خرم سلطان همسر سوم سلطان سلیمان است و اولین همسر عقدی سلیمان خرم سلطان دختر یک کشیش بود که به اسارت در آمد و به ابراهیم پاشا تقدیم شد ولی ابراهیم پاشا تصمیم گرفت خرم سلطان را به سلطان سلیمان تقدیم کند خرم آنگونه که در سریال ها و....نشان میدهند زن زیبایی نبود ولی به دلیل اینکه در بین زنان قصر و زنان حرم سرا بهترین لباس ها را می پوشید و به خودش بسیار می رسید توانسته بود سلطان را مجذوب خودش کند
در آن دوران لباس های شیک و زیبا برای زنان ممنوع یا اصلا وجود نداشت برای همین خرم تمام لباس های خاصش را خودش تهیه می کرد خرم بیشتر به لباس های گلدوزی شده و ابریشمی و آبی علاقه داشت به خصوص به جواهرات که این موجب حسادت زنان قصر و حرم می شد حتی خرم سلطان برای دو شاهزاده ی ایرانی که به دولت عثمانی پناهنده شده بودند لباس دوخته است
به خاطر اینکه زن خندان و شادی بود سلطان سلیمان نام خرم را به او داد و خرم سلطان به خاطر داشتن ۶ فرزند و چندین شاهزاده توانسته بود قدرت خاصی در قصر به دست بیاورد که موجب خشم درباریان و مقامات آن دوران شده بود به خصوص همسر اول سلطان سلیمان که در آخر به خاطر اینکه خرم سلطان را کتک زد به جایی دور از قصر همراه پسرش فرستاده شد
خرم سلطان اهل رعایت قوانین نبود و آن چنان حرم را قدرتمند کرده بود که حرم در اداره ی کشور دخالت می کرد و موجب آشفتگی شده بود بیشتر مقامات عثمانی از خرم متنفر بودند و چون سلطان سلیمان فقط از خرم سلطان مشاوره می گرفت روز به روز محبوبیتش از بین می رفت زیرا دولت عثمانی یک دولت اسلام گرا بود و اینکه یک زن روس به پادشاه عثمانی مشاوره و دستور بدهد غیر قابل قبول محسوب می شد
طبق بعضی از گفته ها خرم سلطان مخفیانه کارهای جادو انجام می داد تا اینگونه سلطان سلیمان را تا ابد عاشق خود نگه دارد خرم سلطان کسی بود که دستور حمله ی دولت عثمانی به ایران به خصوص تبریز را به سلیمان داد
خرم سلطان با مرگ مادر سلطان سلیمان توانست اداره ی حرم را به دست بگیرد و تبدیل به قدرتمندترین زن در دولت عثمانی شود و اینگونه تمام خانواده ی سلطان سلیمان را از قصر یا فراری داد یا از بین ببرد مانند قتل پسر سلطان سلیمان که قرار بود بعد پدر به تخت بنشیند یا ...........جالب است بدانید مادر سلطان سلیمان از اول مخالف حضور خرم سلطان در قصر بود زیرا معتقد بود جاه طلبی خرم سلطان باعث ضعیف شدن امپراتوری عثمانی می شود و اینگونه هم شد خرم سلطان با افزایش قدرت حرم و زنان حرم باعث شد دولت عثمانی کم کم به سمت سقوط پیش برود زیرا سلطان تبدیل به یک مقام نمایشی شد و زنان سلطان شروع به اداره ی کشور کردند که این موضوع چندین بار باعث شورش سربازان و مردم ......شد جالب است بدانید حتی در چندین شورش که در امپراتوری عثمانی اتفاق افتاد مردم خواهان مجازات و مرگ خرم سلطان بودند و او را جادوگر خطاب می کردند
البته خرم در کار خیر هم مشهور بود مانند ساخت مکان های خیریه در قدس و دیگر کشورهای مسلمان به خصوص مکان هایی مخصوص زنان خرم سلطان چون همسر اصلی سلیمان بود دیدار با او ممنوع بود و هیچکس جز سلطان سلیمان حق دیدن او را نداشت
جالب اینکه خرم سلطان دخترش را در ۱۷ سالگی به اجبار به عقد وزیری در آورد که در قتل شاهزاده مصطفی نقش اصلی را بازی کرده بود و خرم سلطان در تربیت فرزندانش نیز چندان موفق نبود فرق گذاشتن میان دو پسرش موجب شده بود که میان دو برادر همیشه جنگ و جدال در میان باشد
خرم سلطان می خواست پسرش بایزید را به پادشاهی برساند برای همین تک تک موانع را حذف و از بین می برد و در خیال والده سلطان شدن بود ولی به صورت ناگهانی به خاطر بیماری قلبی درگذشت البته علت اصلی مرگ مشخص نیست و با مرگ او جنگ میان دو برادر و طرفدارانشان به اوج رسید و سلیمان نیز که بیمار و دیوانه شده بود نمی توانست جلوی آن ها را بگیرد و در آخر سلیم شاهزاده ی عیاش عثمانی که چند سال بعد سلطان شدن به خاطر مست شدن و افتادن در حمام درگذشت توانست برادرش و خانواده ی برادرش را در قزوین به قتل برساند و تخت را تصاحب کند
با مرگ خرم سلطان دخترش که به اجبار ازدواج کرده بود توانست شوهرش قدرتمندترین صدر اعظم دولت عثمانی را از میان بردارد و جایگاه اداره ی حرم را تصاحب کند او تمام تلاشش را کرد راه مادرش را ادامه دهد و بعد خرم سلطان او تا زمان مرگ شروع به دخالت و اداره ی دولت عثمانی کرد و جالب تر اینکه او هم در مرگ برادرش شاهزاده مصطفی نقش داشت بعد از او هم همسر سلیم که یک یهودی بود ادارهی یک دولت اسلامی و یک کشور مسلمان را به دست گرفت و اینگونه به لطف خرم سلطان اداره ی دولت عثمانی به دست زنانی افتاد که در جاه طلبی و جنایات حرف اول را می زدند و امپراتوری عثمانی به سمت سقوط پیش رفت( همسر اول سلیمان بعد مرگ پسرش به دستور خرم سلطان از قصر بیرون انداخته شد و حتی تمام حق و حقوق او قطع شد و در فقر زندگی کرد و در گذشت حتی به دستور خرم سلطان اجازه ی ساخت آرامگاه برای شاهزاده مصطفی داده نشد که همسر اول سلیمان خودش برای پسرش آرامگاه ساخت و بعد مرگ کنار پسرش دفن شد)