
ابراهیم مختاری؛ شاعرِ واقعیاتِ اجتماعی و نابرابریها
محمدمهدی صفری تنها
ابراهیم مختاری دانشآموختۀ مدرسۀ عالی سینما و تلویزیون (دانشگاه صداوسیمای کنونی) بود و پساز فارغالتحصیلی مدتی بهعنوان دستیار کار کرد و با پساندازی که جمعآوری کرده بود به فرانسه رفت. فرانسۀ اواخر دهۀ هفتاد که در نظر مختاری جوان، چون آرمانشهری میبود و در سودای آن بود که کشورِ عقبمانده و توسعهنیافتهاش را به چنین آرمانشهری برساند. در ایران انقلاب به پا شد و مختاری نیز بهطور جدی اخبار آن را دنبال میکرد. دغدغههای اجتماعیاش و رسالتی که برای خود بهعنوان فیلمساز مستندساز تلقی میکرد موجب شد که به ایران بیاید و در سیمای جمهوری اسلامی مشغول به کار شود. او نه چپ به معنای خاص آن بود و نه انقلابی. اما جاذبههای جوِ روشنفکری فرانسه که ملهم از اندیشۀ چپ بود، در وی تأثیر بسیاری گذاشته بود و میشود نمودهایش را در آثارش دید. نخستین فیلماش نان بلوچی بود. فیلمی دربارۀ وضع اسفناک زندگی یکی از محرومترین مناطق ایران. از معدود آثار مختاریست که گفتارمتن دارد و آن هم گفتارمتنِ دانای کل. گفتاری که در کنار دوربین مشاهدهگر فیلمساز، علل وضعیت امروز بلوچستان را برای مخاطب بیان میکند. خوانین و نظام فئودالیِ پیشاز انقلاب سفید و باقیماندههای آنها و مناسبات سرمایهدارانۀ انحصاریِ آب توسط خانها و کار برای زندهماندنِ رعیت. نان بلوچی فیلمیست که توقیف شد و روانۀ آرشیو و برچسب چپبودن و تودهای به مختاری خورد.

چندی بعد از طرف وزارت مسکن به سراغ مختاری آمدند و سفارش ساخت فیلمی دربارﮤ وضعیت مسکن را دادند. پژوهشهای بسیاری از قبل انجام شده بود و دست فیلمساز نیز بسیار باز بود. پیشنهادی بود که مختاریِ زخمخورده از نان بلوچی نتوانست آن را رد کند. اجارهنشینی (۱۳۶۱) در کنار فیلمی از محمد تهامینژاد که جملگی آنها را سرپناه مینامند، اثری ساختارشکن بود و همچون آثار کامران شیردل، کودک و استثمار و اعتیاد و دادسرای انقلابی اسلامی، پرده از واقعیتِ تلخِ اجتماعیِ ایرانِ قبل و اوایل پساز انقلاب برداشتند. آثاری که وضع فجیع اقتصادی طبقۀ فرودست ایران وقت را مستند کردهاند.
طی این سالها مختاری به تدوین فیلم و ساخت آثاری برای تلویزیون مشغول بود و تاریخنگاریِ آن خارج از حوصلۀ این متن است و تلاش بر این است که چند اثر موردتوجه و برجستۀ مؤلف مختصراً بررسی شود و یک شمای کلی از جهانبینی سینمایی ابراهیم مختاری به خواننده ارائه شود.
زعفران (۱۳۶۹) اثریست که مؤلفههای شاعرانگیاش نسبت به آثار دیگر فیلمساز که اجتماعی و عینگرا هستند، بیشتر است. فیلم به فرایند کاشت، برداشت و عرضۀ زعفران در یکی از روستاهای خراسان میپردازد. راویِ فیلم پرسوناژ اصلی آن است و بهدلیل نامطلوب بودن کیفیت صدای وی، گفتارمتنی ثانویه با صدای گویندهای بر آن الصاق شده.

در اواسط نیمۀ دوم دهۀ شصت، مختاری برای ساخت مستندی به قسم میرود و در آنجا با زنی مواجه میشود که روبندهبرداشته به فعالیت اجتماعی میکند. زنی مترقی در جامعۀ سنتی و مذهبی روستایی. در اوایل دهۀ هفتاد فیلمی داکیوفیکشن براساس زندگی زینت دریایی ـ زینت؛ یک روز بهخصوص (۱۳۷۹) ـ میسازد.
در زمینۀ پرداخت به مقولۀ نابرابریِ جنسیتی و حقخواهی برای زنان سینمای ایران، شاید بتوان کمتر فیلمی را یافت که بتواند بهاندازﮤ زینت؛ یک روز بهخصوص بدل به اثری نمونهای و نمادین شود. زینت؛ یک روز بهخصوص را میتوان نماد سینمای اصطلاحاً فمینیستیِ ایران قلمداد کرد. اثری که به هیچروی شعاری و چپزده نمیشود و به شیوﮤ مشاهدهگرایانه به ثبت یک روز بهخصوص ـ روز انتخابات شورای روستا ـ از زینت و خانوادهاش میپردازد. عنصر تضاد نیز بسیار برجسته است و پیشبرندۀ درام داستان. تضادِ مرد و زن، سنت و مدرنیته، و نمودش هم در تقابلِ زینت با بزرگ خاندان پدیدار میشود. جایی که یک بحث دیالکتیکیای بین این دو درباب حدود فعالیت زن در اجتماع و جایگاه زن شکل میگیرد. این بحث را میتوان جوهرﮤ تقابل بین وجوه منفی سنت از جمله مردسالاری و محافظهکاری در مقابل دستاوردهای مثبت مدرنیته از جمله حق رأی، فعالیت در اجتماع و سایر حق و حقوق برابر نسبت به مردان دانست.

پیشاز ساخت زینت؛ یک روز بهخصوص مختاری به سراغ سوژهای در شمال ایران میرود و اثری تولید میکند که ادامۀ مشغولیت فکری وی درباب زن، نابرابری جنسیتی در جوامع مردسالار است. مکرمه، خاطرات و رویاها (۱۳۷۸) ادامۀ سینمای زنان و دغدغههایی دربارۀ زندگی زن ذیل جامعهای سنتی و مردسالار؛ سوژﮤ ناب و قصههایی که در پسِ هرکدام از نگارههای ننه مکرمه هستند، بیشترین بارِ جذابیتِ اثر را به دوش کشیده است. میتوان با مکرمه و نقاشیهایش بهمثابۀ تاریخ شفاهی نیز مواجه شد؛ تاریخی اجتماعی از رابطۀ بین زن و مرد، خان و رعیت و مردسالاری و پدرسالاری حاکم بر جامعۀ سنتیِ روستاییِ ایران بیشاز نیمقرن پیش. اثر موفق میشود که شخصیت بسازد و آن را در حافظۀ سینمایی ایران حک کند. ابراهیم مختاری به رسمِ پساز چندسال ساخت فیلم از سوژﮤ قبلی، فیلم میعاد با مکرمه را یک دهۀ بعد میسازد، زمانی که مکرمه از دنیا رفته و طرفدارانش به خانهاش میآیند و با آثارش که گرداگرد خانه پخش هستند روبهرو شده و سعی بر کشیدن نقاشیهایی چون او دارند.