شرکت های دانش بنیان اسیر معیارهای سلیقه ای معاونت علمی و فناوری
شرکتهای دانشبنیان در دنیای امروز ارکان مهم و غیر قابل چشم پوشی اقتصادهای نوآور و فناور به شمار میروند و افزایش سهم آنها در تولید ناخالص داخلی معیاری برای حرکت یک کشور از اقتصاد سنتی به اقتصاد دانشمحور است.
شرایط خاص و متفاوت ایران در جهان و تجربیاتی که از تحریمها به دست آمده اهمیت توجه به اقتصاد مقاومتی و درونزا را برای مسئولان و فعالان اقتصادی دوچندان کرده است و اقتصاد درونزایی که کمترین آسیب را از تحریم متحمل شود، به شدت نیازمند توسعه شرکتهای دانشبنیان و استفاده از نوآوری ها و خلاقیت های متکی به دانش است.
بر اساس آمارهای اعلام شده توسط مسئولان صندوق نوآوری و شکوفایی، سهم شرکتهای دانشبنیان از تولید ناخالص داخلی ایران در حال حاضر حدود نیم درصد برآورد میشود. بنابراینجایگاه کنونی شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد کشور با اهداف کلان توسعه از جمله سند چشمانداز 1404 که سهم اقتصاد دانشبنیان را در تولید ناخالص داخلی 50 درصد پیش بینی کرده است، فاصله معناداری دارد.
به باور نگارنده، پر کردن این فاصله نیازمند بازنگری نهادهای متولی شرکت های دانشبنیان و در راس آنها معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و صندوق نوآوری و شکوفایی در سیاستهای کنونی است.
دیدگاههایی که در این نوشتار مطرح میشود حاصل برخورد نزدیک نگارنده به عنوان یک فعال اقتصادی بخش خصوصی - که در مجموعه تحت مدیریت خود محصولات مبتنی بر فناوری و نوآوری تولید میکند - با سیاستها و اقدامات مسئولان و دستاندرکاران محترم معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، صندوق نوآوری و شکوفایی و دیگر اجزای اکوسیستم نوآوری کشور است.
امید که طرح این دیدگاهها ، بحث و گفتمان اصلاحی درباره عملکرد معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ، صندوق نوآوری و شکوفایی و سایر زیرمجموعه های حاکمیتی زیست بوم نوآوری و فناوری کشور در حوزه شرکت های دانشبنیان را در سالی که عنوان جهش تولید بر آن نهاده شده ، تقویت کند و مسیر پیشروی این شرکتها از مسیر پیموده شده تا امروز، هموارتر سازد.
کندی روند پذیرش شرکت های دانشبنیان در سامانه معاونت علمی و فناوری
نهاد متولی تشخیص دانشبنیان بودن یا نبودن یک شرکت، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری است و متاسفانه ساز وکار این تشخیص در سامانه ای که به این منظور طراحی شده ، ساز و کار صحیح و کارآمدی نیست. روال کار پذیرفته شدن در جمع شرکت های دانشبنیان به این صورت است که ابتدا شرکتی که مدعی ارائه محصول یا خدمات دانشبنیان است باید درخواست پذیرش را در سامانه معاونت علمی و فناوری ثبت کند و مشخصات فنی محصول یا خدمت دانشبنیان خود را نیز در سامانه درج نماید.
در مرحله بعد، درخواستها و محصولات و خدمات شرکتها توسط گردانندگان سامانه، ارزیابی شده و در کمیتههایی که به این منظور شکل گرفته، تصمیم گیری مُنتج به تایید یا رد درخواست انجام میشود. در صورت رد درخواست، شرکت ها میتوانند به رای و تصمیم اتخاذ شده اعتراض و مراحل رسیدگی به اعتراض را سپری کنند.
اولین معضل در این روند، طولانی بودن زمان رسیدگی و ارزیابی درخواستهای ثبتشده شرکتها در سامانه است. به نظر میرسد کمبود نیروی انسانی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و کم تعداد بودن شرکتهای ارزیاب، علت طولانی بودن زمان رسیدگی به درخواستهای ثبت شده شرکتها درسامانه شرکت های دانشبنیان است اما دلیل هر چه هست دود آن به چشم شرکتهایی می رود که به درستی ادعای دانشبنیان بودن دارند و باید در صف طولانی انتظار بمانند و طی این مدت از تسهیلاتی که به شرکتهای دانشبنیان تعلق می گیرد، محروم باشند.
تشخیص دانش بنیان بودن یا نبودن شرکت ها با معیارهای سلیقهای!
معضل دیگری که شرکتهای مدعی دانشبنیان بودن را با معاونت علمی و فناوری به چالش میکشد؛ شفاف نبودن معیارهای انتخاب شرکت های ارزیاب است. در واقع این نکته روشن نیست که شرکتهای ارزیاب کمشماری که بررسی محصولات و خدمات دانشبنیان را به عهده دارند بر اساس چه معیارهایی توسط معاونت علمی و فناوری برگزیده شدهاند و تصمیمات و آرای صادره توسط این شرکتها در مورد دانشبنیان بودن یا نبودن بعضی محصولات و خدمات نیز در مواردی بسیار بحث برانگیزبوده است.
از دیدگاه بسیاری از شرکتهایی که خواستار قرار گرفتن در جمع دانشبنیانها هستند صلاحیت شرکتهای ارزیاب کهمحصول و خدمات آنها را بررسی میکنند، زیر سوال است و حتی بعضی از این شرکتها به صراحت عنوان میکنند محصول آنها ویژگیهای فنی و نوآورانه و فناورانهای دارد که ارزیابی آنها در سطح علمی شرکتهای ارزیاب معاونت علمی و فناوری نیست.
به علاوه شرکتها به عملکرد کمیتههای فنی که محصولات وخدمات دانشبنیان را بررسی میکنند نیز انتقادات جدی دارند و ارزیابیهای آنها را به شدت سلیقهای میدانند. روال کار در این کمیتهها به گونهای تنظیم شده که شرکتها از روند بررسی محصول و خدمات خود اطلاعی ندارند و در نتیجه قدرت دفاع از محصول و خدمات خود را نیز در جریان رسیدگیها ندارند.
منطقیترین گزینه در این روند آن است که نماینده شرکتی که محصول یا خدمت آن در کمیته فنی به منظور تایید یا عدم تایید دانشبنیان بودن بررسی میشود، حضور یابد و در برابر کج فهمیها و برداشتهای اشتباه احتمالی از محصول خود دفاع کند اما نماینده شرکتها در این روند جایی ندارند و تصمیماتدرباره حاصل زحمات آنها، پشت درهای بسته و بدون شنیدن توضیحات آنها گرفته میشود. در این روند، کوچکترین تلاش شرکتهای دانشبنیان برای کسب اطلاعات از چگونگیتصمیمات کمیتههای فنی و درخواست پاسخگویی از آنها، با انگ تلاش برای تاثیرگذاری و ایجاد انحراف در تصمیمات کمیتهها روبرو میشود و طبعا در این فضا تصمیمات سلیقه ای و غیرکارشناسی در کمیتههای فنی جولان میدهد.
مصداق این تصمیمات غیرکارشناسی و سلیقهای فراوان است و ذکر موردی آنها در این نوشتار مدنظر نیست اما به عنوان یک نمونه کلی میتوان به دانشبنیان تلقی شدن شرکتهای استارتاپی که یک نرم افزار خارجی را بومیسازی کردهاند و دانشبنیان ارزیابی نشدن شرکتهایی که فناوریهای پیشرفته را مهندسی معکوس کرده اند، اشاره کرد.
به دیگر سخن، این گونه به نظر میرسد که از دیدگاه برخی اعضای کمیتههای فنی، برنامهنویسی یا به عبارت دقیقتر بازنویسی برنامه برای یک سایت تجارت الکترونیک نوآورانهتر و در اقتصاد کشور موثرتر از آنالیز یک دستگاه یا تجهیزات با فناوری پیشرفته و مهندسی معکوس آن به منظور تولید در داخل است!
حمایت از محصول استراتژیک یا محصول دانش بنیان؟
سلیقهای عمل کردن و نبود معیارهای شفاف و علمی برای تعیین محصولات دانشبنیان را اخیرا نیز با شیوع بیماری کرونا شاهد بودیم به نحوی که تولیدکنندگان محصولاتی مثل ماسک های بهداشتی و ونتیلاتورها که با هیچ معیاری جزو فناوریهای پیشرفته محسوب نمیشوند با این توجیه که این کالاها اکنون محصولات استراتژیک به شمار میآیند به جرگه محصولات دانشبنیان پیوسته و مورد حمایت معاونت علمی و فناوری قرار گرفتند.
سوال اینجاست که اگر میتوان در مقاطعی برخی شرکت ها را با توجیه استراتژیک بودن محصولاتشان در شمار شرکت های دانشبنیان قرار داد چرا نتوان برخی دیگر از محصولات را که در بعضی مقاطع در رستههای مختلف صنعتی اهمیت حیاتی پیدا میکنند و اشتغال هزاران نفر به آن محصول وابسته است – برای مثال برخی قطعات و کاتالیستهای خودرو – را محصول استراتژیک قلمداد نکرد و شرکت تولیدکننده را دانشبنیان لقب نداد؟
نگاه از بالا به پایین ؛ روحیه منفی حاکم بر معاونت علمی و فناوری
نگاه از بالا به پائین و روحیه پاسخگو نبودن حاکم بر تشکیلات و سازمان معاونت علمی و فناوری مساله دیگری است که شرکتها و بخش خصوصی را با ساختار معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری دچار چالش میکند. به نظر میرسد به دلیل آن که عزیزان دست اندرکار در معاونت علمی و فناوری غالبا اعضای هیات علمی دانشگاهها هستند نگاه حاکم بر ساختار معاونت علمی و فناوری نیز نگاه اساتید به دانشجویاناست و گویی شرکت های دانشبنیان دانشجویانی هستند که برای گرفتن نمره و مدرک به محضر اساتید رفتهاند!
ضمنا عملکرد و حمایت معاونت علمی و فناوری در مقابلدانشگاهیان و جهاد دانشگاهی به مراتب بهتر از شرکت های بخش خصوصی است و این شائبه را برای فعالان بخش خصوصی ایجاد می کند که نگاه دست اندرکاران معاونت علمی و فناوری به بخش خصوصی چندان مثبت نیست و این عزیزان در حمایت های خود بیشتر به دانشگاهیان نظر دارند.
این روحیه موجب شده است که درهای معاونت علمی و فناوری به روی شرکت های دانشبنیان در ظاهر باز و در معنا بسته باشد و پاسخ هر پرسش شرکتهای دانشبنیان به سامانه احاله شود و این درحالیست که سامانه هرگز پاسخگوی پرسشهای متنوع شرکتهای دانشبنیان نیست. روشن است که هر سامانهای هرچقدر هم که جامع باشد نمیتواند در موضوعاتی که به فناوری و دانش و محصولات این حوزهها مرتبط هستند، به تمام پرسشها پاسخ دهد.
شایان ذکر است؛ دسته مشاورانی هم در معاونت علمی و فناوری به فعالیت مشغولند اما این مشاوران نیز عملا مشاوره و راهنمایی موثری به شرکت های دانشبنیان نمی دهند.
پاسخگویی ؛ حلقه مفقوده معاونت علمی و فناوری
از نهادی همچون معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری انتظار می رود از دبیرخانه و سیستم پاسخگویی تلفنی و ایمیلی توانمند به فراخور مسئولیت مهمی که برای توسعه شرکت های دانشبنیان به عهده دارد، برخوردار باشد اما شرکتهایی که با دبیرخانه و سیستم سیستم پاسخگویی این معاونت سر وکار دارند به خوبی حس میکنند که این انتظار برآورده نمیشود و تمام پرسشهای آنها به سامانه ای حواله میشود که پیشتر اوصاف ناکارآمدی آن گفته شد.
میز خدمت ولی فاقد هر گونه خدمت!
مسئولان شرکتهای دانشبنیان در مراجعه به معاونت علمی و فناوری از خود سوال می کنند فلسفه وجود میز خدمتی که در معاونت علمی و فناوری تعبیه شده و متصدیان آن از روندهای انجام کار در این معاونت اظهار بی اطلاعی میکنند و توان کوچکترین پاسخگویی و مشاوره ای نیز به مراجعان و شرکت های دانشبنیان ندارند، چیست؟!
دانشگاهیان، رقیب صنعتگران هستند یا حل کننده مشکلات آنها؟
به علاوه معاونت علمی و فناوری باید موضع خود را در برابر دانشگاه و بخش خصوصی یک بار برای همیشه مشخص کند. مقصود نگارنده از طرح این موضوع آن است که معاونت علمی و فناوری باید مشخص کند آیا قرار است این معاونت پل ارتباطی دانشگاه و بخش خصوصی و صنعت باشد و مشکلات و نیازهای بخش صنعت را به دانشگاه منتقل کند و دانشگاهیان این نیازها را در پژوهشگاهها و مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری و مراکز تحقیق و توسعه برطرف کنند و معاونت علمی و فناوری هم تسهیل گر این روند باشد یا قرار است معاونت علمی و فناوری، اساتید و چهرههای دانشگاهی را با حمایتهای مختلف و تبعیضآمیز به صنعتگر تبدیل کند و آنها ضمن تدریس در دانشگاهها و برخوداری از حقوق و مزایای ثابت، رقیب جدید و دارایرانتِ صنعتگران بخشخصوصی هم باشند؟!
ابهام نقش تسهیل گرانه معاونت علمی و فناوری در ارتباط بین دانش بنیان ها و دولت
ضمنا لازم است معاونت علمی درباره نقش تسهیلگرانه خود در ارتباط بین شرکت های دانشبنیان و دولت نیز شفافسازی کند.به بیان دیگر معاونت علمی و فناوری باید مشخص کند آیا این معاونت به شرکتهای دانشبنیانی که فناوری های نوین آنها هزینه های سرمایه گذاری سنگینی میطلبد و مشتری این فناوریها صرفا شرکتها و سازمانهای دولتی هستند، در جهت عقد قرارداد با طرف دولتی مذاکره و کمکی میکند یا خیر و اگر جواب مثبت است این کمک دقیقا چیست؟
جذاب نبودن نرخ تسهیلات کلان صندوق نوآوری و شکوفایی برای شرکت های دانش بنیان
شرکتها بعد از گذر از خان پذیرش در سامانه و حضور در جمع دانشبنیانها ، چالش عمده دیگری جز آنها که ذکرش رفت با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ندارند و چالشهای بعدی آنها با صندوق نوآوری و شکوفایی است .
در واقع مهم ترین مزیت دانشبنیان شدن برای شرکتها دریافت تسهیلات ارزان قیمت صندوق نوآوری و شکوفایی است که این تسهیلات توسط این صندوق یا صندوقهای واسطهای و دانشگاهی دیگر که در ارتباط با صندوق نوآوری و شکوفایی هستند، انحصارا به شرکتهای دانشبنیان پرداخت میشود.
البته صندوق نوآوری و شکوفایی مزیت های دیگری نیز برای شرکت های دانشبنیان ایجاد میکند که از آن جمله میتوان به تسهیل حضور شرکتهای دانشبنیان در نمایشگاهها و فراهم کردن امکان تعامل شرکتهای دانشبنیان با یکدیگر از طریق برگزاری جلسات B2B در رویدادهای مرتبط اشاره کرد.
معضلی که شرکتهای دانشبنیان با تسهیلات صندوق نوآوری و شکوفایی دارند این است که سود این تسهیلات در مبالغ کمتر از یک میلیارد تومان، 4 درصد در نظر گرفته شده که دریافت این وامها را برای شرکت های دانشبنیان گره گشا و موثر میکند اما نرخ سود تسهیلات صندوق نوآوری و شکوفایی در وام های کلان و در مبالغ بیش از یک میلیارد تومان 11 و 12 درصد است که فاصله چندانی با نرخ سود تسهیلات بانک های خصوصی ندارد و به همین دلیل این تسهیلات مورد استقبال شرکتهای دانشبنیانی که برای طرح های توسعهای یا سرمایه درگردش خود نیازمند وام های با مبالغ بالا هستند، قرار نمیگیرد.