تجربه های من
تجربه های من
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

تجربه من در خرید دوربین عکاسی دست دوم

دوربین دست دوم
دوربین دست دوم


اگه بخوام بگم بخاطر علاقه، که بگم دروغ گفتم، البته علاقه هم درش دخیل بوده، در اصل بخاطر یه پروژه بود که مجبور به خرید یه دوربین عکاسی حرفه ای تر شدم. اما امان از قیمت دلار که حسن مقصر شماره یک افزایش قیمتش بود.

یه نگاه به اخرین اس ام اسی که برام امده بود (پیام موجودی از حساب) یه نگاه به قیمت حال، یه نگاه هم به اخرین تصویری ذهنی که از قیمت همین دوربین در 3 سال قبل از تو ذهن نقش بسته بود، منو قانع می کرد که از خیر این پروژه که به بخاطرش به دوربین نیاز داشتم بگذرم.

یک هفته قبل شروع پروژه

یک هفته مونده بود که پروژه شروع بشه، میخواستم برم به مدیر پروژه بگم من نیستم و تمامش کنم.

اما دیدم از انسانیت به دوره، سه ماه پیش حرف زدم، درسته قرارداد ننوشتم و عملا اتفاقی خواصی رخ نمیده، اما این بنده خدا روی حرف من حساب باز کرده الان عکاس و فیلم بردار از کجا پیدا کنه که این پروژه تبلیغاتیش جمع بشه.

دیدم شدنی نیست و از اخلاقیات به دوره.

خلاصه برگشتیم فروشگاه دوربین که ببینیم چه راهکاری هست دوربین رو بخریم که با صحنه ی بدی روبرو شدم.

گویا حسن دو روز قبل در خصوص کاهش قیمت دلار صحبت هایی داشتن و نتیجه صحبت های ایشون به جای کاهش، یه چند هزار تومانی افزایش قیمت دلار رو به همراه داشته و این افزایش، 2 میلیون تومنی روی قیمت دوربین مورد نیاز من گذاشته بود. اونم ظرف کمتر از یک هفته.

آخه یکی نبود بگه مرد مومن، خداوند سکوت رو برای همچین مواقعی خلق کرده، حالا نمیشد سکوتی کنی و بزاری یه بخشی بزرگی از جامعه به زندگیشون برسن!

سه روز قبل از شروع پروژه

و اما عاقبت کار ما!

دوباره رفتیم سراغ فروشگاه دوربین.

من: سلام. حسن دیشب سخن رانی نداشته؟

دوربین فروشی: نه خدار شکر، مثل اینکه سرش با چیز دیگه گرمه.

من: دوباره کیا رو میخواد بدبخت کنه؟

دوربین فروشی: مثل اینکه عاشقان بورس رو

من: خب مثل اینکه با دلار فعلا کاری نداره!

دوربین فروشی: نه اتفاقا، مثل ایکه که دوباره میخواد بیاد سراغ دلار و شاید همین دوربین به 50 میلیون برسه، تا دیر نشده بخرش

(البته خدارو شکر پیش بینی فروشنده درست از آب در نیامد و دلار کاهش پیدا کرد " البته تا این لحظه " )

من: |: قلبم تقریبا نزدیک به ایست بود.

من توی همینش مونده بودم. نه پول خریدش رو داشتم، نه اگر گرون تر می شد، توان خریدی می موند برام.

توی همین زمان 2 اتفاق خاص برای من رخ داد.

اول اینکه یهو 10 میلیون پول امد به حسابم. که بعد از پیام واریز 10 میلیون یه پیام از طرف مدیر پروژه امد که گفته بود، 10 میلیون پیش پرداخت ریختم به حسابت، شمال سر پروژه میبینت.

کلی خوشحال شدم، اما همچنان پولم کم بود.

تا اتفاق دوم

یه خانمی امد داخل فروشگاه به فروشنده گفت، آقا، دوربین دست دوم canon 5D دارین؟

فروشنده فرمود بله دارم 5000 شات این قیمت، 28000 شات این قیمت و چند تا دیگه هم گفت که الان حضور ذهن ندارم.

فروشنده با آسانسور رفت بالا که دوربین رو بیاره از انبارش، من از خانمه پرسیدم که دوربین دست دوم؟ چجوری اطمینان می کنید که بخرید؟

گفت مشکلی نداره، دوربین اگه ضربه نخورده باشه، باهاش فیلم برداری نکرده باشن و تعداد شاتش پایین باشه تفاوتی با اکبند نداره.

