16 گانه خدا حافظی با سردار دانش بنیان
البته نام سردار را از نام معنای سورنا گرفتم و گرنه از صحبت هایش همیشه استنباط میکردم سورنا ستاری علیرغم آنکه در خانواده نظامی بزرگ شده بود اما همواره مخالف ورود نظامیان به عرصه کسب و کار و تولید بود. او امروز از هییت دولت خداحافظی کرد و مسند را تحویل دیگر استاد شریف داد، لذا امروز لازم دانستم به عنوان یکی از فعالان جامعه دانش بنیان کشور از زحمات سورنا ستاری تقدیر کرده و مهمترین نکان منفی و مثبت مدیریت وی را بر شمارم
1- ستاری علیرغم انکه در دولت اصلاح طلبان و معتدلین آمد و دولت فعلی بیش از یک سال از خدمات او بهره نبرد اما در مجموع دور از یک چهره ای سیاسی و متعلق به همه جناح های علمی ، سیاسی و کسب و کار بود
2- مفهوم جدیدی از اقتصاد ، تولید و فن آوری را در کشور شکل داد ،هر چند بدنه سنتی حاکمیت تحمل این مفهوم جدید را نداشت اما استقامت کرد تا جایی که امشال به نام نامی دانش بنیان ها رقم خورد و حالا همه دنبال وصله کردن خود بر کت دانش بنیانی کشور هستند
3- خودش در دسترس و شخصا مطالبات را پیگیری میکرد و اگر خطاب قرار میگیرفت مسیله را فردی هم شده پیش می برد
4- وارد باند بازی بزرگان صنایع و رانت خواران تا جای ممکن نشد
5- راهکار محور بود و برای هر آنجه قانون های کودن و عقب افتاده پاسخ گو نبود سعی بر راهکاری محوری داشت
6- باسواد بود و دانش و مدرک عاریه ای نداشت و این باعث درک درستش از توسعه اقتصاد دانش بنیان شد
7- در انداره جایگاهش بود و این پست کامل بر تنش نشسته بود طوری که معاونت بدون ستاری مانند علم بدون عمل می ماند
8- ساختار شکن و جسور بود و از صحبت های خاص هراسی نداشت
9- اقازاده نبود هرچند خیلی ها حمایت رهبری و دولتها از وی را به خاطر شهید ستاری می دانستند اما شایستگی جایگاهش را خود به دست آورده بود
10- پرکار و پرتلاش ، مردمی و بی ادعا در رفتار و گفتار بود
11- به خوبی می دانست و توانست تا جایی که میدان داده شد الگوها ی فناوری محور موفق بین المللی در عصر دیجیتال را پیاده ساز ی کند
12- با توجه به ساختار بسیار کوچک معاونت علمی نسبت به ساختار دولت توانست ثابت کند با حداقل نیروی انسانی و بهره وری بالاتر می تواند به نسبت بسیاری از وزارت خانه های پرتعداد فشل دولتی، آورده بیشتری را برای کشور ایجاد نماید
13- دشمن تراش نبود و از محدود مدیران دولتی بود که انتقاد ها علیه وی حتی نرم و منطقی پیش می رفت و این یعنی با فراغ بال بیشتر برای امور کاری وقت داشت
14- جوان گرا بود و ضمن بهره بردن از مدیران و مشاوران با سابقه بالا ، تمرکز بر جوانان به عنوان اینده سازان داشت و روی ایشان تاثیر به سزایی داشت طوری که بیشترین مدیر از بخش دولتی که جوانان از او تاثیر گرفته و دنبال میکردند ستاری بود
15- برنامه محوری وی پیشتاز دیگر سازمانهای دولتی بود و اگر شاخص های ان را با تمام نقصان ها را رصد کنیم قطعا به درصد زیادی از شاخص های طی یک دهه گذشته رسیده است
16- تغییر دهنده روندهای غلط و معنا کننده پارادایم شیفت عصر جدید در حاکمیت در کنار مدیرانی در وزارت فاوا بود هر چند تا موفقیت واقعی فاصله زیاد داشت اما قطعا کارهای تاثیر گزاری انجام داد
و اما نکات منفی که می توان از عملکرد وی بیان نمود هر چند نکات مثبت وی درخشان تر بوده و این به معنی نادید گرفتن دست رنج ایشان نمی باشد اما گفتن آن شاید بتواند به معاونت بعدی کمک کند
1-تیم ساز قوی نبود و معاونت علمی در زمان او دانشکاهی و بر مبنای فردیت خودش و محود افرادی دیگر اداره میشد
2- لایه کارشناسی در معاونت بیش از مدیران قدرت داشت و با وجود انعطاف مدیران ، کارشناسان مانند دیگر بخش های دولتی به سختی با شرایط و دستورات صادره روز همراه می شدند
3-علیرغم روابط عمومی قوی در صندوق نواوری ، روابط عمومی معاونت علمی عملکرد ضعیفی داشت و خود ستاری در عصر دیجیتال ارتباط مستقیمی با مخاطب ایجاد نکرد
4-گاها معاونت علمی شاهد مدیریت و مطالبات و سهم خواهی قبیله ای دانشگاهیان بود که این صنف در نابلد بودن مدیریت سیستمی زبان زد می باشند
5-سیستم اتوماسیون اداری و سامانه های معاونت علمی در حد عصر دیجیتال نبوده و پیگیری ها دچار رهاشدگی میشد
6- فرایندهای دانش بنیانی شفاف نبود و آمد و رفت مدیران نیز کمکی به این شفافیت نکرد و به زعم شرکتها انتخاب محصول تایید یا تایید نشده گاها با سلیقه فنی و علمی تیم ارزیاب مطابقت داشت
7- کالاهای استراتژیک در صنایع خاص دارای مباحث غیر شفاف در امر دانش بنیانی و حمایت بودند که این نکته همواره خاص ترین اعتراضات به معاونت علمی را در شامل میشد
8- ثروت از راه دانش و فناوری هنوز توسط جامعه لمس نشده و عملکرد مثبت هزاران شرکت دانش بنیان به تعداد صدها از آن محدود میشود
9- ارتباط دانشگاه و دانشگاهیان و صنعت و تجارت مجهول ماند و به نظر بنده بودجه کثیری صرف کاغذ و محصولات در سطح نمونه شد برای محصولات به روزی که یا بازار داخلی نداشتند یا مدیریت دانشگاهی آن را نتوانست تبدیل به صنعت کرده و پاسخی هم ارایه نکرد و تمامیت خواهی مانع همکاری دوسویه جهت توسعه محصولات در بازار شد هر چند کانونهایی در عمل شکل گرفت که توسط سه بخش اداره میشدند ، اما آموزش و فرهنگ سازی کار مشترک از مبانی بدون برنامه بود
10- گزارش گتبی از عملکرد سالانه معاونت ارایه نشد و مشخص نشده که با امارو مستند قابل فهم و نه شواف چه دستاوردهایی به صورت سالانه ایجاد شده است و فقط در سخنرانی های جسته گریخته برخی از انها گفته میشد یا در اخبار و رسانه شاهد آن بودیم که بیشتر شرکتها بر مبنای تبلیغات و بزرگنمایی ادعاهای صحت سنجی نشده را ارایه میکردند
11-ورود به معاونت علمی و تلاش برای جلسه با مدیران به سختی انجام میشد و نیاز به لابی گری های خاص خود را داشت که گاها مطالبه گر را از دوندگی خسته میکرد
12- تعداد شرکتهای ارزیاب به تعداد شرکتهای درخواست کننده ناچیز بوده و زمانی نوبت به انها می رسید که فناوری لب مرز تبدیل به فن اوری قدیمی میشد
13-بسیاری از تفاهم نامه ها با سازمان ها به مرحله اجرایی توسط کارشناسان ارگان ها نرسید و یا سالیان زیادی به طول انجامید حتی در خود صندوق نواوری و معاونت علمی که مانند خواهران دوقولو بودند تفاهم مدیران به اجرا نمیرسید
14-مفهوم دانش بنیانی در سال اخیر به یغما برده شد هر چند انتظار میرفت مفهوم آن در جامعه جا بیفتد طوری که کارخانجات مونتاژ کار هم ادعایی بر آن داشتند که به نظر میرسد کم کم در حال ورود به این وادی هستند
15-قحط الرجال مدیریت در معاونت مشخص بود و همیشه همان همیشگی ها بر مسند بودند و افرادی که تغییر میکردند به نظر در یداختبار معاونت نبودند
16چارت سازمانی معاونت در حد آن چابک ، کارا و مشخص نبود و عدم چابکی فرایندهای اجرایی و نیز کندی سیستم از آن نشات می گرفت
در پایان ضمن خداقوت بر این مرد خستگی ناپذیر هرگز چهره جدی او را که هرگز لبخندی به صورت نمی اورد، جامعه دانش بنیان و استارتاپ کشور فراموش نخواهد کرد . با ارایه شعری برایش ارزوی موفقیت میکنیم
هرکه رنجی برد، گنجش شد پدید
هر که جدی کرد، بر جودی رسید
چون گرانی ها اساس راحت است
تلخ ها هم پیشوای نعمت است
هر که در قصری قرین دولتی است
آن، جزای کارزار و محنتی است