دیشب فیلم" بدون تاریخ، بدون امضا " را دیدم؛ اما چه شد که برای دیدنش مشتاق شدم؟
دیشب در فضای مجازی چرخی میزدم که چند پست مشابه دیدم، شاید تکرار این پست باعث شد یکی را کامل نگاه کنم. قسمتی از یک جشنواره که نمیدانم کجا بود و برای چه زمانی بود، نمایش داده میشد. آقای مسنی که خارجی هم بود نام " نوید محمدزاده" را برای بازی در فیلم "بدون تاریخ، بدون امضا "، را خواند تا جایزه بهترین بازیگر مرد را در آن جشنواره دریافت کند.
سوال ادمین این بود "آیا دریافت این جایزه به حق بود؟"
طبق عادت کامنتها را خواندم.
کردهای عزیز همگی این جایزه را لایق این بازیگر دانسته بودند. عدهای هم موافق و عدهای هم مخالف بودند.
یک گفتگو توجهم را جلب کرد، یکی گفته بود" چرا حقش نباشد مگر این این خارجکیها پارتی بازی میکنند؟ فیلم را نگاه کردهاند و این آقا را بهترین بازیگر دیدهاند"
جوابی که گرفته بود برایم جالبتر بود، شاید هم دلیل اینکه رفتم و این فیلم را دیدم تا خودم قضاوت کنم، همین جواب بود.
دیگری در پاسخ به آن کامنت نوشته بود" نخیر ربطی به بازی این آقا نداشت چون از فقر و بدبختی و نداری ما مردم بیچاره فیلم ساخته بودند این جایزه را دادند تا همه دنیا فیلم را ببینند تا بدانند در چه فلاکتی زندگی میکنیم."!!!!
با خودم گفتم مگر این فیلم چه فیلمی بوده؟ حتی فیلم جدید هم نبوده برای سال ۹۵ بود. رفتم و فیلم را دیدم.
بر حسب اتفاق دیشب کلیپی هم از آقای "حسن ریوندی" دیدم. طنزش بیشباهت به موضوع همان فیلم نبود. او میگفت و حضار میخندیدند.
بنده خدا داشت دستور پخت پلو مرغ مادرش را با بال مرغ آموزش میداد. او میگفت و حضار با صدای بلندتری میخندیدند.
اما من از دورن میگریستم.
چرا به فقر بدبختی خودمان میخندیدیم؟
چرا طنزی به آن تلخی مایه خنده بود؟
مگر این مردم از همین دیار نبوده و نیستند؟
مگر همین مردم نبودند که برای ساخت یک فیلم مشابه این طنز و نمایشش در دنیا پیراهن چاک داده و خود را علامه دهر میدانستند؟ پس چرا حالا در یک سالن نشسته و به این دستور پخت رقت آمیز قاه قاه میخندیدند؟!
چرا خودمان با خودمان دورویی میکنیم؟ چرا وقتی این داستان در قالب طنز میرود، شیرین است و مایه تفریح؟ اما وقتی تبدیل به یک سناریوی تلخ میشود، مایه آبروریزیست؟
آقای "ریوندی" حتی لبخند هم نمیزد، گمانم او هم میدانست که این طنز تلخ گریستن دارد.
آقای "نوید محمدزاده " عزیز فیلم " بدون تاریخ، بدون امضا " اولین فیلمی بود که من از شما دیدم. من به عنوان یک بیننده و نه یک منتقد، این جایزه را در هر کجای این کره خاکی که دریافت کردهاید به حق میدانم. مبارکتان باد.