نگـــره * علیرضا زارعی
نگـــره * علیرضا زارعی
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

جهان بینی علمی در اندیشه شهید مرتضی مطهری

این مطلب، برشی از کتاب درسنامه (فرایند یک بنیاد) است.

جهان بینی علمی در نگاه شهید مرتضی مطهری

بررسی آراء و اندیشه های فسلفی- کلامی شهید مطهری درباره نحوه مناسبات و چگونگی ارتباط علم و دین، آن گونه که در پاره ای از منشورات وی منعکس است، بیانگر عقیده راسخ شهید به هماهنگی و همگرایی بین آن دو بوده و در مواردی نیز آنها را مکمل و مـتـمـم هم می بیند.

نکته قابل توجهی که یادآوری آن ضرورت می نماید، این است که مراد از هماهنگی و مکمل بودن علم و دین چیست؟ در توضیح این دو مفهوم می بایست دقت لازم مبذول داشت، زیرا آن گاه که از هماهنگی علم و دین سخن می رود، مقصود این است که گزاره هایی آن دو درباره موضوع واحدی به دست می دهند، اگر چه به ظاهر متفاوت اند، ولی در حقیقت نافی یکدیگر نیستند و در جایی که از مکملیت آنها بحث می شود، سخن ناظر به محدودی علم بوده و نشان می دهد که علم در پیش فرض های بنیادین خود نیازمند تبیین های مابعد الطبیعی است. از این رو شهید، مطهری در تبیین خود از مناسبات علم و دین، همواره از ملاحظات سه جانبه: علم، دین و فلسفه و نحوه ترابط و تلائم هر یک با دیگری غافل نبوده و به درستی و با امعان نظر در روابط آنها، به تنسیق نظامی از اندیشگی در حوزه جهان بینی اسلامی دست یازد، که در آن هر یک از اضلاع معرفتی مزبور، از جایگاه تعریف شده ای برخوردار بوده و رسالت اصلی خویش را عهده دار می گردند. در این طرح سه جانبه، دین با تعمیق مسائل فلسفی و عملی آنها را بارور می سازد و فلسفه و علم، باور های دینی را تحکیم می بخشد و این هر سه در هرم فکری شهید، در تنظیم حیات و اندیشه بشری در گستره آفاق آسمانی و زمینی ضرورتی تمام می یابند و در صورت دوری از افراط و تفریط و جهل و جمود، به یک فلسفه جامع در فهم جهان، انسان و جامعه صورت بندی جدیدی از همگرایی و هماهنگی را سامان می دهند.

الف) علم و دین در عرصه هستی شناسی

به رغم هماهنگی و مکمل بودن علم و دین در اندیشه استاد مطهری، وی آن دو را در عرصه هستی شناسی متمایز می داند. علوم تجربی آن گاه که گام از حیطه و حدود خویش، که جهان طبیعت است، فراتر نهد و خود را به صورت جهان بینی مطرح سازد، به قلمرو هستی شناسی قدم نهاده و تضاد آشکارش را با جهان بینیِ دینی باز می تاباند. چرا که جهان بینی علمی به حکم محدودیتی که ابزار علم برایش به وجود آورده است، از پاسخگویی به یک سلسله مسائلِ اساسی جهان شناسی که خواه ناخواه برای هر ایدئولوژی، پاسخ گویی قطعی به آنها لازم است، قاصر است. چون از منظر علم، جهان کهنه کتابی است که اول و آخر آن افتاده است، نه اولش مشخص است و نه آخرش معلوم. بدین رو، جهان بینی علمی، جزءشناسی است نه کل شناسی، لذا علم، ما را به وضع برخی از اجزاء جهان آشنا می کند نه به شکل و قیافه و شخصیت کل جهان. جهان بینی اسلامی با بهره گیری از برهان و استدلال همانند جهان بینی فلسفی از یک طرف طرح کلی و جامع و همه جانبه و معقول و متعادل به دست می دهد، و از سوی دیگر واجد خصایصی چون: آرمان سازی، تعهد آور، مسئولیت ساز، هدایتگر، نشاط بخش، امیدآفرین و محـرّک به سوی ارزش های اخلاقی و انسانی است که از هیچ یک از جهان بینی های علمی و فسلفی بر نمی آید.

ب) علم و دین در قلمرو معرفت شناسی

جهان بینی از نگاه شهید مطهری، بازتاباننده سه سطح معرفت یعنی: حسی، عقلی و شهودی است و در دین اسلام به مثابه یک مکتب درباره خود شناخت، ابزار شناخت، منابع شناخت و کیفیت آن، دیدگاه خاص خود را دارد. حال اگر واژه هایی چون: حکمت، فقه، فکر، تعقل، تدبر، تذکر، تبیین، رویت، بصیرت و... که در کتاب و سنت به طور مکـرّر به کار رفته، به دقت مورد مطالعه و کاوش قرار گیرد، نگرش دین اسلام به مسئله شناخت در زوایای گوناگون آن روشن خواهد ساخت.

