افزایش رقابت پذیری صنایع دانش بنیان به کارآفرینان جسور و نوآوری نیاز دارد که سهم و جایگاه ایران در تأمین نیازهای وارداتی کشورهای منطقه را افزایش دهند به ویژه در ارائه خدمات و محصولات دانشبنیان که این موارد جزو نیازهای اصلی این کشورها عنوان شدهاند
برقراری روابط تجاری با همسایگان در هر کشوری از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به پدیده جهانی شدن اقتصاد و لزوم نقش آفرینی گستردهتر کشورها در بازار جهانی افزایش همکاریهای منطقهای به ویژه در دو دهه گذشته به یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی دولتمردان و سیاست گذاران تبدیل شده است. شروع مبادلات اقتصادی به معنای افزایش تعامل در حوزههای مختلف، بهبود روابط سیاسی و در نهایت توسعه تولید میشود. امروزه با پیوستگی هر چه بیشتر اقتصاد کشورها به یکدیگر بنگاههای اقتصادی مرزهای جغرافیایی را در نوردیدند و با هدف تقویت تجارت جهانی فرصتهای اقتصادی و مقاصد صادراتی متنوعی ایجاد کردند.
ایران به صورت سنتی یکی از فروشندگان بزرگ نفت در جهان است. منابع سرشار انرژی در کنار صنایع فولاد، معدن و پتروشیمی راههای اصلی کسب درآمد ارزی در سالهای گذشته بودهاند. تحریمهای اقتصادی و اجماع جهانی سالهای اخیر موجب محدود شدن گذرگاههای درآمدی کشور، بروز موانع متعدد برای صادرات، واردات، کشتیرانی و از بین رفتن بسیاری زیرساختها شدهاند. این عوامل سبب تغییر جهت سیاستهای اقتصادی کشور به توسعه صادرات غیر نفتی و تمرکز بر افزایش تبادلات تجاری با همسایگان، حمایت از محصولات فناورانه و توجه به اقتصاد دانش بنیان شد. از سوی دیگر، به جهت وسعت بازارهای جهانی و وجود برخی تفاوتهای عمده اجتماعی و اقتصادی در جوامع و گروههای مختلف مصرف کننده، به کارگیری روشهای اصولی و علمی به منظور شناسایی یا اولویت بندی بازارهای هدف صادراتی از جمله الزامات دستیابی به توسعه صادرات محسوب میشوند. چه بسا یک کشور در تولید و صدور کالاهایی از مزیت نسبی برخوردار باشد اما نبود شناخت دقیق از بازارهای هدف صادراتی، موانع موجود در این بازارها یا ناآگاهی از قوانین و مقررات حاکم بر آنجا مانع از تداوم و رشد صدور کالا شود. بنابراین شناسایی بازار هدف، فرصتها و موانع موجود در آن یکی از الزامات اولیه در تجارت بین الملل است.
همانطور که اشاره شد، اقتصاد مبتنی بر دانش یکی از زمینههای تمرکز صادرات کشور در شرایط فعلی است. ارتقا رقابت پذیری صنایع دانش بنیان از نظر نقش مستقیمی که در ارزآوری و ایجاد ارزش افزوده دارند برای اقتصاد کشورهای در حال توسعه بسیار با اهمیت است. همچنین نتایج فعالیت این صنایع تاثیر مستقیمی بر دیگر بخشهای اقتصاد دارد که به افزایش بهرهوری در کسب و کارها میانجامد. افزایش رقابت پذیری صنایع دانش بنیان به کارآفرینان جسور و نوآوری نیاز دارد که از این نظر کمبودی مشاهده نمیشود اما شرایط دشوار سالیان اخیر، رکود اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی و فساد گسترده مالی و اداری سبب بی انگیزگی، مهاجرت و خروج بیرویه، درگیری با مشکلات محیطی متعدد، تعطیلی واحدهای تولیدی و در نهایت کاهش بهرهوری ملی شده که تاثیر مستقیمی بر شاخصهای کلان اقتصاد و تولید ناخالص ملی گذاشته است.
