حتی با وجود پایه در این حالت، دستگاه کمی لق میزند و باید مواظب باشید امکان افتادن آن از لبهی میز یا برخورد جسم دیگری به آن وجود ندارد. با قرار دادن پایه زیر کنسول و استفاده از پیچ تعبیه شده، نمای بسیار بهتری خواهید داشت و با اینکه کف دستگاه به اندازهی کافی بزرگ است که قد بلند آن را بدون تکان خوردن تحمل کند، قطعاً توصیه میکنیم بدون پایه کنسول را روی میز یا زمین قرار ندهید.
یکی از موارد هیجانانگیزی که در طراحی کنسول در نظر گرفته شده، امکان جدا کردن سادهی پنلهای کناری و تمیز کردن بدنهی اصلی کنسول است. در زمان عرضه، رنگ سفید تنها انتخاب خریداران خواهد بود اما قطعاً در آیندهی نزدیک رنگها و طرحهای رسمی و غیررسمی فراوانی برای خرید موجود خواهد شد. تنها مشکل کوچک پنلهای جانبی، از دست دادن بافت زبر داخلی پنلها خواهد بود که از هزاران مربع، مثلث، دایره و ضربدر ریز ساخته شدهاند و دیدن آنها از نزدیک مانند کشف یک ایستر اگ در دنیای واقعی است.
اما جدا از موارد ظاهری، باید به کیفیت ساخت کنسول هم اشاره کرد. بدنهی پلی استیشن 5، درست مانند کنترلر دوال سنس که به آن خواهیم رسید، ندای یک محصول بالارده و گرانقیمت را میدهد. پلاستیک استفاده شده در پنلها سفید، محکم و مقاوم هستند و بهراحتی خم نمیشوند. بدنهی مشکی اصلی حالت براق دارد که ممکن است به مذاق همه خوش نیاید. این قسمت از نمای جلویی کنسول شامل دو دکمهی پاور و خروجی دیسک میشود و یک درگاه یواسبی (نسخهی 3.0 با حداکثر سرعت انتقال داده ۱۰ گیگابیت بر ثانیه) و یک درگاه USB Type C بالاتر از آنها قرار دارد. این ناحیه از کنسول بهراحتی جذاب اثر انگشت است حتی اگر خیلی مواظب نباشید، اطراف درگاههای یواسبی ممکن است خط و خش بیفتد. کنسول پلی استیشن 5 در مجموع چهار درگاه یواسبی پرسرعت (۲ جلو و ۲ عقب) دارد که سه تای آنها از نوع سایز بزرگ USB Type A هستند. نکتهای که باید به آن توجه شود این است که هنگام وصل کردن حافظهی جانبی ازطریق درگاههای جلو، ممکن است کنسول دچار مشکل شود و با ارور یا حتی ریست شدن دستگاه مواجه شوید. هنوز بیانیهی رسمی از سمت سونی در این مورد منتشر شده و باید منتظر اولین بهروزرسانی سیستمعامل کنسول باشیم.
شاید مهمتر از ظاهر و حتی کیفیت ساخت کنسول، میزان تولید گرما و صدای آن باشد. در بعضی بازیها، کنسولهای پلی استیشن 4 و پلی استیشن 4 پرو به طرز باورنکردنیای پر سروصدا بودند. این موضوع به قدری همهگیر بود که مارک سرنی، مهندس سختافزار و معمار کنسولهای نسل هشت و نهمی سونی از آن بهعنوان یکی از موارد اساسی تغییر در سخنرانی معرفی پلی استیشن 5 یاد کرد. عجیب است که کمصدا بودن کنسول یکی از ویژگیهای قابل ملاحظهی نسل بعد به شمار میرود اما با خشنودی تمام گزارش میکنیم که پلی استیشن 5، در تمام بازیهایی که تا به حال روی آن تست کردیم کاملاً کمصدا و ساکت بوده است. هیچکدام از صحنههای شلوغ و سنگین بازیهای Marvel's Spider-Man Miles Morales و Assassin's Creed Valhalla فشاری رو کنسول نیاوردند و صدای فن از حالت عادی بالاتر نرفت. صدای کنسول درحالیکه هدفون به گوش ندارید و از تلویزیون صدایی در حال پخش نیست کمی به گوش میرسد و اینطور نیست که هنگام بازی سکوت مطلق حکمفرما باشد اما در مقایسه با نسل قبل، شرایط بسیار، بسیار بهتر شده است.
طراحی کنسول به صورتی انجام شده که گرما را از سه طرف جلو، بالا و پشت کنسول به بیرون منتقل کند. در تصاویر میبینید که دریچههای تهویهی کنسول سراسر آن را فرا گرفته و در پشت به اوج خودش میرسد. بعد از چند ساعت بازی اگر دستتان را پشت کنسول ببرید گرما را احساس میکنید اما اصلا در حدی نیست که بشود به آن داغ گفت. دو طرف کنسول خنکتر هستند و در مقایسه با سطح رویی پلی استیشن 4 به مراتب گرمای کمتری احساس خواهید کرد. در کل، خبر خوش برای همهی طرفداران پلی استیشن این است که یکی از بزرگترین مشکلات دستگاه حل شده و حداقل در زمان عرضه از لحاظ صدا و گرما ایرادی نخواهیم داشت. در طول نسل بازیهایی منتشر خواهند شد که از صد در صد ظرفیت سختافزاری کنسول بهره خواهند برد و این بازیها هستند که امتحان واقعی برای سیستم خنککنندهی پلی استیشن 5 خواهند بود.
پلی استیشن 5 یک تغییر اساسی نسل بعدی است و سیستمعامل و رابط کاربری آن نیز از این قضیه مستثنی نیست. بررسی مو به مو و عمیق رابط کاربری جدید خودش یک مطلب جدا میطلبد و به همین دلیل، اینجا به اشاره و توضیح ویژگیهای کاملاً جدید بسنده میکنیم. پیش از هرچیز بگویم رابط کاربری در رزولوشن 4K واقعی و HDR نمایش داده میشود و همین زیبایی آن را چند برابر کرده است. در وهلهی اول چیزی که چشم هر کاربری را میگیرد عدم وجود پیشزمینهی پیشفرض و جایگزینی رنگ آبی با طوسی/نقرهای است. صفحهی اصلی پلی استیشن 5 بیشترین تمرکز را روی بازی انتخاب شده میگذارد و همهی منو و دکمهها را به گوشهها رانده است. ردیف نمادین بازی و نرمافزارها تقریباً نصف و به بالا منتقل شده، نوار تنظیمات، حساب کاربری، تروفیها و غیره حذف شده و حدود هفتاد درصد صفحهی اصلی به پیشزمینهی بازی در حال انتخاب اختصاص داده شده است.
این مورد شاید یکی از نکات منفی تجربه کاربری باشد. راه رسیدن به بسیاری از تنظیمات طولانیتر شده و نسبت به پلی استیشن 4، جا به جایی بین فضاهای کلیدی سیستمعامل تعداد کلیکهای بیشتری میطلبد. از اینگونه موارد میتوان به فهرست دانلودها، تروفیها و منوی اصلی تنظیمات اشاره کرد که هر کدام در سه جای مختلف قرار گرفتند. عادت کردن به این تغییرات کمی طول میکشد و شاید در وهلهی اول خوشایند نباشد. قبلاً برای دیدن تعداد تروفیها و حتی نیاز نبود روی آیکون آن کلیک کنیم. فهرست دوستان، پیامها، گروهها، دانلودها و غیره بهصورت خلاصه در یک قسمت نشان داده میشد اما حالا هیچ اطلاعاتی از منوی اصلی مخابره نمیشود و باید حتماً به بخشهای مجزای هر کدام از این موارد اشاره شده سفر کرد. بعضی مشکلات به طولانی شدن مسیر خلاصه نمیشوند، برخی از ویژگیهای رابط کاربری کنسول نسل قبلی کاملاً حذف شدند. فولدرها، تمها، و حتی قابلیت جستوجو در بازیها در بخش Library حذف شدهاند. بعد از سالها کار کردن و عادت به رابط کاربری پلی استیشن 4، تا مدتها با کنسول جدید مشکل خواهید داشت. بهعنوان مثال، یک بار فشردن دکمهی پلی استیشن قبلاً منوی اصلی کنسول را باز میکرد و نگه داشتن دکمه منوی جانبی کناری را. در پلی استیشن 5، کارکرد این دکمه دقیقاً برعکس شده، یک بار فشردن این دکمه منوی پایینی رابط کاربری را باز میکند و این اشتباه را دهها بار تکرار خواهید کرد.
