چند روز پیش راجع به "تعهد کاری" میخوندم و رسیدم به این تعریف که "میزان علاقه و اشتیاق یه فرد نسبت به کارش تو محل کار"، میشه یه خطکش و مقیاس برای سنجش تعهد کاریش.
یعنی اون فرد هر چقدر که نسبت به هدفها، چشماندازها و ماموریت سازمان، حس مسئولیت بیشتری داشته باشه، تعهد کاری بیشتری داره و از دید سازمان متعهدتره!
منطقی هم هست!
آدم متعهد یه سری شاخصهها داره. مثل:
* وجدان کاری
* مسئولیت پذیری
* برنامهریزی و زمانبندی
* تصمیمگیری تو کار
* کار پذیری
* پذیرش اشتباه
* و غیرو
خوشبختانه نه تنها خودم که حتی دور و بریام (خونواده، دوست و رفقا، همکارا و مدیرا) هم من رو آدم متعهد و مسئولیتپذیری میدونن :)
شنیدن این حرفا برام لذتبخشه و خوشایند :)
کیف میکنم و افتخار میکنم به خودم^__^
ولی دیروز یه مرحله رفتم بالا
بالااای بالاااا
تو روز جمعهای که با رفقای جانم رفته بودم ددر و دودور ....
وسط قهقهه و خنده و دور از هر نوع فکر کاری ....
چشام هودیهای برندد شده کافهای رو دید که حقیقتا خوش دوخت بودن و چشمنواز.
نفهمیدم دوستم چی گفت، دوان دوان رفتم پیش مدیر کافه و شماره کارگاه دوخت اون هودیها رو گرفتم، برا برندد کردن آسود قشنگم!
همونجا بود که به خودم گفتم: ناهیدم دمت گرم!
تعهد و مسئولیتپذیری که هچچچچچ
آی لاو مای جاب و کامپنی شدی، رفت! :))))))