کارآفرینان نقطه عطف اقتصاد دانش بنیان هستند و فرصت مهم ترین عنصر در فرآیند کارآفرینی است. این عنصر در فرآیند کارآفرینانه چیزی نیست به جز تشخیص، ارزیابی و بهره برداری از فرصت هایی که کارآفرینان به دلیل ویژگی های خاص خود توان دیدن و شناسایی آنها را پیدا می کنند. در واقع کارآفرینی فرآیندی است که فرد با ساز و کارها و گرایشات شناختی خاصی که دارد به دلیل داشتن دانش قبلی در یک حوزه توانایی تشخیص یک فرصت را پیدا میکند و پس از ارزیابی و تشخیص ارزش تجاری آن فرصت اقدام به کسب منابع و اطلاعات مورد نیاز جهت بهره برداری از آن فرصت مینماید. فرصت در مقابل تهدید معنا پیدا می کند. موقعیتهائی که اولاً توسط فرد قابل کنترل باشند و دوماً پیامدهای مثبتی برای او به همراه داشته باشند. فرصت پدیده ای وابسته به شرایط محیطی است و در کارآفرینی به هر موقعیتی اطلاق میشود که در آنها بتوان محصولات، خدمات، مواد خام، بازار و شیوههای سازماندهی جدید ارائه کرد. بیشتر افراد تصور می کنند که موفقیت های کارآفرینانه بر اساس یک ایده کاملاً جدید حاصل شدهاند اما همیشه ایده به تنهایی کافی نیست. میلیونها نفر از مردم ایده هایی در سر دارند که هیچکدام به یک فرصت طلایی تبدیل نشده اند! شروع و راه اندازی یک کسب وکار به چیزی بیش از یک ایده نیازمند است و فعالیتهای بیشماری از جمله طرح توجیهی، تحقیق بازار، خرید تجهیزات، جمع آوری منابع مالی و تسهیلات، بازاریابی و... را در بر میگیرد. افراد اغلب جهت راه اندازی کسب وکار خود، یک سناریو یا دستورالعمل از پیش تعیین شده را اجرا می کنند در حالی که کارآفرینان ممکن است هنگام راه اندازی بنگاه، مجموعه ای از روشها را ادغام و با به کارگیری آنها، فعالیت خود را پیاده سازی کنند.
براساس گزارش (شماره 60) فصلنامه پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، رقابت پذیری صنایع دانش بنیان ایران در فاصله سالهای 2000 تا 2008 در تجارت با کشورهای آسیای جنوب غربی سالانه 4/41 درصد رشد داشته است در حالی که نرخ رشد سالانه صادرات جهانی به بازار این کشورها 2/17 درصد افزایش داشته است. در دوره مذکور ارزش صادرات کالاهای دانش بنیان به طور متوسط 5/18 میلیون دلار بوده است. بر این اساس ایران در صادرات 4 گروه کالایی در تجارت با این کشورها از رقابت پذیری برخوردار بوده که در این میان، بیشترین میزان رقابت پذیری ایران به تولید و صادرات مواد شیمیایی اختصاص دارد. صنایع تولید دستگاههای ارتباطی، رادیو، تلویزیون و سیستمهای الکترونیک دومین گروه کالایی صادرات دانش بنیان هستند که 06/0 درصد بازار از طریق ایران تامین شده است. همچنین ایران در صادرات ماشین آلات اداری و محاسباتی در تجارت با این کشورها سهم خود را از دست داده و رقابت پذیری آن کاهش یافته و در نهایت تنها گروه کالایی که ایران در صادرات آن به کشورهای جنوب غربی آسیا هیچگونه رقابت پذیری نداشته به تولید وسایل و قطعات صنایع هوایی و تکنولوژی فضایی بر میگردد. نکته قابل توجه اینکه سهم ایران در صادرات به بازار این کشورها کاهش یافته و این موضوع به جهت کاهش رقابت پذیری 4863 هزار دلاری بوده است.
نتایج حاکی از آن است که تحریمهای اقتصادی آمریکا شرکای عمده تجاری ایران را با محدودیتهای جدی روبهرو کرده است و این مجموعه اقدامات تاثیر شدیدی بر تولید داخلی و بازارهای صادراتی ایران داشته است. در این شرایط با کاهش صادرات میزان عرضه ارز در کشور نیز کاهش یافته و همان طور که شاهدیم نرخ ارز افزایش مییابد. همچنین ایران در صادرات کالاهای دانش بنیان به کشورهای منطقه تنها در تعداد محدودی از رقابت پذیری برخوردار است و این تعداد کالاها سهم کمی از میزان تقاضای واردات کشورهای منطقه را تشکیل میدهند. نکته قابل توجه اینکه سهم و جایگاه ایران در تأمین نیازهای وارداتی کشورهای منطقه از مرز یک درصد فرا نرفته است و به محض اینکه این کشورها به ثبات اقتصادی دست یابند، قطعا برای تولید محصولات مختلف برنامهریزی و سرمایهگذاری خواهند کرد. همچنین مشخص نیست آیا تا 15 سال آینده همچنان میتوان صادرات محصولات مصرفی از جمله رب گوجهفرنگی، لبنیات و ماکارونی را ادامه داد؟ بنابراین اگر برای آینده صادراتی برنامه ریزی نشود و سطح تولیدات خود را ارتقا ندهیم، ممکن است بسیاری از محصولاتی که اکنون در سبد صادراتی ما قرار دارند، به مرور از سبد صادراتی خارج شوند. در مجموع، پژوهشها نشان میدهند علیرغم تغییر جهتگیری های صادراتی کشور از صدور مواد اولیه به سوی صادرات کالاهای با ارزش افزوده بالا و دانش بنیان، سهم و جایگاه کیفی صادرات ایران در بازار منطقه چندان امیدوار کننده نیست و عامل تحریم بر وخامت اوضاع افزوده است. نباید از نظر دور داشت که در طول 15 سال گذشته روند سهم ایران در صادرات جهانی کالاهای دانش بنیان بهبود یافته اما تنوع پایین و ادامه وضعیت موجود دستیابی به اهداف سند چشم انداز که جایگاه برتر در صادرات کالاهای دانش بنیان در منطقه هست را دشوارتر و دورتر مینمایند.
برای بهبود صادرات در شرایط تحریم پیشنهاد میشود ایران با کشورهایی که دارای «تعرفه ترجیحی» هستند و به نوعی سیاستهای ضد امپریالیستی را در سطح کلان دنبال میکنند همچون: ازبکستان، پاکستان، تونس، سوریه، کوبا، بوسنی هرزگوین، قرقیزستان و ونزوئلا میزان صادرات و واردات خود را افزایش دهد. گسترش صادرات در کشورهای همجوار مانند پاکستان و ترکیه بهویژه حرکت به سمت صادرات خدمات، بیانگر استقبال کشورهای مذکور از برقراری رابطه تجاری است. به ویژه در ارائه خدمات دانشبنیان، چرا که کشورهای مذکور این موارد را جزو نیازهای اصلی خود عنوان نمودهاند. با توجه به سه عامل معافیت خطوط تولید از حقوق گمرکی، وجود تعرفه ترجیحی بین ایران و ترکیه، حمایت از انتقال تکنولوژی و وجود نیروی کار در کشور، فرصت مناسبی جهت ورود خط تولید و یا صادرات خدمات تخصصی و دانشی با توجه به قشر تحصیلکرده کشور فراهم است. به علاوه کشور پاکستان در کنار دارا بودن تعرفه ترجیحی با ایران دارای تنوع بسیار زیادی در انواع کالاهای وارداتی بوده که محصولات و خدمات دانش بنیان در صدر نیازهای این کشور عنوان شدهاند. در پایان، پاکستان یکی از بازارهای مکمل ایران است و از نظر جلوگیری از خروج ارز میتوان در مقابل واردات از پاکستان که عمدتاً محصولات کشاورزی شامل برنج و نارنگی بوده، کالا و خدمات به این کشور صادر کرد.