
فیلم مستند عشق+جنگ (۲۰۲۵) اثر الیزابت چای واسارهلی و جیمی چین، پرترهای از لینزی آداریو، عکاس خبری و مستند است. این فیلم مستند به دو وجه از زندگی آداریو میپردازد که ترکیب عنوان فیلم را هم شکل داده است: تضاد عشق و جنگ، عشق بهمثابۀ زندگی زناشویی و خانوادگی آداریو و جنگ بهمثابۀ بُعد پررنگی از حوزۀ حرفهای و کاری او. این دو بعد متضاد، بدل به سنتزی میشوند و در قامت لینزی آداریو نمود پیدا میکنند.
زوج کارگردان این اثر هم کارنامۀ قابل توجهای پیش از ساخت این آن داشتهاند و تلفیق روایتگریِ واسارهلی و نگاه عملگرایانه و عکاسانۀ چین، منجر میشود تا غالب آثارشان (مستند، پرتره و ماجراجویانه) باشد. این گونه ساختار زیباشناختیْ روایتگر صرفِ وقایع و پیشآمدها برای سوژه نبوده و بلکه سعی دارد با تمرکز بر احاساسات و ابعاد روانشناسانۀ سوژه، شخصیتی لایهمند از او را بازنمایی میکند. نظام روایی آن غیرخطی بوده و نیل به شاعرانگی پیدا میکند. بنابراین میتوان جوهرۀ روایی فیلم را در کندوکاو در شخصیت سوژه مرکزی ــ لینزی آداریو ــ و بازنمایی ابعاد مختلف زیستجهان او پیدا میکنیم. یعنی به تصویر کشیدن زندگی حرفهای آداریو در مقام یک عکاس خبری جنگ در کنار زندگی شخصی و خانوادگی او در مقام یک همسر، مادر، خواهر و دختر.
در واقع این شیوۀ مستندسازی در این فیلم درتلاش است تا نگاه و جهانبینیِ سوژه را بازنمایی کند تا ما نیز در جایگاه «دیگری»، بتوانیم از دریچۀ نگاه سوژه، به جهان بنگریم و با او همذاتپنداری کنیم. لینزی آداریو بیش از آنکه خود را بهعنوان یک فعال اجتماعی راست یا چپ معرفی کند، خود را یک عکاســخبرنگار و مدافعِ حقیقت میداند. او یک عدالتخواه اجتماعی، مدافع محرومان و حاشیهنشینان نظم جهانی، حقوق زنان و منتقد مردسالاری ــ بهخصوص در کشورهای توسعهنیافته ــ است. دوربین عکاسی برایش گویی همچون اسلحهایست علیه بازنماییهای رسانهای در دست قدرتمندان و جریانهای راست افراطی. مصداق آن را هم میتوان در بخشی از فیلم دید: در جایی که آداریو در اوکراین شاهد کشتهشدن شهروندان غیرنظامی توسط نیروهای روسیست و دست به ثبت تصاویر این جنایت جنگی میزند. زمانی این مقوله بار معنادار دراماتیک در ساختار روایی فیلم پیدا میکند که در تضاد با سخنرانی پوتین در تلویزیون قرار میگیرد. جایی که پوتین اشاره میکند که نیروهای او هیچ شهروند یا غیرنظامی اوکراینی را نکشتهاند اما عکسهای آداریو آن را رد کرده و پرده از حقیقت برمیدارند.
نکتۀ دیگری که در فیلم مسأله است، این مقوله است که اثر تلاشی در جهت بررسی به ابعاد مختلف اقتصادیـسیاسی جنگ نمیکند و چنین داعیهای را هم در سر نمیپروراند. سعی در قبولاندن این دارد که فیلم نیز همچون آداریو، اثریست مستقل از جناحبندیهای سیاسی. اما اینکه اثر عاری از جهتگیریِ سیاسی است هم امریست تقلیلگرایانه؛ همانطور که میتوان رویکردهای شرقشناسانۀ آداریو را مورد نقد و بررسی قرار داد، میتوان اینچنین با فیلم هم روبهرو شد و بهخوبی مولفههای این نوع نگاه انسانِ غربی به انسانِ شرقی را مورد بررسی و نقد قرار داد. این بحث نیز میتواند خود نیز بدل به یک یادداشت انتقادی مستقل باشد و در حوصلۀ این نوشتار نمیگنجد و نویسنده نیز تنها به این اشارهٔ مختصر اکتفا میکند.
فیلم مستند عشق+جنگ در تلاش برای ثبت یک پرتره از لینزی آداریو عکاس خبری و مستند حوزۀ جنگ است. فیلم بهخوبی توانسته از پس پرداخت به ابعاد مختلف زندگی آداریو بربیاید و یک شمای کلی از شخصیت و زیستجهان او را برای بیننده ترسیم کند. اثر از روایتگریِ خوبی برخوردار است و فرازوفرودهای دراماتیک زندگی آداریو را در یک پیرنگ منسجم در خود جای داده است. چیزی که بازنمایانکنندۀ زندگی سخت، مملو از شجاعت، ازخودگذشتی و تعهد به حقیقت در نزد یک خبرنگار و عکاس مستقل است.
امتیاز: ۳ از ۵