نسیم توکل
نسیم توکل
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

زنان ایرانی؛ کارزار خانواده و کارآفرینی

نگاهی به موانع فرهنگی و اجتماعی در اشتغال زنان، نقش آنان در توسعه اقتصادی و مدیریت خانواده

حضور و مشارکت زنان در فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی، آزادی عمل برای تغییر نقش‌های سنتی و میزان ارتقا زیر ساخت‌‌های فرهنگی و دولتی از جمله معیارهای ارزیابی کشورها از نظر توسعه هستند.

نقش و جایگاه زنان ایران در صد سال گذشته دستخوش تحولات گوناگونی بوده و همواره همه عرصه‌های زندگی آنان تحت تاثیر بحث و اختلاف نظرهای اجتماعی و سیاسی قرار داشته است. از حضور در جنبش‌های مردمی و ضد استعماری تا تلاش برای بهبود کیفیت زندگی فردی و اجتماعی. با بروز تغییرات در مبانی اجتماعی ایران زنان همچون مردان پای به عرصه اجتماع گذاشتند و کوشیدند تا با نشان دادن استعدادها و توانایی‌های خود زمینه تغییر در الگوهای فکری و نگرشی جامعه را ایجاد کنند. ورود به نقش‌های اقتصادی، دسترسی به فرصت‌های شغلی بهتر و استقلال مالی دستاوردهای آنان در این مسیر هستند که با موانع متعددی نیز روبه‌رو بوده است. کلیشه‌های اجتماعی، دل‏بستگی‏های خانوادگی، تعصبات فرهنگی و دینی، پیشینه‏ تاریخی، ادبیات ملی، باورهای رایج و...

اعتراضات منجبر به پیروزی انقلاب
اعتراضات منجبر به پیروزی انقلاب

در چهل سال گذشته به ویژه پس از بازتر شدن فضای اجتماعی و ورود تکنولوژی در این دوران زنان همچون مردان پای به عرصه تحقق خواسته‌هایشان گذاشتند. تأثير اجتماعي عمده اين تغيير، دگرگوني روال سنتي در نقش زنان و تقسيم كار درون خانواده است. هر چند كه، به رغم پذيرش وسيع اشتغال زنان از جانب طبقات متفاوت اجتماعي ايران، هنوز آن تغييرات فرهنگي كه لازمه هماهنگي ميان اشتغال زن و تقسيم وظايف و مسئوليت‌ها در خانواده است به طور كامل روي نداده است. روی آوردن زنان به اشتغال در خارج از كانون خانوادگي تأثيري بسزا در ابعاد هويت اجتماعي آنان داشته و اين امر، به نوبه خود، سبب افزايش اعتماد به‌نفس جامعه زنان شده است.

در جامعه امروز، زنان نقش مهم و در حال گسترشی در زمینه کسب و کار دارند. براساس آمارهای رسمی در فاصله سال‌های 90 تا 96 جمعیت زنان بیکار به 32.3 درصد رسیده که حکایت از سیر نزولی مشارکت زنان در نیروی کار و گسترش بیکاری در میان زنان شهری دارد. مرکز آمار ایران نرخ مشارکت زنان در سال 97 را 16.3 درصد، سهم زنان از بیکاری را 19.8 درصد، نرخ بیکاری جوانان زن 40.3 درصد و نرخ بیکاری زنان دانش آموخته را 65.9 درصد اعلام کرده است. شواهد آماري موجود در كشورهاي در حال توسعه حکایت از افزايش ميزان مشاركت زنان در مشاغل مربوط به آموزش و پرورش، پرستاري و خدمات است که نشان مي‌دهد اكثريت زنان تمايل دارند پس از ازدواج، كار خود را ترك كنند.
مهمترين دليل اين امر عدم تمايل شوهر به همكاري با زن در امور خانه و در نتيجه ناتواني زن در انجام دادن همزمان وظايف خانه‌داري و شغلي است. به عبارت ديگر، زنان، پس از ازدواج، تمايل بيشتري به ترك شغل دارند مگر آنكه تحت فشارهاي شديد مالي باشند. به علاوه، اين باور كه كار اصلي زنان خانه‌داري و بچه‌داري است، از طريق تبليغات مداوم، الگوها، فشارهاي اجتماعي، رسانه‌ها، مطبوعات و مدارس به گونه‌اي در جامعه‌ رسوخ مي‌كند كه زنان و مردان خود را با آن تلفيق مي‌دهند و آنچنان رفتار مي‌كنند كه عرفاً‌ مقبول است.

بررسی‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد ۱۱ عامل زمینه‌ساز بیکاری زنان شده است؛ عواملی همچون پایین بودن درآمد، تعطیلی دائمی محل کار، فصلی بودن کار، موقتی بودن کار، جابه‌جایی محل کار، تحصیل یا آموزش، اخراج و تعدیل نیرو، مسائل خانوادگی، مهاجرت، بازنشستگی، کهولت سن و بیماری که از میان آن‌ها سه عامل اخراج، حقوق اندک و موقتی بودن کار بیش از دیگر عوامل تاثیرگذار است. از مهم‌ترین موانع فرهنگی در راه اشتغال زنان ایرانی می‌توان به تصورات غلط اجتماعی مبنی بر عدم مشارکت زنان در فعالیت‌ها، عدم آگاهی زنان ایرانی نسبت به حقوق شهروندی، عدم آگاهی زنان از زمینه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی موجود برای فعالیت، بالاتر بودن نرخ بی‌سوادی زنان نسبت به مردان و پایین بودن درصد متخصصین و دارندگان مدارج علمی در زنان نسبت به مردان اشاره کرد.

همان گونه که اشاره شد ورود تکنولوژی و گسترش کسب و کارهای اینترنتی در سال‌های اخیر توانسته در این مورد بهبودی حاصل کند. این مسئله به زنان امکان داده از برخی موانع سنتی، فرهنگی، حقوقی و ناامنی‌های کار گذر کرده و صاحب درآمد، کار و یا کارآفرین شوند. اینترنت به زنان خانه‌دار فرصت کارآفرینی داده و آنها توانسته‌اند در پروژه‌های غیرحضوری یا اپلیکیشن‌ها مهارت در امور خانه، دانش و توانایی‌های خود را در سطح وسیعتری ارائه کنند. ساعت‌های کاری منعطف‌تری داشته باشند، امور خانه را بگردانند و از کودکان نگهداری کنند. زمانی که صحبت از کارآفرینی می‌شود بحث اقتصاد در آن وجود دارد یعنی زنان علاوه بر اثرگذاری در اقتصاد خانواده، در جامعه و سپس در رشد ناخالص داخلی و نهایتاً در توسعه اقتصادی نقش دارند.

اگر می‌خواهیم زنان وارد عرصۀ جامعه شوند و بر اقتصاد اثرگذار باشند باید به نقاط مثبت و توانایی‌های آن‌ها توجه کنیم و تصمیم‌گیری و مدیریت او را محدود به اداره نکنیم. در برنامه‌ریزی‌ها و اقدامات در نظام اداری، برای زنان فعالیت‌هایی را در نظر بگیریم که در آن‌ها موثرتر، کارآمدتر و موفق‌تر باشند. امروزه در مسیر حضور زنان در عرصه اشتغال نه تنها برابری و عدالت تحقق پیدا نکرده است بلکه زمینه استثمار مضاعف نیز فراهم شده است. به طوری که اشتغال زنان، نوعی اشتغال ارزان قیمت دیده می‌شود زیرا زنان در سطح دستمزد کمتری از مردان حاضر به کار می‌شوند. از این رو، حضور زنان در این گونه مشاغل نه تنها هیچ راهکار مناسبی برای مشارکت زنان نیست بلکه آنان را عملا از صحنه فعالیت اقتصادی و خودکفایی اقتصادی دور نگه‌ می‌دارد.





زنان ایرانکارآفرینیکسب و کاربیکاری زناننسیم توکل
کارآفرین
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید