Mrym
Mrym
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

ماندن یا رفتن؟

وقتی این مطلب رو می خونید، سعی کنید به شخصی که توی هرکدام از این شرایط هست، کاملا مستقل از اینکه تصمیمش چقدر درست یا غلط بوده فکر کنید.

کارمندی رو تصور کنید که از ابتدا می دونه حقوقی که بهش پیشنهاد شده کمی پایین تر از استاندارده، اما ناچارا و به خاطر دلایلی مثل فشار اقتصادی یا... اون کار رو قبول میکنه با این امید که وارد مجموعه بشه و عملکرد خوبی از خودش نشون بده تا کارفرما متوجه بشه که شایستگی بیشتری داره...

فردی رو تصور کنید که با کسی وارد رابطه میشه و خیلی زود، نقاط ضعف اون شخص رو متوجه میشه اما به هر دلیلی مثلا اینکه به اون شخص علاقه منده یا ترجیح میده که در شرایط فعلی، اون شخص رو درکش کنه و بهش زمان بده تا خودش متوجه اشکالات موجود بشه و اون هارو رفع کنه! تصمیم میگیره که به جای ترک اون آدم و خروج از رابطه، صبور باشه و کمک کنه تا مشکلات برطرف بشه.

حالا تو موقعیت اول تصور کنید مدت ها میگذره و اون شخص با وجود عملکرد خوبش و اثبات توانایی هاش، همچنان از پایین بودن میزان دریافتی اش ناراضیه. وقتی نارضایتی اش رو مطرح میکنه و از پایین بودن حقوقش گله میکنه، با چنین جوابی مواجه میشه: " مگه شما از اول نمیدونستین؟؟؟"

تو موقعیت دوم، اون شخص با وجود صبوری و تلاشش برای حل مشکلات و درک شرایط، بعد از گذشت زمان نه چندان کوتاهی، متوجه میشه که تغییر قابل توجهی در رفع اشکالات اساسی به وجود نیومده و شخص مقابل به جای استفاده از این فرصت برای رفع مشکلات و اصلاح رفتارهای نامناسبش، این طور فکر میکنه که معنی فرصت دادن و تحت فشار قرار ندادنش یعنی: رفتارهاش ایرادی نداره و میتونه به اون ها ادامه بده!!

حالا اون شخص احساس میکنه که چیزی در حال بهتر شدن نیست و اعتراض میکنه و اون هم با چنین جوابی مواجه میشه:" مگه از اول نمیدونستی؟؟؟"

هردو موقعیت بالا و خیلی مثال های مشابه این دو ، همه در یک مسئله مشترک اند.

" کسی رو از خوب بودنش پشیمون نکنیم."

ما مسئولیم در برابر تغییری که به واسطه رفتار ما، در رویکرد یک نفر ایجاد میشه. ما مسئولیم...

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید