با توجه به کاهش جمعیت جوان کشور و روند پیش رو، اتاق بازرگانی ایران نزدیکی به پایان دوران طلایی جوانترین ترکیب جمعیتی جهان را درک نماید و با انتقال تجربه پیشکسوتان به جوانان از حضور پررنگ تر تشکل ها، انجمن های کارآفرینی جوان و نهایتا تشکیل اتاق بازرگانی جوانان حمایت کند
یکی از راه های پیشرفت و ترقی کشورها سرمایه گذاری بر روی جوانان و نسل آینده است. نسل جوان در هر جامعه سرمایه استراتژیک و راهی برای دستیابی ملتها به آرزوها و رویاهای خود هستند.
امروزه بهره مندی از نیروی کار جوان آرزوی بسیاری از کشورهای توسعه یافته و صنعتی است. آنها برای دستیابی به این هدف برنامههای متنوعی را به کار گرفتهاند، از پذیرش و آموزش مهاجران جوان تا سیاستهای تشویقی فرزند آوری. نیروی کار تازه نفس، نظام آموزشی چابک و بهره مندی از جوانان در سطوح بالای مدیریتی همان رمز موفقیت ژاپن، آلمان در گذشته و بسیاری از اقتصادهای در حال رشد امروز است. دولتهای این کشورها دست یاری خود را به سوی جامعه شناسان اجتماعی و مردم شناسان دراز کردند و آنها به درستی شاخصهای محرک و سرمایههای بالقوه ملی یعنی نیروهای جوان را به آنها شناساندند.
متخصصان جوان با بهره مندی از عناصر اعتماد عمومی و تقویت روحیه ملی توانستند فضایی پویا، خلاق و نوآور را برای اقتصاد جهانی به وجود آورند و امروز ما در دنیای اندیشههای آنها زندگی میکنیم. پیشرفتهای نوآرانه متخصصان جوان و با انگیزه زندگی در عصر تکنولوژی را برای ما ملموستر و آسانتر کرد. محصولات جاه طلبانه آنها به ویژه در حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات موانع بسیاری را از سر راه بشر امروزی برداشته است.
ذهن خلاق،انرژی مضاعف و انگیزه فزاینده،سه ضلع اصلی و شاخص جوانگرایی در حوزه مدیریتی هستند که برخی آن را با ارزشتر از تجارب مدیران کارکشته و قدیمی میدانند. امروز دنیا به این مساله اذعان دارد که ثروت اصلی جوامع را نه در منابع زیرزمینی بلکه باید در نیروی انسانی جستوجو کرد. نباید از نظر دور داشت که مدیران جوان، کارآزموده و توانمند در کشورهای توسعه یافته نه با تماشاگری بلکه با کنشگری به چنین دانش و جایگاهی دست پیدا کردهاند.
بر پایه آخرین آمار استخراج شده شدت جوانی جمعیت ایران در دوره 65-1335 بیشتر شده اما در سال 1396 میزان 23 میلیون نفر جمعیت جوان کشور را تشکیل دادهاند. این در حالی است که در سال جاری این میزان به 20 میلیون نفر کاهش یافته و رشد جمعیت سالمندان کشور سه برابر نرخ جمعیت شده است. بنابراین در حال نزدیکی به پایان دوران طلایی جوانترین ترکیب جمعیتی جهان هستیم و پیشبینی میشود در آینده با مشکلات متعددی در زمینه نیروی کار و کنشگران عرصه تجارت، فرهنگ و سیاست روبهرو شویم. شاید اکنون بیش از هر زمان دیگری ضرورت بسترسازی را جهت رشد، برنامهریزی آموزشی و جلوگیری از مهاجرت جوانان برای بهرهمندی از پتانسیل موجود کشور درک کنیم. هر چند، این مهم نیازمند اراده، همکاری و مسئولیت پذیری مدیران و تصمیمگیرندگان کشور است.
چندین سال است که با نزدیک شدن به انتخابات بحث ایجاد اتاق بازرگانی جوانان مطرح میشود. البته این موضوع مدتهاست به فراموشی سپرده شده و تلاش شده نیاز به ایجاد چنین تشکلی دیده نشود. این تشکل پیش از انقلاب اسلامی در ایران وجود داشت و با وجود درخواست و پیگیری عدهای از اعضای جوان اتاقهای بازرگانی برای تاسیس مجدد این اتاق، کمیسیون تشکلها و رییس اتاق ایران همواره این خواسته را نادیده گرفتهاند. اتاق بازرگانی جوانان میتواند به بستری برای تقویت حس همکاری و مشارکت فعالان اقتصادی جوان و ارتقای مهارتها، دانش و تجربیات آنها تبدیل شود و با ایجاد آگاهی درباره موضوعات مهمی چون مسئولیت اجتماعی، فرهنگ کسب و کار، محیط زیست، توسعه اقتصادی و... دوراندیشی مدیران آینده را برای هدایت، رشد و توسعه پایدار کشور خود آماده کند.
به تصریح رهبر انقلاب اسلامی متأسفانه بعضی از مدیران اهمیت حضور جوانان را درک نکرده و در عمل مورد توجه قرار ندادهاند. حتی بعضا سعی شده وانمود کنند جوانان مشکل کشور هستند. پیر بودن مدیران کشور، شجاعت اتخاذ تصمیمهای سرنوشت ساز را از بین میبرد و همین موضوع سبب میشود که بدیهی ترین موضوعات مانند: تغییرات در مدیران اقتصادی دولتی ماهها به طول بیانجامد تا جایی که دولت و مجلس هیچ کدام هزینه آن را بر عهده نگیرند.
برای هموار نمودن فقدان اتاق بازرگانی جوانان تاکنون چندین نهاد مختلف ایجاد شده است. کمیسیون جوانان، کارآفرینی و کسبوکارهای نوین دانش بنیان اتاق بازرگانی ایران یکی از مهمترین آنها است. باید در نظر داشت که بسیاری از کسبوکارهای جدید و استارتآپ کمپانیها توسط گروهی از فعالان جوان شکل گرفته است که در صورت برطرف شدن موانع و مشکلات از سوی قوای سه گانه، جمعیت جوان ایران هم قادر خواهد بود نقش موثرتری را در رشد و توسعه کشور ایفا کند. این مهم با حمایت سایر تشکل ها و نهادها از جمله خانه اقتصاد، اتاقهای بازرگانی و اصناف میسر خواهد بود. از این رو دستیابی به آرمانهای سند چشمانداز بیستساله، حل مشکلات فعلی جامعه، مقابله با خمودگی سیستماتیک، گریز از اقتصاد رانتی و فساد مدیریت سالمند تنها از راه استراتژی توسعه کارآفرینی و به تعبیری جایگزینی اقتصاد کارآفرینی با اقتصادی نفتی امکانپذیر بوده و بدون شک کلید این موفقیت در ذهن و روحیه خستگی ناپذیر جوانان است.