تشکلها و انجمنهای صنفی ایجاد و راهاندازی میشوند، چون اعضای یک صنعت یا یک حوزه اقتصادی به این نتیجه میرسند که داشتن یک تریبون واحد که در جای درست و در زمان مناسب، صدایی قدرتمند از آنها منتشر کند، برای پیشبرد اهدافشان و دفاع و حمایت از حقوق اعضاء، حیاتی و ضروری است.
اما آیا در ایران، تشکلها و انجمنهای صنفی بعد از راهاندازی، در مسیر از پیش تعیینشده و در راستای اهداف اعضای خود گام برمیدارند یا نه؟ همچنین این سوال مطرح است که با وجود تعدد و تنوع تشکلها و انجمنهای صنفی در جامعه، چرا نتیجه درخوری به دست این نهادها رقم نمیخورد؟! یا تصمیمگیری و تصمیمسازی تاثیرگذاری که مانع از تضییع حقوق اعضاء شود، از آنها نمیبینیم؟
چالش بزرگی به نام باندبازی
آیا استراتژیها و اهدافی که تشکلها براساس آنها ایجاد میشوند، در روز نخست به خوبی چیده نمیشوند یا پای مسائل دیگری در میان است؟ شواهد نشان میدهد که پای مسائل دیگری در میان است. با یک بررسی ساده میبینیم افرادی که از روز نخست، تشکلها و انجمنها را راهاندازی میکنند، سالهای متمادی در رایگیریها برنده میشوند. چون اعضای آن تشکلها تفکرشان این است که این افراد اقداماتی در راستای اهداف انجمن و تشکل انجام خواهند داد.
در این میان افرادی برای هیاتمدیرههای انجمنها و تشکلها، ائتلافهایی را تشکیل میدهند. راهاندازی این ائتلافها هم به این معنی است که همرای و همنظر هستند و در نهایت موجب افزایش میزان رایآوری آنها میشود.
اما در حال حاضر در حال مقابله با چالشی هستیم که سالهای سال، بخش دولتی با آن درگیر بوده است. چالشی که طی سالهای مختلف، همواره بخش دولتی را به آن متهم کردهایم؛ چالشی به نام باندبازی. این چالش نوعی بیماری است که بخش خصوصی هم به آن دچار شده است.
ما سالها شاهد باندبازی و ترفیع درجه جمعی باندها در بدنه دولتی بودهایم. افرادی که نه براساس شایستگی در پستهای مدیریتی کشور قرار میگیرند بلکه براساس عضویت در یک باند، همواره در حال طی کردن پلههای ترقی در سمتهای متعدد بخش دولتی هستند. این باندبازیها در بدنه دولتی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی فعلی کشور را رقم زدهاند.
باندبازی با ائتلاف فرق دارد
حال دستاندرکاران بخش خصوصی که شاهد ناکارآمدی باندها و دستهها در بخش دولتی بودهاند، چرا خودشان به این سمت و سو متمایل شدهاند؟ مگر بخش خصوصی همواره به باندبازی در بخش دولتی معترض نبوده است؟
نکته جالب توجه دیگر این است که افراد زیادی معنا و مفهوم باندبازی را به تشیکل ائتلاف مربوط میکنند. در حالی که این دو، دو مفهوم کاملا جداگانه هستند. باندبازی یعنی اینکه افرادی خارج از دایره فکری باند باشند، کاملا حذف میشوند و همچنین با لابیگری، مانع ورود افراد خارج از باند به انجمنها و تشکلها میشوند.
اما ائتلاف به معنی اتحاد موقت گروهها و نیروهایی است که اهداف معینی را دنبال میکنند. در مورد تشکلها و انجمنها، این اهداف، اهداف جمعی است و منافع جمعی را پیگیری میکند. نه اینکه صرفا به دلیل همفکری یا عدم همفکری، افراد به دایرههای روابطی وارد یا خارج شوند.
مسئله اساسی این است که امروزه، انجمنها و تشکلهای بخش خصوصی شفاف نیستند و اگر خارج از باندشان افرادی به هیات مدیرههای انجمن و تشکل راه یابند، رفتاری دور از شأن با آنها دارند و با تشکیل هیاتمدیرههایی در سایه، به اصطلاح به دنبال آتوگرفتن از هم و مخالفهای بیدلیل با یکدیگر هستند. چنین انجمنهایی رفتهرفته به سمت ناکارآمدی حرکت میکنند. همچنین افراد درگیر این فرایندها اگر آدمهای موثری هم باشند، خواهناخواه ناکارآمد میشوند و از انجام کاری تاثیرگذار، دلسرد خواهند شد.