ج) علم و دین در حیطه نیاز شناسی

شهید مطهری، ابتدا نیاز های بشر را به دو دسته ثابت و متغیر تقسیم می کند و سپس به نحوه ارتباط میان عنصر ابدیت و تغییر پرداخته و از این رهگذر تلاش می کند، مسئله نسبت میان علم و دین را از نظر جهان بینی اسلامی تبیین کند و به حل تعارض آنها نایل آید.

در جهان بینی دینی، انسان نه تنها موجودی تک ساحتی نیست، بلکه دارای ابعاد مختلف از نظر مادی و معنوی است. از آن جا که سیر تکاملی انسان از حیوانات آغاز و به سوی انسانیت کمال می یابد، به این سبب ابعاد معنوی وجود آدمی نظیر: علم و آگاهی، خیر اخلاقی، جمال و زیبایی، تقدیس و پرستش، از جاذبه ها و کشش های غیر مادی و فراطبیعی نهاد بشر محسوب می شود و همین ساحت وجود است که آدمی را به دین نیازمند می سازد. باز از همین رو است که نیاز بشر به دین، حتی در دوره مدرن، که انسان جدید با تکیه بر عقل خود بنیاد، خویش را بی نیاز از آموزه های وحیانی می انگاشت، همچنان باقی است.

د) علم و دین در حوزه ساختار زبانی

دین پژوهان معاصـر، بیش از گذشته خود را با انقلابی زبانی رو به رو می بینند که در حقیقت، آموزه ها و گزاره های دینی را در تلقی سنتی اش به پرسـش می کشد و دشواری های مضاعفی را در حوزه دین شناسی معاصر پدیدار می ساخت و به جــدّ، راه حل هایی فراتر از پاسخ پیشینیان طلب می کرد. از این رو، عوامل چندی را می توان هم از جنبه درون دینی و هم از حیث برون دینی، در پدید آمدنِ مبحث زبان دین موثر شمرد که مهمترین و بارزترین آن، چالش های نوین در باب نحوه مناسبات علم و دین و ارائه راه حل های تعارض میان آن دو است. شهید مطهری در پی علامه طباطبایی گام های تئوریک و روشمندی را در تبیین فلسفی کلامی بحث خلقت انسان برداشته و برای حل تعارض ظاهری علم و دین در مساله یاد شده، نظریه تفکیک زبان علم از زبان وحی را طرح می کند که خود نشان دهنده دقت نظر وی در عرصه اندیشه دینی به شمار می آید. شهید با تکیه بر زبان سمبلیک در داستان آدم، آن را از زبان توصیفی علم متمایز می سازد، زیرا آنچه در زبان علمی جایز نیست، در زبان سمبلیک رواست و آن چه در زبان علمی رعایت آن ضروری است، در زبان سمبلکی قابل اغماض است. لذا زبان وحی در بیان آفرینش انسان، زبان نمادین است[1] .[2] . [3]

منابع

[1] علم و دین، بخشی، عباس، نشریه کیهان فرهنگی، شماره 254، ص 30 تا 35

[2] مجموعه آثار شهید مرتضی مطهری، ج15، ص504، ج3، ص34، ج3، ص33، ج23، ص388، ج15، 505، ج15، ص505، ج3، ص26، ص27، ج23، ص376، ج16، ص551، ج3، ص30، ج15، ص 1015، ج15، ص460، ج22، ص463، ج4، ص52، ج10، ص289، ج15، ص 287، ج16، 516، ج22، ص220، ج28، ص 671، ج6، ص787، ج9، ص 190، ج15، ص100، ج19، ص400، ج23، ص 390، ج2، ص77، ج15، ص40، ج16، ص28، ج2، ص85، ج3، ص31، ج3، 32، ج10، ص288، ج13، ص341، ج23، ص191، ج19، ص 574، ج2، ص 86، ج16، ص557، ج23، ص419، ج2، ص79، ج16، ص552، ج23، ص421

[3] پایان نامه مناسبات دین و علوم انسانی از دیدگاه استاد مطهری، موسوی درچه، سید محمود، ص37 به بعد


جهان بینی علمیشهید مرتضی مطهریدرسنامه فرایند یک بنیادعلیرضا زارعی مشعوفعلم انسانی اسلامی
علـم اجتـماعـی اسـلـامی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید