دلار با آخرین سرعت ممکن در مسیر افزایش قیمت به پیش میراند، بازار ملتهب است، هر لحظه از گوشه و کنار کشور موجی از نارضایتی اقتصادی برمیخیزد و همه عکسالعمل مسئولان در ربطدادن این اتفاقات به تحریمها و عوامل خارج از کشور خلاصه میشود.
اما با کمی دقت در مناسبات اقتصاد ایران، متوجه میشویم که دستهای غیبی بسیاری همه تلاششان را میکنند تا آخرین بازماندگان قافله تولید را هم ناامید کرده و به کنج خانهها بفرستند یا چنان عرصه را بر آنها تنگ میکنند که بار سفر بسته و عطای تولید و فعالیت اقتصادی را به لقایش ببخشند و راهی غربت شوند و سرمایههایشان را هم از کشور بیرون ببرند.
کرونا هم مزید بر علت شده تا آینده بازار ایران نامعلوم و مبهم باشد. از طرفی درهای اقتصاد ایران به روی بازارهای بینالمللی بسته است و بنابراین تولیدکنندگان و صاحبان کسبوکار تنها یک روزنه پیش روی خود میبینند و آن بازار داخلی است. اما همین بازار هم چشماندازی به شدت مخدوش دارد.
دستهای اخلالگر داخلی
من این دستهای غیبی و پنهان را در وزارت صمت و بانک مرکزی میبینم. چون الان مدتهاست که در بازار ارز اختلال ایجاد میکنند، مجوزها را به موقع نمیدهند، تیک تخصیص ارز در زمان مناسب در اختیار فعالان اقتصادی قرار نمیگیرد و مهمتر اینکه در ثبت سفارشهایی که در گمرکات کشور رسوب کردهاند و تنها تاییدیه بانک مرکزی را نیاز دارند، وقفه بیدلیل ایجاد میکنند.
این اقدامات را تنها دشمنان بر علیه اقتصاد یک کشور انجام دهد. پاتکهایی که اینروزها از طرف وزارت صمت و بانک مرکزی بر پیکر بیجان اقتصاد ایران فرود میآید، فعالان اقتصادی را که به هزار ترفند کالاهای مورد نیاز جامعه را از خارج از کشور تهیه میکنند، مبهوت ساخته و مدیریت زنجیره تامین بسیاری از کالاهای اساسی مورد نیاز صنعت و تجارت را مخدوش کرده است.
از سطح مدیریت زنجیره تامین بینالمللی عقب افتادهایم
درحالیکه امروزه همه کشورها در مدیریت زنجیره تامین با همدیگر رقابت دارند اما در ایران نگاه به زنجیره تامین، نگاهی همراه با کمسوادی و عدم تخصص است.
متاسفانه سواد لازم نسبت به این مسئله حیاتی برای اقتصاد ایران، در بدنه دولتی وجود ندارد. از سازمان برنامه و بودجه گرفته تا وزارتخانههایی که به نوعی با زنجیره تامین مرتبط هستند. به همین دلیل عامدا و عالما کشور را از سطوح بینالمللی مدیریت زنجیره تامین عقب انداختهاند و دود این بیمسئولیتیها هم در نهایت به چشم مردم میرود و آخرین بازماندگان دلسوز اقتصادی هم یکی پس از دیگری صحنه کسبوکار را ترک میکنند.
فعالان اقتصادی؛ شهر بیدفاع در مقابل دشمنان داخلی
به همین دلایل امروزه جامعه فعالان اقتصادی ایران به شهری بیدفاع در برابر حملات بیامان این دو نهاد تبدیل شده تا جایی که نه راه پیش دارند و نه راه پس.
به نظر من در کنار افرادی که با پولشویی و زمینخواری و فساد مالی منابع اقتصادی کشور را غارت میکنند و به اعتماد عمومی ضربه میزنند، مسئولانی همکه در نظام ارزی و در ساختار مدیریت زنجیره تامین اختلال ایجاد میکنند، باید محاکمه شوند. چون این افراد امید تولیدکنندگان و صاحبان کسبوکارها را در سال جهش تولید از بین بردهاند. بنابراین باید در قبال اعمال خود پاسخگو نگه داشته شوند.