نرگس برزنونی
نرگس برزنونی
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

سئو کجا، من کجا؟

اومدم در سایت ویرگول بنویسم اصلا چطوری من و این سئو جان باهم آشنا شدیم!

من، نرگس، رشته ی دانشگاهیم نرم افزار بود، اونجا چی در مورد سئو فهمیدم؟ بخوام خیلی جامع و کامل توضیح بدم که حق مطلب رو ادا کنم باید بگم: هیچی!

بله، من در دانشگاه حتی کلمه ی سئو هم به گوشم نخورده بود و نمیدونستم چی هست؛ چون خوشبختانه در دانشگاه ها فقط دروسی تدریس میشه که سرفصل هست و کسی کاری به این نداره که بیرون دانشگاه به چه مهارتی احتیاج داریم!!!

از کجا با سئو آشنا شدم؟

رشته ی کامپیوتر مثل رشته ی پزشکی میمونه؛ یعنی شما که کامپیوتر خوندی وقتی میری تو جمع فامیل، از تو چهارتا سوال تخصصی و سخت افزاری میپرسن (شکر خدا همه، همیشه سیستم شون دچار خرابی هست) بعد اگر نتونی جواب بدی، با این عبارت مواجه میشی: (پس تو اون دانشگاه به شما چی یاد دادن؟!). ولی سال گذشته این طور سوال ها برای من شد مثل جرقه؛ چطوری؟ به واسطه ی سوشال مدیا دیگه یک مفهوم کلی، از سئو میدونستم. یک بنده خدایی ازم پرسید شما سئو کار میکنید؟ ما برای شرکتمون نیاز به یک سئو کار داریم و حقوق عالی هم پرداخت میکنیم خب طبیعتا جواب من هم منفی بود؛ ولی با یک هل به جلو همسر وسوسه شدم برم سمتش، و اینطور شد که شروع کردن به خوندن در موردش و خیلی بیشتر بهش علاقه مند شدم.

پله به پله، اولین جایی که به ذهنم رسید!

بعد دانشگاه، من راه افتادم دنبال یادگرفتن مهارت! از علاقه مندی هام، طراحی سایت بوده و هنوزم هست، به همین خاطر کلی آموزشگاه و موسسه و دوره ی آنلاین امتحان کردم. جوابی گرفتم؟ باید بگم خیر! (خیلی مفصله که چرا نشد)

حدودا یک سال و نیم پیش با پله به پله آشنا شدم و اولین چیزی که جذبم کرد، دوستانه بودن و صمیمی بودن پله به پله بود. خیلی دوست داشتم یکی از دوره های اون رو امتحان کنم؛ حتی دوتا از کارگروه های کتابخوانی رو هم شرکت کردم و بیشتر عاشقش شدم و مطمئن شدم به پله به پله.

خلاصه، از همون هل به جلو و وسوسه برای یادگیری سئو، اول از همه اومدم سراغ پله به پله؛ و رختخوابم رو پهن کردم جلوی پیج ( تو بخون نوتفیکیشن روشن کردن)، تا ببینم کی این دوره برگزار میشه و زمانی که فراخوان دادن ساعت یک و بیست دقیقه نیمه شب و دقیقا زمانی که در رختخواب بودم ثبت نام کردم. روز بعد حالم چطور بود؟ انگار روی ابرها بودم کلی انگیزه داشتم و دارم.

داستان های من و سئو و پله به پله!

بیست و یک مرداد و شروع دوره!

جلسه ی افتاحیه و آنلاین بودنش باعث شد بچه هایی رو که دوربین رو روشن کرده بودن ببینم، و حقیقت اینه که من یه خرده قوه ی تخیل و تصویر سازیم زیادی کار میکنه، و من برای هرکدوم از بچه ها یک داستانی ساختم توی ذهنم؛ و هر دفعه که میبینمشون ناخودآگاه اون داستان جلوی چشم منه!!

توی اون جلسه استاد بخشی ( خودشون دوست ندارن بگیم استاد ولی واقعا استاد هستن) گفتن: حتما با کلاس پیش برید. من هم گفتم حتمااااا (همینقدر محکم!) و الان کجام؟ یکی دو جلسه عقبم از همه! واقعا داستان های من و این دوره دیگه ترسناک شده اما چیکار کنم که هر چی بیشتر میگذره بیشتر عاشق سئو میشم؛ و این داستان ها و حرص خوردن و جوش زدن که ای وای من عقب موندم رو به جون میخرم.

