یافتن محلی مناسب و گرفتن پروانه تولید در شهرکی صنعتی، فرایندی است که این روزها درگیر آن هستم و با توجه به مشکلات بعضا دستوپاگیری که با آنها روبهرو بودهام، این تجربه شخصی را با شما به اشتراک میگذارم. مسئله مهم این است که اطلاعات موجود در این زمینه بسیار جستهوگریخته بوده و هیچ سازمان متمرکزی وجود ندارد که در این زمینه کمک قابل توجهی به ما بکند. حتی سازمان صمت استان تهران یا استانهای مربوطه، نیز کمک زیادی در این زمینه ارائه نمیکنند. بنابراین ما با سوالات زیادی مواجه شدهایم و با توجه به نوع تولیداتمان، نمیدانیم که کدام شهرک صنعتی، با چه مزایا و معایبی، برای استقرار کارگاههای تولیدی ما مناسب است.
پارکهای علموفناوری؛ کمک یا بازدارندگی؟
ممکن است بسیاری از افرادی که به دنبال گرفتن یک مکان و پروانه تولید هستند، با توجه به ازدیاد سولههای خالی در شهرکهای صنعتی به این نتیجه برسند که یک سوله اجاره کرده یا زمین و حتی سولهای آماده را خریداری کنند که در این صورت، پارکهای علموفناوری مانند پارک پردیس، بهعنوان یک گزینه در مقابل آنها قرار دارد، اما روال این پارکها نیز چندان شفاف و مشخص نبوده و فرایندهای زمانبری دارند.
مثلا پارک علم و فناوری پردیس که محل استقرار شرکتهای دانش بنیان است، عمدتا شرایط مالی سختی دارد و در آنجا تسهیلات مالی ویژهای هم به شرکتها تعلق نمیگیرد. حتی تسهیلاتی که به صورت رهن از طریق صندوق نوآوری و شکوفایی عرضه میشود هم شرایط جذابی برای موجرها ندارد.
چالشی به نام نیروی متخصص در کارگاههای تولیدی
از دیگر چالشهای خرید یا اجاره سوله در شهرکهای صنعتی، مشکل رفتوآمد نیروهای متخصص است، چراکه یافتن نیروی متخصص، خصوصا برای کالاهای هایتک، مشکلات خاص خودش را دارد، چون برای تولید این کالاها، به افراد تحصیلکرده و دانشگاهی نیاز است و در مقابل، فرایند رفتوآمد از داخل شهر تهران به بیرون آن، برای این نیروهای متخصص چندان جذاب نیست و ترجیح میدهند در دفاتر تحقیق و توسعه شرکتها حضور داشته باشند تا در بخشهای تولیدی.
قیمتگذاری بدون کنترل در شهرکهای صنعتی
در مبحث قیمتگذاری سولهها نیز نوسان بسیار زیادی وجود دارد، به طوری که هیچگونه کنترلی روی قیمتگذاری آنها وجود ندارد، بهعنوان مثال ممکن است قیمت یک سوله 500 میلیون بوده و سوله کناری قیمتی معادل 2 میلیارد تومان را پیشنهاد دهد. ضمن اینکه این اجارهها نیز برای کسی که میخواهد تازه کارش را شروع کند و بعد از گذشت 6 ماه تا یک سال به سود برسد، بسیار بالاست. از سوی دیگر بسیاری از افراد نیز اجاره سوله را نسبت به خرید آن ترجیح میدهند، زیرا بحث تولید در کشور آنقدر بالا نیست که بتوانند چنین هزینه گزافی را متحمل شوند.
شکل گرفتن یک بیزینس کاذب
همچنین گاه میبینیم که فرایند گرفتن مجوز در شهرکهای صنعتی و خرید زمین و سوله برای برخی افراد به یک شغل تبدیل شده است، به این صورت که یک زمین یا سوله را مثلا به قیمت 200 میلیون تومان خریداری کرده و بعد 10 میلیارد تومان روی آن قیمت میگذارند. در واقع هیچ تولیدی انجام نمیشود و یک بیزینس شکل گرفته: خرید زمین، ساخت سوله و در نهایت فروش آن. در این میان کسی که ضرر میکند، تولیدکنندهای است که برای تولیداتش به یک مکان نیاز دارد.
یک روزنه امید برای شرکتهای دانشبنیان
در این میان یک گزینه برای شرکتهای دانشبنیانی که کالای هایتک تولید میکنند، وجود دارد. به این صورت که این شرکتها به شرط تولید کالای هایتک و دیگر شرایط محیطزیستی و... میتوانند کارگاههای تولیدی خود را داخل محوطه شهری دایر کنند. البته این قانون نیز چالشهای خاص خود را دارد. علیرغم اینکه معاونت علمی چنین روندی را موجه میداند، شهرداری آن را قبول ندارد و در عمل میبینیم که چنین فرایندی به مرحله اجرا در نمیآید. اما جالب اینجاست که اگر مجوز تولید را از اتحادیههای صنفی که در اتاق اصناف هستند، کسب کنیم، قرارداد با شهرداری خیلی راحت میشود، یعنی از طریق پروانه مونتاژی که از سوی وزارت صمت نبوده و فقط از سوی اتاق اصناف مورد قبول است، میتوان کارگاه داخل شهری را دایر کرد.
راهکار: کارگاههای شهری و تسهیل فرایند لجستیک شهرکهای صنعتی
به نظر من راهحل این است که کالاهای هایتک در کارگاههای شهری مستقر شوند، البته به این شرط که واقعا آلودگی نداشته و نیاز به نیروی متخصص داشته باشند.
به نظر من، تهران در حال حاضر به شهرکهای صنعتی نزدیکتر که امکانات بالای لجستیکی داشته باشند، بیشتر نیاز دارد تا معافیتهایی از جنس مالیات، بیمه، گمرک و... که در بسیاری از موارد غیرشفاف هم هستند. عمده ضعفی که من در اکثر شهرکهای صنعتی مشاهده کردم، فرایند لجستیک آنها بود، یعنی چیزی که در زنجیره تأمین آنها مشکل ایجاد میکند. بر این اساس، وقت آن رسیده که در سال جهش تولید، وزارت صمت نیز اقدامی در خور در ارتباط با این مشکلات اتخاذ کند.