من مثلا برای آخرین آدمی که کلی ادم از اشنا ها و دوستام داشتن مسخره اش میکردن و ...
رو که دیدم
متوجه شدم که خیلی ناراحته و ابدا از زندگیش راضی نیست پس داره سعی میکنه زنده باشه
یه کوچولو واقعیت و کلی اکلیل داشت حرفاش
خنده دار؟ اره بود اگه تمایل به مسخره کردن و خندیدن بهش داشته باشی ولی اگه بخوای منطقی با موضوع برخورد کنی
اون احمق نبود بلکه باهوش هم بود
ناراحت بود داشت سعی میکرد زنده بمونه
پس رو همه پی زندگیش اکلیل میپاچید
یا چیز هایی رو تو ذهنش گنده کرده بود که برای خیلی ها مسئله خیلی کوچیک و بی اهمیتی ان و احتمالا چون اون بخش تو زندگی اون شاید از محدود چیز هایی بود که داشت درست کار میکرد اونو بزرگ کرده بود تا بابتش خوشحال باشه
مثل بادیگارد های شوهرش
با اینکه یه بغضی داشت بابت این موضوع که شاید طرف زیاد ادم مناسبی نیست و این دوسش نداره ولی بیخیال اینم جالبه که شوهرش معروفه و بادیگارد داره
یا این جمله اش که گفت هر کی پروژه اش راجب قلب باشه ممکنه من اصا برگه شو تصحیح نکنم و بهش ۲۰ بدم
و نشست راجب قلب. احساسات ادما حرف زد
این موضوع داشت خوشحالش میکرد احتمالا دلیلش این بود که تو ذهنش احساسات و چیز های دلی رو انقد گنده کرده بود که چیز های منطقی رو کمتر ببینه شادی اینجوری بیشتر به نفعشه