از تجربهی کاربری نه چندان خوشایند که بگذریم، یکی از بهترین تغییرات کوچک سیستمعامل ادغام شدن فروشگاه پلی استیشن با خود سیستمعامل است. PSN دیگر یک اپ جدا نیست و جزئی از منوی اصلی شده است. همین تغییر به قدری در تجربهی کاربری مؤثر و لذتبخش است که برگشتن به فروشگاه کند و سنگین پلی استیشن 4 را دشوار میکند. واضح است که سرعت جا به جایی بین منوها (خصوصاً دیدن تنظیمات حافظه و بازیهای نصب شده) بسیار بیشتر شده و دیگر تأخیری در هیچ کجای سیستمعامل مشاهده نمیشود.
وقت آن رسیده که به ویژگیهای جدید و جذاب کنسول بپردازیم. کارتهای فعالیت (Activity Card) و ویدیوهای راهنمایی برای بازیهایی که آنها را پشتیبانی میکنند، دو تا از قابلیتهای نوآورانهی پلی استیشن 5 هستند که واقعاً خیلیها جاها مفید واقع میشوند. برای مثال در بازیهای Astro's Playroom و Sackboy: A Big Adventure که شامل مرحله و جهانهای مختلف میشوند به خوبی از ظرفیت این ویژگی استفاده میکنند. با یک بار فشار دادن دکمهی پلی استیشن (که همچنان گیجکننده است) به کارتهای شخصیسازیشدهی هر بازی دسترسی دارید و بدون برگشتن به منوی اصلی بازی، میتوانید بلافاصله به یک مرحلهی دیگر منتقل شوید. ترکیب کارتها با SSD پرسرعت کنسول تجربهای خلق میکنند که نهتنها در نسل قبل ممکن نبود، بلکه به قدری کاربردی و به درد بخور است که در مدت زمانی کوتاهی به آن عادت میکنید.
برای کسانی که ساعتها دنبال کالکتیبل و آیتمهای مخفی در بازیها بودند، سونی ویژگی جدیدی در نظر گرفته که به کمک جمعکنندگان تازهکار تروفی هم میآید. در هر مرحلهای از بازی که باشید، یکی از کارتها همین Game Help است که محل مخفی شدن آیتمهای مختلف را با یک ویدیو نمایش میدهد. این ویدیوها ازطریق اینترنت استریم میشوند و جایی در کنسول اشغال نمیکنند. ویدیوها خلاصه به کالکتیبلها نمیشوند و بسته به نوع بازی و کمکی که سازندهی برای مراحل مختلف آن در نظر گرفته میتوانند تغییر کنند. در بازی Demon's Souls، بیش از ۱۵۰ ویدیوی کمکی وجود دارد که نحوهی مبارزه با باسهای متعدد بازی را نیز نشان میدهد. این قابلیت شاید خیلی به کار گیمرهای کارکشته نیاید اما برای خیلیها، بسیار راحتتر از جستوجو در اینترنت است. لازم به ذکر است که Game Help تنها در اختیار مشترکین پلی استیشن پلاس قرار دارد.
شاید فکر کنید سریعتر شدن سرعت لودینگها، گرافیک بهبودیافته و ویژگیهای جدید رابط کاربری پیشرفتهای کوچکی هستند و نسل بعد هنوز واقعاً شروع نشده است. خبر خوبی برایتان دارم: به محض اینکه کنترلر دوالسنس را در دست بگیرید و بازی Astro's Playroom را شروع کنید، به نسل جدید ایمان خواهید آورد. حتی لمس کردن کنترل نوید از یک نوآوری عظیم میدهد. کیفیت ساخت کنترلر، شکل بهبودیافتهی آن و دکمههای نرمتر آن به خودی خود چندین مرحله از دوالشاک ۴ جلو هستند. کنترلر سنگینتر شده و خیلی راحتتر در دست مینشیند. با اینکه شخصاً مشکلی از لحاظ راحتی با دوالشاک ۴ نداشتم، باز هم دست گرفتن دوالسنس حس بهتری دارد. این دسته به قدری ارائهی باکیفیتتری دارد که کنترلرهای نسل قبل در مقایسه با آن مثل پلاستیک دست دوم میمانند. تازه، همهی اینها قبل از این است که وارد یک بازی جدید شوید. آن جاست که دوالسنس جادویش را رو میکند.
توصیف تجربهی کار با دوالسنس در کلمات تقریباً نشدنی است اما سعیام را خواهم کرد تا به بهترین شکل ممکن ویژگیهای منحصربهفرد آن را توضیح دهم. از دکمههای R2 و L2 شروع کنیم. در دوالشاک ۴، فشار این این دکمهها توسط یک فنر کوچک ساده تعبیه میشد. هیچ تفاوتی بین نوع بازی یا کارکرد دکمه در بازیها وجود نداشت، این دکمهها همیشه به یک شکل فشرده میشدند. دوالسنس، این قابلیت را فراهم کرده که میزان فشار و اندازهی عقب رفتن دکمهها را تغییر میدهد. یک بازی شوتر را فرض کنید: حس شلیک کردن یک اسلحهی کوچک با شلیک کردن اسنایپر یا آرچیجی قطعاً در دنیای واقعی تفاوت عظیمی دارد و حالا دوالسنس این تفاوت را به درون دکمهی R2 آورده است. اسلحهی کوچکتر خیلی راحت و سریعتر شلیک میشود اما برای آرپیجی باید فشار بیشتری به دکمه وارد کنید. اشاره کردم که نهتنها فشار، بلکه میزان مسافتی هم که دکمه تا انتها طی میکند قابل تغییر است. در همان مثال بازی شوتر، سازندگان میتوانند کاری کنند که بعضی سلاحها بعد از چندین شلیک پی در پی قفل شوند. این قفل شدن در خود کنترلر هم اتفاق میافتد، به طوری که دکمهی R2 دیگر قابل فشردن نیست و باید صبر کنید تا اسلحه به حالت عادی بازگردد. دکمهی L2 در نشانه گرفتن اسلحههای گوناگون نیز متفاوت عمل میکند. درست مثل شلیک، نشانهگیری با سلاحهای کوچک بسیار متفاوت با سلاحهای بزرگ و سنگین است و این حس سنگینی به خوبی با تغییر میزان فشار دکمهی L2 منتقل میشود.
توصیف تجربهی کار با دوالسنس در کلمات تقریباً نشدنی است اما سعیام را خواهم کرد تا به بهترین شکل ممکن ویژگیهای منحصربهفرد آن را توضیح دهم. از دکمههای R2 و L2 شروع کنیم. در دوالشاک ۴، فشار این این دکمهها توسط یک فنر کوچک ساده تعبیه میشد. هیچ تفاوتی بین نوع بازی یا کارکرد دکمه در بازیها وجود نداشت، این دکمهها همیشه به یک شکل فشرده میشدند. دوالسنس، این قابلیت را فراهم کرده که میزان فشار و اندازهی عقب رفتن دکمهها را تغییر میدهد. یک بازی شوتر را فرض کنید: حس شلیک کردن یک اسلحهی کوچک با شلیک کردن اسنایپر یا آرچیجی قطعاً در دنیای واقعی تفاوت عظیمی دارد و حالا دوالسنس این تفاوت را به درون دکمهی R2 آورده است. اسلحهی کوچکتر خیلی راحت و سریعتر شلیک میشود اما برای آرپیجی باید فشار بیشتری به دکمه وارد کنید. اشاره کردم که نهتنها فشار، بلکه میزان مسافتی هم که دکمه تا انتها طی میکند قابل تغییر است. در همان مثال بازی شوتر، سازندگان میتوانند کاری کنند که بعضی سلاحها بعد از چندین شلیک پی در پی قفل شوند. این قفل شدن در خود کنترلر هم اتفاق میافتد، به طوری که دکمهی R2 دیگر قابل فشردن نیست و باید صبر کنید تا اسلحه به حالت عادی بازگردد. دکمهی L2 در نشانه گرفتن اسلحههای گوناگون نیز متفاوت عمل میکند. درست مثل شلیک، نشانهگیری با سلاحهای کوچک بسیار متفاوت با سلاحهای بزرگ و سنگین است و این حس سنگینی به خوبی با تغییر میزان فشار دکمهی L2 منتقل میشود.
