اگر انتقال آب راهکار احیای زاینده رود یا رودهای دیگر در کشور است، پس چرا حالا بعد از طرح انتقالهای آب تونل کوهرنگ یک (سال ۱۳۳۲) به مقدار ۳۵۰ تا ۵۰۰ میلیون متر مکعب آب به زاینده رود آب اضافه شده.
و تونل کوهرنگ ۲ (سال ۱۳۶۴) به مقدار حداقل ۲۵۵ میلیون متر مکعب آب به زاینده رود افزوده شده
و تونل سوم کوهرنگ هم که مطالعات آن از سال ۶۰ شروع شد اخیرا سالانه ۱۲۰ میلیون متر مکعب سالانه آب به زاینده رود میافزاید و قرار است به همان عدد ۲۵۵ میلیون متر مکعب برسد.
غیر از اینها که در مرزهای چهارمحال و بختیاری انجام شده است در خود مرزهای اصفهان طرح های تونلهای انتقال آب از چشمه لنگان و خدنگستان انجام شده است و روی هم چند صد میلیون متر مکعب آب دیگر به زاینده رود اضافه کرده اند.
اما مشکل از جایی شروع می شود که ذاتا طرح های انتقال آب انتظارات را هم افزایش میدهند و این میشود که با آنکه طبق اصول انتقال آب یونسکو که ۵ اصل هستند، گفته میشود انتقال آب نه برای جبران کمبود آب که برای آب شرب باید انجام شود و تازه بعد از آنکه از همه جا صرفه جویی انجام شده باشد و هیچ راهی برای تامین شرب وجود نداشته باشد.
اما وضع فعلی به شکلی است که زمینهای بدون حقابه در اصفهان و کارخانههای آببر در اصفهان و یزد بایستی با آب انتقالی سیر شوند. در حالی که در کشورهای توسعهیافته کارخانه های آببر در کنار دریا ساخته میشود نه در جایی که برای کارخانههای آببر مناسب نیست. از کشاورزی غیراصولی و آب دادن به زمینهای بدون حقابه بگیرید در اصفهان که بدون اینکه حقی داشته باشند از آن آب مصرف میکنند. همان آبی که باید در شرق اصفهان مصرف شود، آن هم برای کشاورزی اصولی برای مثال گلخانهداری نه برای مصرف گل و گشاد فعلی.
حال آنکه طبق قوانینی که مسئولان فاسد بالادستی نوشته و خود تصویب کرده اند زاینده رود طبیعی (یعنی تقریبا ۸۰۰ میلیون متر مکعب سالانه) بایستی برای کشاورزان در اصفهان یعنی حقی قانونی برای چهارمحال و بختیاری قائل نیستند. و جالب اینکه نه از همین آب قانونی به مردم ورزنه میرسد نه از آب متقل شده که بسیار هم مخرب بوده اند و طبیعت را نابود کرده اند. و با اجازه ندادن به چهارمحال و بختیاری برای عملیات آبخیزداری، اقلیم چهارمحال و بختیاری را در کوهرنگ را تخریب کرده اند و همین تغییر اقلیم باعث شده آب کمتری به زاینده رود سرازیر شود که در نهایت خود اصفهان و ورزنه ضرر میکند یعنی با راهکارهای فعلی در وزارت نیرو هم اصفهان ضرر کرده هم چهارمحال و بختیاری.
چرا آب در زاینده رود نیست؟ وقتی ۹۰٪ آب زاینده رود از چهارمحال و بختیاری خارج میشود و به اصفهان می رود؟ چرا کجا غیب میشود؟ چرا سیاست مداران کثیف در اصفهان و چهارمحال و بختیاری و وزارت نیرو مردم را در استان های خود بی چاره کرده اند؟ در کوهرنگ یعنی سرآب (چهارمحال و بختیاری) طبیعت با انتقال آب و استفاده ی سنگین از آب های زیر زمینی نابود شده و در ورزنه یعنی پایاب (اصفهان) هم هر انتقال آب جدید، انتظارات زیادی ایجاد کرده و چند برابر انتقال های قبلی مصرف کرده اند و زمین های جدید کاشته اند و بر خلاف خود قانون تصویبی مملکت برنج و هندوانه و گوجه و خیار و شبدر و پیاز میکارند که محصولاتی بسیار آببر هست.
چرا مدیریت آب در مملکت اینهمه خراب است؟ که به بهانه ی تامین آب مردم یک جا، جای دیگر را خراب میکنند؟ و راهکارهای پایدار (Sustainable) که مصرف را کنترل میکند و کشاورزی را متناسب با آب موجود تنظیم میکند، وجود ندارد؟ چرا کارخانه های آب بر مثل فولاد و نیروگاه ها و پتروشیمی ها را در اصفهان ساخته اند که آب در دسترس آن کم است؟ غیر از این است که پول و امکانات را به اصفهان ببرند، بدون اینکه به مردمی فکر کنند که کارخانه ها را برای آنها ساخته اند؟ از یک طرف آب منتقل میکنند به اصفهان و بی کاری و اجازهی کشاورزی در چهارمحال و بختیاری در خیلی زمین ها به خاطر نبود آب را نمیدهند، از طرفی مردمی که در چهارمحال و بختیاری بی کار میشوند را به همان کارخانه های فولاد در اصفهان میبرند تا بیکاری را جبران کرده باشند؟ چرا لقمه را دور دهان خود میپیچید؟
بار را پای خر میبرند با انتقال آب برای کارخانه سازی؟ یا آنکه خر را پای بار میبرند یعنی همان کارخانه ها را در جایی که آب هست میبرند؟ چرا وقتی مردم اصفهان از آلایندگی کارخانه ها بیمار شدهاند، هر سال کارخانه ها را در اصفهان توسعه میدهند؟
حتی چند سال پیش برای آنکه دهان چهارمحالو بختیاری را ببندند چند کارخانه زیر مجموعهی فولاد مبارکه اصفهان در سرزمین بختیاری ساختهاند، بدون اینکه توجه به آب مورد نیاز آن بکنند یعنی در سفید دشت و فرادنبه ساختهاند و مردمی که از آب آلوده به نیترات، سرطان میگیرند را برایشان کارخانه ی آب بر ساخته اند. ببینید فساد و کثافتی که این مملکت را برداشته. یک کار اصولی در این مملکت انجام نمیشود. حتی در آینده ممکن است در طبیعت بکر بختیاری کارخانه های آلاینده بسازند و همین دارایی ناچیز را از بین ببرند، به جای آنکه اقتصاد را متناسب با داراییهای خود زاگرس بسازند مانند طبیعت و توریسم و صنایع دستی و حتی صنایع تکنولوژیک که آلاینده هم نیست. اگر بی سوادی و فساد و خیانت سرزمین چهارمحال و بختیاری را نگرفته بود، از ابتدا اجازهی انتقال آب به شکل افسارگسیخته را نمیدادند.