آره ولی نه :)
جملهای که بعد آخرین جلسهی کاری هفته گذشته من، تو ذهنم موندگار شد.
بدون اینکه خودم متوجه شم بارها این جمله یا شبیه همین رو تو جلسه خطاب به مدیرم گفتم. وقتی که ایشون طرح و پلن یکی از تسکهای کاری من رو ارزیابی میکردن، من به رسم ادب و احترام با ایشون موافقت میکردم ولی بلافاصله نظر خودم رو میگفتم که به نوعی مخالفت با نظرات ایشون بود و من رو از اصل موضوع منحرف میکرد. مساله اصلی رو نمیدیدم و هر بار منحرفتر میشدم.
در حالی که من در تلاش بودم تا با توضیح بیشتر، هدف و منظورم از پلن پیشنهادیم رو بهتر بیان کنم.
البته که با لطف و صبوری ایشون من تونستم هم بهتر منظورم رو بیان کنم و هم متوجه اشتباهات خودم بشم.
ولی خوب این "آره ولی نه" تا همیشه یادم میمونه و درسهای زیادی ازش گرفتم.
یادم میمونه که
* قبل از ارائه هر طرح و پلنی، موضوع رو از تمام زوایا و حتی از دید مدیر بررسی کنم.
* برای هر سوال و ابهام احتمالی، از قبل جواب و دلیل منطقی و قانع کنندهای داشته باشم.
* تمام موارد طرح و پلن پیشنهادیم رو مکتوب کنم البته با فرمت درست.
* قبل از جلسه با مدیرم رو نحوه بیان و پرزنت خودم فکر کنم.
* به طور کلی شنونده بهتری باشم و رو مهارت مذاکره خودم بیشتر از قبل کار کنم.
* خطاها و اشتباهات خودم رو بپذیرم.
البته که اولین قدم برای پذیرش اشتباه، معذرت خواهی و قدم بعدی اصلاح و عدم تکراره.
* و از همه مهمتر اینکه من و مدیرم عضو یه تیمیم و استرس بودجه و مسئولیت درآمد 100 نفر برای ایشون بیشتر از من در تلاشه تا کار به بهترین شکل ممکن انجام شه و تیم به اهداف خودش برسه.
پس هر نظر و عدم تایید ایشون با طرح من، به معنای عدم تایید شخص من نیست. بلکه نظرات ایشون در راستای بهبود کارایی من تو تیم آسود و موفقیت من و تیمه.