همیشه میشنیدم که میگفتن اگر ساعت ها پشت یک کار بشینی و متوجه گذر زمان نشی یعنی تو عاشق اون کاری و اون کار برای تو مناسب هست؛ حالا داستان ما هم همین شده و من واقعا عاشقش شدم.

بخش جذاب ماجرا اینجاست که، من جلسه ی پنجم رو دیدم و متوجه شدم باید از حال و هوای این دوره بنویسیم و محتوا نویسی رو هم یاد بگیریم؛ و صادقانه بگم من عاشق نوشتنم، عاشق. اصلا انگاری جلسه پنجم و تکالیفش، صد سی سی انگیزه بهم تزریق کرد.

نوت گوشیم همیشه پر از نوشته هایی هست که یهو به ذهنم میاد و اصلا به همین خاطر پیج اینستام رو پابلیک کردم که اونجا منتشرش کنم؛ اما خب امان از کمال گرایی که بیشتر از اینکه درگیر نوشته بشم درگیر عکس انتخابی هستم!

اینم بگم هرچی از دوره ی سئو میگذره، بیشتر متوجه میشم انتخابم درست بوده، درسته تکالیف رو در ددلاین مقررش نمیتونم تحویل بدم، چون با دوتا دستام، ده تا هندونه برداشتم و کلاس های دیگه ای هم میرم اما بازم از اشتیاقم نسبت بهش ذره ای کم نشده.


سئو و گوگل ادز| تابستان 1402

این عبارت بالا، اسم گروه تلگرامی ما، بچه های این دوره و پشتیبان های عزیزمون هست. اخر شب ها میام میشینم گروه رو باز میکنم با اینکه خب خیلی هاشون کاملا همراه با کلاس پیش میرن (حتی به اسم میشناسم)؛ و من وقتی صحبت ها رو میخونم و در مورد تکالیف صحبت میشه، چون من هنوز اون جلسه رو ندیدم استرس میگیرم؛ اما خیلی کیف میده که من دختری از شرق ایران(نیشابور) با دخترانی از همه جای کشور آشنا شدم، و اینکه اینستاگرام خیلی هاشون رو دنبال میکنم و حس و حالشون رو در ویرگول خوندم؛ انگاری از نزدیک دیدمشون. خلاصه بخوام بگم من حالم با این گروه و آدماش و پشتیبان هایی که مهربون تر از مهربونن، طوری که خیالت جمعه، خیلی خوبه.

آخرین حرفم!

من اولین و آخرین حرفم، به کسی که میخواد دوره ای در زمینه دیجیتال بگذرونه فقط یک کلمه هست:

پله به پله!❤

چرا؟ چون خیال آدم جمعه که همه چیز رو یاد میگیره قرار نیست تو فقط یک دوره ای رو بگذرونی و تمام! اینجا تا یادنگیری جایی نمیری. اساتید خوب و حرفه ای، پشتیبان هایی که اگر کوچکترین و حتی سطحی ترین مشکلی داشته باشی برات حلش میکنن و نمیذارن ابهامی برات بمونه، و جو صمیمانه ای که داره بی نظیره.

اصلا خود خانم فرناز مجیدی (موسس پله به پله) به تنهایی یک بمب انگیزه و انرژی هستن.

این حرف رو منی میزنم که کلی آموزشگاه و موسسه رفتم و چون شهر کوچیکی زندگی میکنم کلی هم دوره آنلاین از موسساتی خریدم که معروفیتشون گوش فلک رو کر میکنه؛ اما فقط معروفیت نه حرفه ای بودن و کار درست بودنشون. خلاصه این همه پرحرفی این یک جمله هست:

پله به پله بهترین راه میانبر برای رسیدن به یک مهارت هست!

خیلی دوست دارم نظرات هم کلاسی هامو بدونم در مورد نوشته ام، و بیشتر هم با اونها آشنا بشم و کیف کنم از معاشرت باهاشون.


سئوپله به پلهنرم افزارمحتوا نویسیتولید محتوا
دختری که پر از شوق زندگی هست، درون‌گرا و عاشق??
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید