جناب آقای غلامحسین شافعی
ریاست محترم اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران
با سلام و احترام
ضمن قدردانی و زحمات مضاعف جنابعالی در ریاست اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، پیرو نتیجه سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری بر آن شدم تا این نامه را خدمت شما ارسال نمایم . در چند سال گذشته در روند مدیریت اتاق های بازرگانی شاهد تحولخواهی و تعامل بیشتر هیئت رییسه و هیئت نمایندگان اتاق تهران و ایران با اعضا بوده ایم، شاید زمانی اتاق بازرگانی را مکانی برای صادرکنندگان و واردکنندگان میشناختند و اینطور به نظر میآمد که صرفاً عدهای در رفتوآمد هستند و به خواص تعلق دارد اما به ویژه در هشت سال گذشته شبکه اتاق گستردهتر شد و این افزایش حضور و مشارکت بازیگران بیشتر در حوزههای صنعت، معدن و کشاورزی سبب نزدیک شدن اتاق بازرگانی به جایگاه واقعی نزدیکتر شد است . اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی وقتی به عنوان بازوی مشورتی سه قوه عمل میکند و یا مطالبهگری دارد باید از قدرتی در پشت سر برخوردار باشد. این قدرت حاصل حضور فعال و تعلق خاطر اعضاء در تشکلها است، حتی اگر هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران باشند باز هم از تشکلها شروع کردهاند.
هر چه تعداد افراد و تشکلها بیشتر شد مطالبات به صورت جدیتری پیگیری شدند و اعضاء احساس کردند که حضور و فعالیتشان موثر است. بسیاری از قوانین و آئیننامهها با پیگیری مستمر اتاق بازرگانی تغییر کرد و جامعه نیز آن را دریافت. هر چند، بسیاری از جا ماندگان سعی کردند اتاق بازرگانی در سایه را تشکیل دهند و به شکلی با تغییر قانون و مقررات بر خلاف هر آنچه که جهان به آن سمت میرود، جایگاه اتاق بازرگانی را متزلزل و نقش آن را نمایشی کنند. امیدواریم این اتفاق هیچوقت نیفتد و مطمئنا حضور جدی اعضاء در تحقق نیافتن این آرزو بسیار اثرگذار خواهد بود. آن هم در شرایطی که به دلیل همهگیری ویروس کرونا تشکلها و کمیسیونها فعالیت کمتری دارند و فضا برای سوء استفاده فرصت طلبان مطلوب به نظر آمده است.
اگر چه، این نامه با هدفی نوشته شده و آن هم درخواستی از جنابعالی است که در ادامه به آن میپردازم.
چندی پیش، اتاق بازرگانی ایران در جلسهای از کاندیداهای محترم سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دعوت به عمل آورده است تا برنامههای خود را ارائه دهند و جمع منتخبی از نمایندگان اتاق بازرگانی ایران، اتاقهای بازرگانی مشترک، تشکلها، اتاق تعاون و اتاق اصناف حضور داشتند تا بتوانند سوالات خود را مطرح کنند. آنچه ما در پخش مستقیم صفحه اتاق بازرگانی ایران میدیدیم نشان دهنده آن بود که جو اتاق چندان به سوی مطالبهگری و پرسشگری از نامزدان درباره برنامههای اقتصادی، تجاری و تولیدی پیش نرفت، بسیاری حتی تصمیم خود را گرفته بودند و آن فضا را برای ابراز حمایت خود عنوان کنند.
وقتی اتاق بازرگانی ایران چنین اقدام پسندیدهای را علیرغم حضور نیافتن بعضی کاندیداها انجام داده است، پرسشی که از آقای شافعی دارم از این قرار است که وقتی کسی میخواهد به عنوان رئیس جمهوری انتخاب شود اما با احزاب، سیاسیون و اطرافیانی که سالهاست در کنارش هستند و هزینههای مختلف مادی، فکری و... کردهاند در یک اتاق در بسته بنشینند و دوباره به همان سیاسیون و مدیران یا حتی جدیدتر فرصت کار و وزارت داده شود حضور ما و خرج اعتبار اتاق بازرگانی ایران چه کارکردی دارد؟
صحنه ایران دیگر جایی برای آزمون و خطا نیست. فرصتی برای خطر کردن باقی نمانده است. اتاق بازرگانی ایران یعنی مشاور سه قوا و این مشاور نباید مثل چند سال اخیر به این ترتیب باشد که سه قوه قوانینی را تصویب و اجرا کنند. سپس تولید کننده و صادرکننده به در بستهای برسد. فریاد و فغان همه که در آمد اتاق بازرگانی دعوت کند تا بیداد اعضا و نظر مشورتی خود را به سران قوا برساند. اکثراً به این شکل مشورت را می پسندند و پیش از تصویب و اجرا قانون نمیپذیرند. اتاق بازرگانی و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی باید در عمل کنار هم باشند و اگر قرار است دولت یا نمایندگان لایحه یا طرحی ارائه کند، آنگاه نقش خود را ایفا کنند و به انتظار دیر شدن ننشینند.
شخصاً انتظارم این است که اتاق بازرگانی ایران حداقل در پیشنهاد و انتخاب مستقیم وزیر صمت نقش مستقیم ایفا کند و اگر بحث آن است که اتاق تلاش و حمایت کرده، باید بتواند رئیس جمهور آینده را راضی کند که نظر مستقیم در انتخاب وزیر داشته باشد. بدون شک هیچ نهاد یا تشکلی به اندازه اتاق بازرگانی ایران در چهل سال گذشته تأثیر و وجود مدیر کارآمد یا ناکارآمد را درک نکرده است. مهمتر اینکه تمامی کاندیداها در اظهارات خود اشاره مستقیم به موضوع اقتصاد داشتهاند و همگی وعده دادند به دور از جناح بندی به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی و گشایش هستند و کشور از این مسائل و وعدههای سیاسیون خسته است.
بنابراین هیچ نهادی به اندازه اتاق بازرگانی نمیتواند در این موضوع نظر دهد و حق داشته باشد. چه بهتر که این کارشناسان به جای انتخاب از دل بخش دولتی که بسیاریشان در مقابله با بخش خصوصی هستند، فردی از میان اعضای هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، ایران و نواب رییس اتاق بازرگانی ایران با اجماع اعضا، نمایندگان و رایگیری داخلی انتخاب شود و آن فرد به عنوان «وزیر صمت» به رئیس جمهوری معرفی شود.
این خواهش من به عنوان عضوی کوچک از اتاق بازرگانی تهران از شما و دیگر اعضا هیئت نمایندگان است که در قالب این نامه بیان کردم و امیدوارم به آن توجه شود. تمامی نگرانی من در دوران تبلیغات ریاست جمهوری این بود که چه کسی قرار است سکان کشتی تولید، تجارت و بازرگانی کشور را به دست گیرد و از رئیس جمهوری آینده خواهش میکنم این جایگاه را زیر بازیهای سیاسی مرسوم قرار ندهند. دیگر فرصتی برای تجربهاندوزی و خطا در کشور باقی نمانده است.
با تشکر از حوصله و توجه شما
نسیم توکل، عضو اتاق بازرگانی تهران