سالهاست بحث تعامل صنعت و دانشگاه در کشور مطرح است اما تجربه حضور فعالان اقتصادی و دانشگاهیان در کنار هم اغلب به جنجال و دعوا منتهی و هر دو طرف دیگری را به نفهمیدن زبان متهم کردهاند
گردهمایی شرکتهای دانش بنیان و استارتاپهای صنعت خودرو در محل صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری در حال برگزاری است. در این نمایشگاه محصولات فناورانه برای رفع نیازمندیهای صنعت خودرو عرضه میشوند. یکی از محصولاتی که در روز اول رونمایی شد ACU پرشیا، طراحی شرکت تجارت الکترونیک عرش گستر بود که تفاهم نامهای برای تولید انبوه و تامین واحد ایربگ در خودروها با صنایع قطعات الکترونیک ایران امضا کردیم.
در روز دوم دو بازدید کننده از جهاد دانشگاهی داشتیم. نمایشگاهها همیشه فرصتی برای ارتباط بیشتر و انتقال تجربه بودهاند تا همکاری، تعامل و در نهایت پیشرفت ایجاد شود. در نگاه اول گپ و گفت با چهرههای دانشگاهی جذاب و چالشی به نظر میآید خصوصاً برای شرکتهای دانش بنیان که دانشگاه را مکانی بالقوه برای جبران نیازهای صنعت، کار تحقیقی و توسعه میبینند اما همیشه باید انتظار همه چیز را داشت. هر دو چهره دانشگاهی به صورت جداگانه با ادبیاتی که به نظرم عجیب و ناشناخته آمد، گفتند: " به نظر میرسد ما رقیب یکدیگر هستیم"
رقابت؟ در زمین خودی... دانشگاه؟
ماموریت دانشگاه ها در سال های اخیر دستخوش تغییر و تحول شده به شکلی که این مراکز از فعالیتهای صرفاً تربیتی و آموزشی به سمت استفاده از فناوریهای نوین و اشتغال فارغ التحصیلان حرکت کرده اند. با وجود چنین تغییری این مراکز بیشتر از گذشته به دنبال ارتباط با صنایع مختلف با هدف رفع نیازهای جامعه از طریق تولید محصول و کسب درآمد اختصاصی هستند. با اینکه، در سالیان گذشته شرکتهای دولتی بسیاری از پروژهها را به سمت دانشگاهها فرستادهاند به جز یک سری نمونه و مدل، محصولی از دانشگاه به جامعه و بازار وارد نشده و مدیران دولتی اظهار میکنند که حاصل همکاری با دانشگاهها هزاران صفحه کاغذ بوده و نتوانستیم به محصول برسیم. در واقع پژوهشی که با پول دولت صورت میگیرد، نتیجهای برای مردم نخواهد داشت.
در حالی که شرکت دانش بنیان در پی ایجاد دانش کالایی تولید و به جامعه عرضه میکند. با وجود اختصاص پروژههای علمی متعدد دولتی به اساتید دانشگاه این حوزه متأسفانه همچون بخشهای دیگر به رابطه بازی و رانت آلوده شده تا آنجا که برخی افراد سودجو شرکتهای تحقیقاتی و دانشگاهی تأسیس کرده و فضای پژوهشی، علمی و عملیاتی کشور را آلوده کردهاند. رشد وحشتناک آمار، اطلاعات نادرست و کپیکاری فزاینده در مقالات و پروپزالهای علمی محصولات این فضا هستند که بصورت جدی بر بخش تحقیق و توسعه ایران تاثیر گذاشته است.
گفتنی است کشورهای توسعه یافته بخش قابل توجهی از بودجه خود را صرف تحقیق و توسعه میکنند، به طوری که سهم تحقیق و توسعه از رشد ناخالص داخلی کشور ژاپن حدود ۳.۱%، کره جنوبی ۴.۲% و در ایالات متحده ۲.۷ % برآورد شده است در حالی که در ایران این سهم کمتر از ۱% را شامل میشود. همچنین سرانه تحقیق و توسعه در کشورهای صنعتی بیش از 35 برابر ایران است.
از سوی دیگر، سالهاست بحث تعامل صنعت و دانشگاه در کشور مطرح شده از جمله در برنامههای سوم تا ششم توسعه همواره مورد توجه بوده بنابراین هر گونه رقابت در این فضا منفی و اشتباه است. دانشگاه نباید در فکر ورود به خط تولید انبوه و رقابت با صنعتگران باشد. شخصیتهای علمی و معلممان برجسته این مرز و بوم همواره در پی تربیت و ترسیم چشم اندازی بهتر برای دستیابی فرزندان ایران بودهاند نه رقابت با بخش خصوصی!
اگر چه، ارتباط صنعت و دانشگاه در عمل اجرایی نشده و به نظر میرسد شکاف عمیقی هم وجود دارد. دلایل آن از نفهمیدن ادبیات یا نبود فهم مشترک تا جدی نگرفتن و قائل نبودن رسمیت برای یکدیگر تنوع دارد. بخش صنعت گلایهمند از کاربردی نبودن دانشگاه و ناتوانی در پرورش نیروی کار متخصص، دانشگاه هم ناراضی از تولید نداشتن و وارد کننده بودن صنعت!
با نگاهی به تجربه دیگر کشورها میبینیم که محققان و اساتید دانشگاه در بسیاری از جلسات اتاقهای بازرگانی حضور دارند و با بیان نظرات و دیدگاههای خود سبب بهبود فرآیند برنامهریزی و تصمیمگیری میشوند. در حالی که تجربه حضور فعالان اقتصادی و دانشگاهیان جمهوری اسلامی در کنار هم اغلب به جنجال و دعوا کشیده شده و هر دو طرف دیگری را به نفهمیدن متهم کردهاند. صنعتگران و تولید کنندگان اعتقاد دارند دانشگاهیان به جای قرار گرفتن در جایگاه مشاور یا رقیب بهتر است در چارچوب تفاهمنامه هایی میان دانشگاه با صنعت پیشنهادها و برنامه خود برای رفع مشکلات را ارائه دهند، اجرایی کنند تا بتوانند از منافع آن بهرهمند شوند.
واقعیت این است که شرکتهای دانش بنیان برای روی آوردن به تحقیق و توسعه به دانشگاه نیاز دارند و خدمات آنها در جهت ارتقا و برآورده کردن نیازها و کمبودهای صنایع حیاتی است. امروز بسیاری از مقالات خروجی دانشگاههای ایران فاقد کارکرد و جنبه اجرایی هستند، این در حالی است که بخش خصوصی در زمینه تحقیق و توسعه، کاربردی کردن آموزش و بومی سازی دانش بسیار موفق عمل کرده است. در کنار این با مهندسی معکوس تولید را سرعت بخشیده و در حوزههای مختلف با جذب فارغ التحصیلان دانشگاهی و آموزش این نیروها توانسته کارشناسان خبرهای به کشور تحویل دهد.
همانگونه که اشاره شد سهم اندک صنایع ایران از کاربردی شدن پایان نامهها و مقالات چاپ شده، کمبود فضا برای دانشجویان رشتههای صنعتی که در کنار تئوری های علمی بتوانند در عمل علم را تمرین و تجربه کنند و تفاوت زبان صنعت و دانشگاه شکافی در ارتباط صنعت و دانشگاه ایجاد کرده و نبود ترجمه مناسب برای انتقال معنی آن را عمیقتر میکند. تا زمانی که مشکلات و موانع رشد علمی و صنعتی مرتفع نشود نمیتوان به آینده کشور امید داشت.