ویژگی انقلابی دیگر این کنترلر، موتورهای ویبرهی پیشرفتهی آن است. نوآوری در این زمینه به قدری بوده که مقایسهی لرزش دوال سنس با دوال شاک 4 خندهدار است. باز هم مانند دکمههای R2 و L2، توصیف این قابلیت ساده نیست اما میتوان گفت کیفیت و دقت لرزشها به طرز بسیار قابل توجهی افزایش یافته است. در بازی Astro's Playroom، هنگام بارش باران یا تگرگ یا رفتن روی یخ و چمن، نوع متفاوتی لرزش در کنترلر احساس میکنید. تقریباً درک اینکه کنترلر چطور لرزش سطوح مختلف را شبیهسازی میکند غیر ممکن است و همین قضیه یک لایهی جدید در تجربهی بازی اضافه میکند. قبلاً فقط شدت لرزش تغییر میکرد اما حالا نوع آن بسته به موقعیت متفاوت است. شاید بعد از همهی اینها از خودتان میپرسید این همه قابلیت جدید چه تأثیری روی باتری کنترلر میگذارد. ظرفیت باتری دوال سنس ۱۵۰۰ میلیآمپر است و خود سونی گزارش کرده میزان نگه داشتن شارژ کنترلر مشابه دوال شاک 4 است، اما شخصاً حس کردم دوال سنس کمتر نیاز به شارژ پیدا میکند و حداقل در این چند روز بیش از انتظار در این زمینه ظاهر شده است.
نسل جدید کنسولهای بازی با وجود همهی ویژگیهای سختافزاری و نرمافزاری جدید، بدون بازی بیمعنی است. بازیهای پلی استیشن 5 در حال بررسی هستند و بهزودی میتوانید مطالب مربوطبه آنها را در زومجی بخوانید اما در این بررسی هم بهصورت کلی به تجربهی بازی روی کنسول نسل بعدی سونی اشاره خواهد شد. قطعاً اولین موردی که متوجه آن خواهید شد سرعت لود بازیهاست. چه بازیهای پلی استیشن 4 چه بازیهای انحصاری پلی استیشن 5 از SSD فوق سریع کنسول بهره میبرند اما این تفاوت قطعاً در بازیهایی که براساس آن ساخته شدهاند محسوستر خواهد بود. برای مثال سرعت لود بازی Marvel's Spider-Man Miles Morales از منوی اصلی تا گیمپلی، تنها ۲ ثانیه است. سفر کردن به نقاط مختلف نقشه یا همان Fast Travel به قدری سریع شده که در تنظیمات بازی گزینهای وجود دارد که انیمیشن خاصی هنگام فست تراول پخش میکند تا جا به جایی آنی نباشد.
تقریباً تمام بازیهای پلی استیشن 4 قابل اجرا روی کنسول جدید هستند و غیر از چند بازی اعلام شدهای که روی پلی استیشن 5 کار نمیکنند، تمام بازیهای خریداری شده و بازیهای رایگان پلی استیشن پلاس از نسلهای قبلی مشکلی نخواهند داشت. نسخهی دیسکی پلی استیشن 5 نیز میتواند تمام دیسکهای بازی کنسول قبلی را بخواند و اگر آرشیو بزرگی از بازیهای فیزیکی دارید، جای نگرانی نخواهید داشت. برای کاربرانی که از اکانتهای ظرفیتی استفاده میکنند هم خبر خوبی داریم: قابلیت استفاده کردن از بازیهای یک اکانت دیگر همچنان وجود دارد و حتی حالا ارزشمندتر هم شده است، چرا که یک اکانت میتواند روی هر دو کنسول پلی استیشن 4 و پلی استیشن 5 فعال شود. پرایمری کردن اکانت نام دیگری به خود گرفته اما عملکرد سابق را دارد و خللی در این زمینه وارد نشده است.
پلی استیشن 5 یک کنسول تماما نسل بعدی در همهی زمینههای ممکن است. تقریباً هیچجایی نیست که سونی کمکاری کرده باشد و حداقل اندکی بهبود نداده باشد. از پیشرفتهای عظیم گرفته مانند SSD فوق سریع و کنترلر منحصربهفرد گرفته تا موارد کوچکتر مثل ادغام PSN با رابط کاربری کنسول، پلی استیشن 5 یک جهش عظیم نسلی است. تنها موارد منفی تجربهی چند روزهی من با کنسول به مشکلاتی در تجربهی کاربری سیستمعامل برمیگردد که قطعاً در ماههای آتی با آپدیتهای نرمافزاری رفع خواهند شد. ورود به نسل جدید با همهی کم و کاستیهایش همیشه هیجانانگیز بوده و بهخصوص حالا با تغییرات اساسی و پیشرفتهای شگفتانگیز ، بهترین زمان برای لذتبردن از این سرگرمی خارقالعاده است.