بعد هم گفت من سالهاست عکاسی میکنم و هر ساله دوربین رو بخاطر اینکه یهو زیر بار خرید یه دوربین گرون قیمت نرم، این جوری به روزش می کنم، دوربین قبلیمو میفروشم و با یه دوربین کم شات خورده عوض میکنم و همیشه دوربین شارپ، شارپ هست.

یه جرقه ای در من ایجاد شد، انگاری خدا خواسته بود اون لحظه این خانم بیاد داخل فروشگاه و مدیر پروژه هم پول رو بریزه برای من، که کار از دستم نره و بد قول نشدم پیش صاحب پروژه.

اون لحظه ار فروشگاه امدم بیرون و شروع به تحقیق در مورد دوربین دست دوم کردم.

تقریبا 24 چهار ساعتی طول کشید که به این نتیجه برسم، میشه دوربین دست دوم خرید و چه نکاتی رو باید رعایت کنم.

خدارو شکر با پولی که رسیده بود و پولی که داشتم، می شد همون دوربینی که میخواستم اما دست دومش رو بخرم.

حالا چی شد این مطلب رو نوشتم

متاسفانه بعد از افزایش قیمت ها، خیلی ها برای خرید تجهیزاتی مثل دوربین عکاسی، لپ تاپ و دیگر ابزار کار با مشکلاتی رو به رو شدن.

تقریبا هفته ای یک الی دوبار، دوستانم که میدونن من دوربین دارم و یه سر رشته ی کوچیکی در استفاده و خرید دوربین پیدا کردم از من میپرسن که دوربین دست دوم بخریم یا نه؟

خلاصه خسته شدم انقدر این اتفاق رو تعریف کردم. تصمیم گرفتم این مطلب بنویسم و بجای تعریف، لینک این مطلب رو براشون بفرستم (:

چه نکاتی رو باید در خرید دوربین دست دوم رعایت کرد؟

نکنه اول: اول از همه باید تعداد شات رو ببینیم، هر چه تعداد شات کمتر باشه، دوربین کمتر استهلاک پیدا کرده

تقریبا دوربین های بین 150000 تا 250000 شات ظرفیت دارن، سعد کنید دوربین زیر 50000 هزار شات بخرید.

نکنه دوم: دوربینی بخرید که باهاش کار فیلم برداری نکرده باشن، فیلم برداری با دوربین عکاسی، استهلاک دوربین رو چند برابر میکنه

نکته سوم: حتما بدنه دوربین رو چک کنید که ضربه نخورده باشه

نکته چهارم: حتما خودتون تعداد شاتر دوربین رو چک کنید، یه نرم افزار آنلاین رایگان هست به نام Camera Shutter Count، توی گوگل سرچ کنید براتون میاد، دوربین رو با کابل وصل کنید، تعداد شات واقعی دوربین رو به شما میگه

نکته پنجم: از فروشگاهی بخرید که بهتون ضمانت بده، برید یک هفته باهاش عکاسی کنید، اگر مشکلی نداشت دوربین سالم هست و هیچ ایرادی نداره

نکته ششم: تست پیکسل سوختگی بگیرید. خود دوربین اکبند هم بعضا سه الی چهار تا پیکسل سوختگی داره و این طبیعی هست اما اگر بیشتر 5 یا 6 شد، اون دوربین رو نخرید، تست پبکسل سوختگی هم اینجوری انجام میشه: درب لنز روی لنز بزارید، حالت عکاسی را روی RAW بزارید و عکس بگیرید. عکس را در کامپیوتر باز کنید و تعداد پیکسل سوختگی ها را بشمارید. اگر کمتر از شش بود، حتما دوربین را بخرید.

بعضی از دوستان می پرسن از کجا بخریم دوربین رو که ادرسشم میزارم براتون، من راضی بودم از خریدم و تضمین کافی رو بهم دادن هنگام خرید. (فروشگاه مهرانی که بعدن فهمیدم مرکز خرید و فروش دوربین دست دوم هست)

اینم از تجربه ما.

نتیجه گیری های اخلاقی:

دوستای عزیزم که لینک رو براتون فرستام (: در قلب من جا دارید، یه موقع از من ناراحت نشید، بالاخره گفتنِ هزار باره ی یه داستان، وقعا خسته کنندست و از طرف دیگه تکنولوژی امده که به ما کمک کنه انقدر خسته نشیم. (البته فکر بد نکنید، من تنبل نیستم، خودتونم جای من بودید همین کارو می کردید)

یه تشکر ویژه از ویرگول عزیز که این امکان رو به ما داده. خدا خیرت بده صد در دنیا و هزار در آخرت نصیبت بشه



شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید