ویرگول
ورودثبت نام
نسرین نوروزی
نسرین نوروزی
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

کباب کتف و بال

من اسمم طوباس

چند روزیه من و یسری از دوستامو از کارخانه جوجه کشی آقای رحیمی آوردن به کارگاه مرغداری آقای منصوری . تا اینجا مارو با دونه های همراه با مواد هورمونی فربه تر کنن .

امروز به گوش مرغک سفید زیبای کارگاه رسیده که قرار به شهر اصفهان سفر کنیم . همان اصفهانی هایی که برای شکمشان ارزش زیادی قائل هستند .

حالا بماند که این روز ها بخاطر ران و سینه محترم ما جدال های اقتصادی زیادی به پا شده است . هرروز یکی از این آمیزاد ها قیمت مارا بالا و پایین میکنند .

و کلی فحش نثارمان میشود که آخر مگر این مرغ های هورمونی و پر درد و مرض هم ارزش دعوا وبگو مگو را دارند ؟!

آن لحظه است که من به گوشه ای میروم و از این گفته ها ناراحت میشوم .

امروز به دستور آقای منصوری صد تا از ما را انتخاب کردن تا آماده رفتن به کشتارگاه شویم و از آنجا برای معده مبارک ملتی که به ما فحش میدهند بسته بندی شویم .

و اما اینبار من که با مهین تاج از دورانی که در در کارخانه جوجه کشی بودیم رفاقتی صمیمانه دارم او را به بهانه اینکه دختری در گوشه ای از اصفهان هوس کباب کتف و بال کرده است تنها میگذرام و این دوری همیشگی را به جان میخرم .

کباب کتف و بالمرغمرغداریقیمت مرغ
من نسرین نوروزی هستم . علاقه زیادی به کلمات و داستان سرایی دارم . به همین خاطر نوشتن رو انتخاب کردم‌.?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید