ویرگول
ورودثبت نام
علیرضا صالح پور
علیرضا صالح پور
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

جرقه های امید بخش




هر کاری سختی و مشقت خود را به همراه دارد و این مشقت برای عده ای طاقت فرسا و برای عده ای لذت بخش است . کارگری ساختمان شغلی است که اکثر افراد به دلیل نبود کار و یا انبوه افراد متخصص در یک حرفه به آن روی می آورند. ولی من از روی اجبار و از برای نوسازی خانه به سمت آن قدم برداشتم . کارگری در شمال کشور با وجود هوای مرطوب و شرجی ، سختی هایی دارد که این سختی ها با وجود خانواده ام به تفریح تبدیل می شود . در حالی که سختی کار به تفریح تبدیل شده بود اما هنوز امیدی در من برای ادامه کار وجود نداشت . تا اینکه به قسمتی از کار رسیدم که می بایست برای چیدن دیوار بلوک های استفاده شده را از سیمان های سفت شده صاف می کردم تا در چیدن دیوار جدید مشکلی پیش نیاید . در میان این تیشه زنی ها برخی بلوک ها تکه تکه می شدند و امید را از دستانم می دریدند . در همین حین بود که ضربه تیشه به بلوک جرقه ای بر روی دست نا امیدی انداخت و امید دوباره به من بازگردانده شد . هر چند وقت یکبار که نا امیدی دست درازی می کرد جرقه ها دستش را به گرمی می نوازیدند تا از کار خویش دست بردارد . در همین هنگام یاد جمله ای افتادم که در تقویم پدربزرگ دیده بودم : « شعله های بزرگ همیشه ناشی از جرقه های کوچک هستند . » موفق باشید .

امید داشته باش وقتی همه می گویند تو نمی توانی ، چون خدا با توست .......

امیدجرقهکارگر
این روز ها باد میوزد ، هم میتوانی در مقابلش دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی . تصمیم با توست.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید